کارگروه
حقوق قضایی حسن بصیری هریس
وکالت یک حرفه است و نهایتاً هدف از اشتغال به آن کسب درآمد است، اما یادمان باشد مراجعه کننده معمولاً در موقعیت بسیار بدی به سر می برد. درمانده و گرفتار است. هر برخوردی که باعث شود این حس به موکل منتقل شود که ما منتظریم از گرفتاری او پول در بیاوریم و او را به شکل اسکناس می بینیم، هرگز به ما اعتماد نخواهد کرد. اشتغال به حرفه مقدس وکالت یک موهبت است، موهبتی که از طرف آفریدگار یکتا به وکلا ودیعه داده می شود. شغلی است که با اشتغال به آن می توانید به گرفتاران و درماندگان کمک کنید و گره از کار خلق ...
 

نقش زنان در حفظ بهداشت روانی جامعه

صفحه اصلی کارگروهها >> حقوق قضایی حسن بصیری هریس  >> نقش زنان در حفظ بهداشت روانی جامعه
حسن بصیری هریس

حسن بصیری هریس

در کارگروه: حقوق قضایی حسن بصیری هریس
تعداد ارسالي: 78
3 سال پیش در تاریخ: جمعه, فروردين 27, 1400 16:13

 


عنوان مقاله:


نقش زنان درحفظ بهداشت روانی جامعه


نویسنده :حسن بصیری هریس،مشاور امور قضایی خانواده و حقوق خانواده


چکیده:


زنان در انجام مسئولیت جهت تأمین بهداشت و سلامت جامعه نقش مهم و مؤثری عهده دار هستند، زیرا آنان نه تنها مسئول سلامت خود هستند بلکه بیشترین مراقبت را برای سلامت و بهداشت خانواده خود انجام می‌دهند. تحقیقات نشان می دهد وضعیت سلامت زنان تأثیر بسزایی بر سلامت فرزندان، خانواده، جامعه و محیط پیرامون آن دارد. بر این اساس چنانچه مشکلاتی اعم از سوءتغذیه، کار طاقت‌فرسا، زایمان‌های مکرر و دیگر مسائل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر سلامت آنها نادیده انگاشته شود، سلامتی خانواده آنان در کنار سلامتی خودشان دچار آسیب خواهد شد.شاید به همین دلیل بیست و هشتم مهرماه روز سلامت زنان اعلام شده تا زنگ بیداری برای کسانی باشد که همیشه زن را موجودی خستگی ناپذیر می دانند و معتقدند: زن هیچ گاه خسته و بیمار نمی شود، ناتوان و دردمند نمی شود، از کار افتاده یا بازنشسته نمی شود و همیشه از او انتظار دارند به همسر و فرزندان رسیدگی کند، از میهمانان پذیرایی کند، بار کمبودهای اقتصادی خانواده را به دوش بکشد و صرفه جویی و قناعت را پیشه کند و سرانجام آنکه برای پر کردن اوقات فراغت اعضای خانواده تلاش نماید.


بهداشت روانی زنان در خانواده و جامعه


خانواده نقش به سزایی در تشکیل شخصیت فرد دارد. چرا که بهداشت روان فرد بستگی به سلامت عاطفی او دارد و داشتن سلامت عاطفی از طریق خانواده فراهم می شود. در خانواده ای که عشق وعلاقه و محبت به اندازه کافی مبادله می شود، سلامت روانی افراد آن خانه تا حد زیادی تامین است. خانواده به پدر و مادری احتیاج دارد که به برقراری یک رابطه سالم با هم متعهد باشند و آن قدر احساس امنیت کنند که بتوانند فرزندان خود را به دور از کشمکش ها پرورش دهند. زنان به دلیل ویژگی خاص شخصیتی خود و تفاوتهای جنسیتی با مردان در زمینه های گوناگون، نقش بسیار حساس و مهمی در تامین سلامت و بهداشت روانی خانواده را بر عهده دارند. تولید نسل ، پرورش بدنی (حضانت) و پرورش روانی کودکان، پرستاری ، تامین آرامش خانواده، انتقال فرهنگ و زبان، تامین روانی مرد، اقتصاد خانواده و مانند اینها کارکردهای بسیار مهم و حیاتی است که تنها از زن برمی آید. همه کارکردهای زن را می توان کارکردهای فطری دانست و بیشتر این ویژگی ها و کارکردها را به صورت غریزه حتی در کودکی دختران می توان مشاهده نمود. ولی به دلیل نقش حساس «زن» و موقعیت و جایگاه بسیار با اهمیت او در سلامت و سازندگی خانواده و جامعه، مراقبت و توجه به نیازهای جسمی، روانی، اجتماعی و عاطفی و معنوی او نیز از اهمیت خاصی برخوردار است و دقت بیشتری را می طلبد.


حفظ سلامت زنان در جامعه


«سلامت زن» باید در ابعاد مختلف تأمین و دیدگاه های متفاوت به نقش این موجود استثنایی به گونه ای معطوف شود که جایگاه واقعی خود را بیابد. سخن گفتن از سلامت زنان، به عبارتی صحبت از سلامت خانواده و سلامت جامعه است. هنوز در جامعه ی ایرانی، بنا بر نوعی تقسیم کار خانگی نانوشته، اغلب این زنان هستند که نقش های محافظتی و مراقبتی را درقبال سایر اعضای خانواده برعهده می گیرند. حتی در شرایطی که زنان پای از عرصه ی خانه و خانواده نیز بیرون نهاده باشند در نقش اجتماعی خود،  همان تکالیف سنتی را تداوم بخشیده اند، افزایش سطح سواد، آموزش زنان، توانمند سازی و مهارت آموزی آنها می تواند دستآوردهای قابل توجهی در بهبود و ارتقای شاخص های بهداشتی و سلامت جامعه ایجاد نماید .


احساس مسولیت بانوان در حفظ سلامت


اگر به مبحث تغذیه و کم و کیف آن، به عنوان یکی از مهمترین تعیین کننده های وضعیت سلامت توجه کنیم، می بینیم  این زنان هستند که در نقش همسر و مادر در یک خانواده، بر این که چه موادی و محصولاتی برای خورد و خوراک اعضای خانواده و آشپزی خریداری شود، نظارت دارند، ایشان هستند که چنانچه آموزش یا آگاهی در این زمینه کسب کرده باشند، ممکن است به "تاریخ مصرف" موادی که خریداری می شود، توجه کنند، به سفید یا قرمز بودن گوشت مصرفی، به پایین بودن میزان چربی مواد لبنی، یا نسبت مصرف قند و شیرینی و انواع دیگر جزئیاتی که به سالم بودن و بهداشتی بودن غذای مصرفی تعبیر می شود، اهمیت دهند. قاعدتاً ایشان هستند که در مورد نحوه ی طبخ غذا که به صورت آب پز یا تنوری باشد، یا سرخ کرده و این که چه میزان روغن و از چه نوعی استفاده شود، تصمیم می گیرند. این مادر است که تصمیم می گیرد برای میان وعده ی فرزندش که به مدرسه می فرستد، به عنوان مثال، بسته ای متشکل از نخود و کشمش و گردو  را که مجموعه ی خوشمزه و مغذی ای تدارک ببیند که متضمن سلامت است، یا برای کیف مدرسه ی فرزندش، پفک نمکی یا انواع بیسکوئیت، کیک یا چیپس با چربی های اشباع شده تدارک ببیند. برای ناهار و شام فرزندان از آب سالم، دوغ معطر با نعناع یا شربت حاصل از عرقیات سنتی وطنی استفاده کند یا تلاش کند در سفره خانواده، از نوشابه های شیمیایی رنگارنگِ زیان بخش، به بهانه ی این که می توانند انگیزه بخش بچه ها برای تمام کردن محتوای بشقاب شان باشند بهره بگیرد. اوست که می تواند در حفظ تنوع مواد غذایی که به صورت هفتگی مصرف می شود بکوشد، یا به مناسبت ارزان تر یا به صرفه بودن برخی اقلام غذایی، به سیر کردن شکم افراد خانواده با موادی که در نهایت فرزندان را دچار سوء تغذیه و کاستی رشد می سازد اکتفا کند.


انتقال الگوی بهداشت روانی و حفظ سلامت از مادر به فرزند


رویه ها و عادات رفتاری که توسط مادر به جریان عمل درمی آید، به صورت الگوی عمل، توسط دختران خانواده ها، یا به عبارتی دیگر، مادران فردا به تدریج یاد گرفته و تقلید و به نسل های بعدی منتقل می شود. انتخاب و تصمیم گیری مادران نیز مستقیماً بر حفظ سلامت و ارتقای سلامت همسر و فرزندان او موثر است. فرزندان در خانواده به مزه ی رایج خوراک هایی که مادرانشان می پزند خو می گیرند، بنابراین چنانچه مادر توجهی یا حساسیتی نسبت به میزان استفاده ی نمک یا چربی نشان نداده باشد، غذاهای پرنمک یا چرب بنا به این که خوشمزه تر تلقی می شوند، به راحتی به ترجیحات غذایی اعضای خانواده مبدل می شود. تحقیقات و مطالعات نشان داده است که افراد واقع در طبقات پایین تر اجتماعی اقتصادی، به مزه ی غذاها بیشتر اهمیت می دهند تا سلامت و بهداشتی بودن آن، بنابر این به سادگی از الگوهای غذایی ناسالم که صرفا ًاز لحاظ مزه مطلوب تلقی می شود پیروی می کنند و به تبعات بلند مدت این گونه خوراک ها توجهی نشان نمی دهند. در هر وعده، هنگامی که کودکان سر سفره ی غذا به مشاهده ی رفتار والدین، می نشینند که حتی قبل از چشیدن غذا، دست به نمکدان می برند و خوراک شان را به میزان نمک بیشتری می آلایند، به سادگی تمایل به پیروی از این رویه و الگو پیدا می کنند و همین رفتارهاست که یافته ها حکایت دارند از این که در بلندمدت زمینه ساز بروز و رشد چاقی مفرط انواع بیماری های قلبی عروقی و سرطان ها می شود که در رده های نخست علل مرگ و میر در کشور ما قرار دارند. رفتارهای بهداشتی در حفظ و بهبود سلامت یا بیماری موثرند. چنانچه مادران خود به ضرورت مراجعه ی به پزشک و متخصصین بهداشتی پیش از بروز بیماری ها و نه فقط پس از آن واقف باشند، کودکان شان را در معرض واکسیناسیون ها، انواع چک آپ ها و معاینات پیشگیرانه ی دندان و بینایی و نگاه داشتن حساب کم یا اضافه ی وزن شان قرار می دهند و ترجیحات خود را در انتخاب رفتارهایی مانند پیاده روی به جای استفاده ی مکرر از وسائل نقلیه ی شخصی، پرهیز از دخانیات یا مصرف غذاهای آماده و تنقلات شیمیایی به فرزندان به صورتی آگاهانه و فعالانه تر منتقل می کنند. حتی پس از رخداد بیماری نیز این آموزش و اطلاعات بهداشتی زنان و مادران است که می تواند به تشخیص نشانه های اولیه ی بیماری در افراد تحت سرپرستی شان منجر شود و زمینه ساز مراجعه ی به موقع به پزشک و درمان مقتضی باشد به جای این که به شیوه های نادرست متوسل شده یا در اتخاذ واکنش ضروری غفلتی صورت بگیرد.


بهداشت روانی زنان و مردان در جامعه


در جامعه ی امروزی که تغییرات ارزشی و هنجاری زنان را به مشارکت بیشتر در فضای زندگی اجتماعی و اقتصادی سوق می دهد، البته، شاهد تغییر الگوهای تقسیم کار خانگی در خانواده ها نیز هستیم، و به موازات چنین تغییراتی، البته مردان نیز به تدریج بیشتر و بیشتر پای به عرصه ی عمل و آگاهی بهداشتی و مسئولیت پذیری در قبال حفظ سلامت خود و خانواده و در نهایت در جامعه می نهند، و وظیفه ی توجه به امر سلامت و بهداشت خانواده که تا پیش از این صرفاً وظیفه ای زنانه تلقی می شد، اینک هر دو جنس را مخاطب و مسئول قرار می دهد، و به تدریج شاهد این خواهیم بود که پسران یا مردان و پدران فردا، نیز، قائل به سهم فزاینده ی خویش در برعهده گرفتن فعالانه ی مسئولیت های حفظ سلامت شریک زندگی، و فرزندان می شوند. نمونه های عینی آن، مواردی است نظیر این که، به هنگام بیماری فرزند، به صورت روزافزونی دیگر نه فقط مادر بلکه، گاه مادر و گاه پدر است که از شغل خویش معافیت موقت می طلبد تا به وظیفه ی والدینی خود عمل کند و مسئولیت مراقبت از فرزند بیمار، یا سالمندانی که به کمک نیاز دارند، به تناوب میان زن و شوهر تقسیم می شود.


نقش بانوان در حفظ سلامت جامعه از دیدگاه قران


با توجه به عدم حضور زنان در عرصه های گوناگون اجتماعی در ادوار گذشته، بازهم نقش آنان در بهداشت روانی، اخلافی و جسمانی خانواده و اجتماع انکارناپذیر است. عدم حضور زن در جامعه و مغفول ماندن تاریخ از نبود این نقش به منزله عدم وجود نخواهد بود، چرا که بررسی زوایای تاریخ اجتماعی به خوبی این مهم را نشان می دهد. علاوه بر آن ادبیات هر جامعه، به ویژه ادبیات فارسی که تحت تأثیر اجتماع است، به صورتی آیینه گون، به نمودن نقش های متفاوت زن، چه آنجا که معشوق همسر، مادر، کنیز، عروس یا دختر است، اهتمام کرده است. آن گونه که سعدی می فرماید:زن خوب فرمانبرپارسکند مرد درویش را پاداش.                          


قرآن نیز بیش از پیش براین مهم تکیه کرده و نقش زن را در ایجاد آرامش و سکینه در خانواده بیان کرده است و هدف از آفرینش این لطیفه خلقت را چیزی جز، ایجاد مهر و آرامش در خانواده و عامل اصلی بهداشت روانی خانواده به طبع آن اجتماع نمی داند.                                                                                  


این نکته را به خوبی می دانیم که در پرتو تصمیم گیری زنان حتی در حرمسراها، بسیاری از حوادث، وقایع و جنگ های اجتماعی رخ داده است، تاریخ، حادثه قتل امیرکبیر را از یاد نمی برد. همچنین بسیاری از حوادث مثبت و تأثیرگذار اجتماعی نیز در پرتو تحریک و تهییج زنان خانواده بوده است. به هر حال جایگاه زن در بهداشت چه آن زمان که در بردگی حرمسرا بود و چه در عصر حاضر که در بندگی تبلیغات است، انکارناپذیر می باشد و امیدواریم این مقاله در اثبات این نقش مؤثر واقع گردد.                                                            


عواطف زنان درحفظ سلامت جامعه


از نظر روانی، زن دارای عواطفی رقیق و قلبی مهربان و دارای غریزه پرستاری و مهرورزی و صلح جویی و به طور طبیعی یک زن سالم بدور از پرخاش جنگ و خصومت است. از اینرو وجود او می تواند تعدیل کننده احساسات خشونت بار و جنگجویانه مرد در بیرون و در خانه باشد. از برکت همین ویژگی زن سالم در خانه و خانواده انتظار می رود که زن در خانواده اثر آرامبخشی و ایجاد بهداشت روانی داشته باشد و در خانه برای اعضای آن آسایش و تعادل روانی به بار بیاورد و محیط زندگی عاطفی و شیرین شود حتی این عاطفی و لطیف شدن آن از خانه به جامعه منتقل گردد. در دین اسلام: زن نه تنها ملعبه مرد نیست ونه تنها وابسته نمی باشد نه تنها ابزار نیست بلکه چون بنیان مرصوصی است که مرد را از پرتگاه دوزخ می رهاند و از انحراف نجات می دهد و با هم از خطر تیرگی و تاریکی آسوده می شوند. هماهنگ هم راه اصلاح را طی می کنند و از تباه و تبار می رهند.               


نقش ویژه زن در قالب مادر و پایه اساسی خانواده در مراقبت و تربیت فرزند و دادن عواطف لازم به وی و توجه به رشد سالم جسمی و روانی فرزند اهمیت خود را مشخص می سازد. فرزندان برای رشد روانی سالم خود نیاز به وجود مادری با محبت، با عاطفه، با انرژی و شاد دارند.                                                                    


ضروری و اهمیت بودن نقش زنان در حفظ سلامت جامعه


با توجه به عصر فناوری و افزایش فشارهای روزمره زندگی، نقش حضور زنان در بخش های مختلف جامعه و خانواده به ویژه مقوله سلامت جامعه ضروری به نظر می رسد.                                                          


در گذشته زنان فقط وظیفه حفظ و نگهداری از فرزندان رابه عهده داشتند، اما امروزه با توسعه تکنولوژی و افزایش فشارهای روزمره زندگی ، حضور زنان در همه ابعاد جامعه در جهت زندگی بهتر ورشد سلامت جامعه ضروری به نظر می رسد، اما نگاه سطحی که درگذشته نه چندان دور متوجه زنان بوده وعدم اهمیت به نقش مهم آنان سبب گردیده تا معضلات و آسیب های بی شماری را در پیکره جامعه و به دنبال آن در خانواده شاهد باشیم.  توجه به تاثیرنقش زنان در سلامت خانواده و همچنین جامعه در پایین آوردن نرخ رو به رشد آسیب های هفده گانه اجتماعی دارای اهمیت است و عدم توجه به این امر نه تنها کانون خانواده به عنوان جامعه ای کوچک،بلکه در سطح کلان تر کل جامعه را دچار خسارت های جبران ناپذیری می نماید اما نگاه ویژه به حضور زنان در جامعه کنونی و نقش آفرینی آنان درکنار سایر اقشار جامعه موجب توانمندی ، پیشرفت جامعه و کمک به پیشگیری از آسیب های اجتماعی می شود.                                                                        


امروزه شاهد آن هستیم که زنان ایرانی در جامعه اسلامی توانمندی های خود را در زمینه های گوناگون علمیپژوهشی و اجرایی زیادی به اثبات رسانده اند، به همین منظور بر آن هستیم تا در سلامت جامعه با حضور و همراهی زنان فرهیخته این مرز و بوم، گام های مثبت و روشنی در جهت ارتقاء سلامت جامعه و تاثیر حضور آنان در کاهش میزان آسیب های اجتماعی برداریم.                                                                   


پیشنهاد اینکه:زنان به واسطه نقش محوری که در خانواده دارند، در حفظ سلامت جسمی و روانی اعضا بسیار تاثیرگذارند. بدون تردید هر اقدامی برای حفظ و ارتقای سلامت زنان، در سلامت تمام مردم جامعه موثر خواهد بودما به سلامت واقعی بهداشت روانی و رفتار زنان و دخترانمان دست پیدا نمی کنیم مگر آنکه روش را از الگوها بگیریم. و حتی کاملتر بگوییم: نه تنها از زنان الگو، که باید گفت از انسانهای الگو، چه تربیت صحیح روانی و رفتاری یک دختر، یک زن میسر نخواهد بود مگر آنکه بستری که او در آن تربیت می شود بستر سالمی باشد.پس فرزندانمان را بر اساس نقشی که از زنان و مردان الگو می گیریم تربیت کنیم. و نگذاریم با فراموش کردن بهترین اسوه ها و الگوهای تاریخ بشریت، نوجوانان و جوانان امروز و فردایمان به دلیل این خلاء مهم که از نیازهای تربیتی و رشدی در روند تکامل شخصیت آنهاست (همانندسازی)، به دام مبتذلترین مدلهایی که نامردمان و فاسقان عصر تبلیغ می کنند، بیفتند. آزادگی، اگر حتی دیانتی هم نباشد چنین حکم می کند.         


نتیجه:


در پایان باید گفت که سلامت زنان مطمئن ترین راه برای رسیدن به زندگی بهتر برای همگان است و ظرفیت سازی و توانمند سازی آنان جهت مشارکت در برنامه های بهداشتی پیش نیاز اصلی برای ارتقای بهداشت و نیل به اهداف سلامت جامعه  می باشد.در شرایط فعلی راهبردهای حمایتی دولت برای توانمند سازی زنان و افزایش نرخ مشارکت اقتصادی آن ها در جامعه می تواند ضمن تقویت بنیه اقتصادی خانواده زمینه رشد و پویایی و ایجاد روحیه نشاط را در فرزندان به وجود آورد.توانمند سازی زنان و مشارکت آن ها در امور اقتصادی می تواند تاثیر مثبتی در بهداشت و سلامت روانی جامعه و همچنین کاهش آسیب های اجتماعی داشته باشد.از این رو نقش توانمندسازی اجتماعی زنان و حضور اجتماعی آنان را نباید نادیده گرفت همانطور که زن نقش مؤثری در خانواده دارد در جامعه نیز می‌تواند نقش مفیدی ایفا نماید و باید زنان را در این حوزه توانمند کنیم و از توانایی و ظرفیت آنان برای حضور پررنگ و درست در رشد اجتماعی چه بعنوان یک دختر و چه بعنوان یک بانوی متأهل در حوزه ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی استفاده کنیم.                                                        


منابع:


بصیری هریس،حسن،حقوق خانواده،انتشارات آیین دادرسی،1397


رجبی، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۵


هما صادقی ،فروغ مرتضوی،بهداشت زنان جلد شومیز چاپ 1386


بهداشتزنان انتشارات امید مهر تاریخ چاپ86/06/31 چاپ1


بهداشت روانی زنان انتشارات نشر ساوالان تاریخ چاپ79/05/16 نوبت چاپ1


جامعه شناسی زنان، پاملا ابوت، کلر والاس اسفند 1395


رفتار زنان در جامعه ،فرج الله هدایت نیا انتشارات لشگرفرشتگان













حذف ارسالي ويرايش ارسالي