علل طلاق وراهکارهای پیشگیری از آن
مقدمه
نهاد خانواده کوچکترین نظام اجتماعی است که ثبات واستحکام آن موثردرثبات جامعه ومصون ماندن آن از پیامدهای سوءناشی ازاین عدم ثبات دارد.از هم گسیختگی نهاد خانواده که غالباً درقالب طلاق پدیدار می شود،تأثیرات نامطلوبی بر پیکره اجتماع دارد که جلوگیری از آن رابا شناخت عوامل طلاق وراهکارهای پیشگیری ازآن اجتناب ناپذیر می سازد.
طلاق دلایل گوناگونی دارد.این دلایل متناسب با موقعیت،طبقه وجایگاه اجتماعی زوجین متفاوت است.شناخت عوامل موثر درشکل گیری این پدیده درکنترل وکاهش آن نقش به سزایی خواهد داشت.
دریک نگاه کلی می توان علل وعوامل طلاق را درعوامل اقتصادی،عوامل اجتماعی مانند اختلافات فرهنگی وسطح طبقاتی وعوامل ارتباطی مانند سوءظن وبددلی وبدبینی وعوامل شخصیتی مانند ضعف اعتقادات وعدم ثبات شخصیت وبالاخره عوامل جنسی وعاطفی خلاصه نمود که درادامه به تشریح بیشتر این عوامل باذکر مصادیق آن خواهیم پرداخت . ولی قبل از آن تعریف مختصری از طلاق ارائه ودیدگاه اسلام را درمورد طلاق به اجمال بیان می داریم.
تعریف طلاق
انحلال ارادی رابطه زوجیت درنکاح دائم را طلاق می نامند که پس ازآن از نظررعایت حقوق وتکالیف مربوط به زناشویی مسوولیتی برای زوجین وجود نخواهد داشت وبرای صحت وقوع آن بایستی تشریفات شرعی وقانونی لازم رعایت شود.
دیدگاه اسلام درباره طلاق
اصولاً اسلام با طلاق به شدت مخالف است واسلام، خواهان آن است که تا حد امکان از وقوع پدیده طلاق اجتناب شود ودرعین حال آنرا بعنوان یک چاره جویی درمواردی که رفع اختلافات زوجین منحصر به جدایی آنان است تجویز کرده است.
اسلام مردانی راکه مرتب ازدواج کرده وطلاق می دهند وبه اصطلاح مطلاق می باشند دشمن خدا می داند.
از نظر اسلام(حدیثی از پیامبر(ص) ) منفورترین حلالها نزد خدا طلاق است.
علل وعوامل طلاق
همانطور که اشاره شد طلاق عوامل مختلفی دارد که مهمترین این علل وعوامل را می توان به شرح ذیل احصاء نمود:
1-هم کفو نبودن زوجین:ازدواج هایی که درآنها هماهنگی بیشتری میان زوجین وجود دارد موفق ترند وکمتر به طلاق می انجامد.تشابهاتی مانند طبقه اجتماعی،سطح تحصیلات،سطح هوش،هم نژاد بودن ،دین مشابه داشتن،داشتن آموزه های مشابه،هم زبان بودن،یک ازدواج موفق رارقم می زند.
اصولاًازدواجی که با تشابه نژادی،زبانی،روانی واجتماعی صورت بگیرد ازدواجی موفق است وعدم رعایت این تشابهات ممکن است به عدم توفیق دربرقراری ارتباط سالم شده ونهایتاًمنجر به طلاق وجدایی گردد.
2-تفاوت طبقاتی:تفاوت طبقاتی یکی از عواملی است که با امکانات اجتماعی معمولاً دیدگاههای مختلفی را بوجود می آورد.
3-توقعات نابجا:از مهمترین دلایل طلاق توقعات نادرستی است که زوجین از یکدیگر دارند.
4- عدم آگاهی جنسی:عدم شناخت کافی به خصوصیات ذاتی وعمومی جنس مخالف که رفتاری متناسب باآن خصوصیات را می طلبد،می تواند بعنوان یکی از عوامل اصلی طلاق محسوب شود.
5- بیماری ویا نقص جسمانی مانند عقیم بودن مرد یا نازا بودن زن
6- فقدان امنیت شغلی . معمولاً نبود امنیت شغلی بویژه برای مردان که مسئولیت تأمین معاش زندگی را برعهده دارند منجر به کاهش یاسلب امنیت روحی وروانی آنان خواهد شد.
7- تضاد فرهنگی: یکی از عوامل مهم در ناسازگاری زوجین وعدم برقراری تفاهم بین آنان وجود گرایشهای فرهنگی متعارض بین آنها است مثلاً یکی از زوجین مقید به رعایت آداب اسلامی وانجام واجبات وترک محرمات است وطرف دیگر رعایت این اصول را ،چندان اهمیّت نمی دهد.
8- شهرت یکی ازطرفین:این عامل چنانچه منجر به تفاخر کاذب شود مشکل آفرین خواهد بود.
9-عوامل اقتصادی مانندمد گرایی واسراف زن یافقر مالی مرد.
10- عدم درک متقابل افراد از یکدیگر به علل مختلفی از جمله اختلافات سنی زیاد یا اختلاف سطح تحصیلات واختلافات فرهنگی ممکن است طرفین درک متقابلی از یکدیگر نداشته باشند.
11- اعتیاد ومواد مخدر: رابطه اعتیاد وگرایش به مواد مخدر وطلاق دو جانبه است وهریک می تواند سبب ایجاد دیگری شود.به عبارت دیگرطلاق می تواند سبب گرایش به سمت موادمخدر شود واعتیاد نیز می تواند منجر به جدایی وطلاق شود.
12-عدم رعایت عفاف وحجاب: امام علی(ع) می فرمایند:با پاکدامنی چشم اورا از نظر داشتن به دیگران وفکراورا ازاندیشه گناه باز دارید وبا ارضای امیال مشروع او(باعث شوید)هوس های نامشروع پیدا نکند.
13- عدم رعایت حقوق زوجین مانند ترک انفاق
14-بحران شخصیت:یکی از مهمترین عوامل طلاق درجامعه امروز،بحران شخصیت است.
بحران تنهایی یا یک خلاءعاطفی،خلاءای است که باعث می شود فرد در سن پایین تصمیم به ازدواج بگیرد وبااین ازدواج این گره یا عقده راازهم بگسلد.
چنین افرادیکه هنوز به بلوغ روانی کامل نرسیده وآگاهی لازم جهت ازدواج را ندارند،فقط برای اینکه خلاء تنهایی خود را پر کنندبه سراغ ازدواج می روند.
15-نداشتن ارتباط زناشویی مناسب بویژه دراوایل ازدواج:
گفته می شود یک ارتباط جنسی مناسب60تا70 درصد باعث رونق زندگی زناشویی می شود وبخش قابل توجهی از طلاق ها به خاطر نداشتن یک ارتباط زناشویی مناسب است.
16- خانواده های متزلزل وبد:
پیامبراکرم(ص) می فرمایند از سبزه مزبله بپرهیزید ودرتوضیح سبزه مزبله می فرمایند دختر زیبا درخانواده بد
17- ازدواج مجدد مرد. تعدد زوجات اگر چه درحقوق غرب وکشورهایی مانند فرانسه جرم محسوب می شود، دراسلام با رعایت شرط عدالت جایز است.ولی به خاطر عدم رعایت این شرط مهم واساسی یعنی عدالت ،اقدام به این عمل ازسوی زوج سبب ایجاد اختلافات خانوادگی شده وغالباً همسر اول متقاضی طلاق می گردد.
18- تدلیس در ازدواج: بعضاً ممکن است یکی از طرفین برای جلب توجه طرف مقابل متوسل به خدعه ونیرنگ شود یا واقعیتهایی را کتمان نماید، مانند آنکه خود را دارای امکانات مالی مناسب یا شغل یا تحصیلات مناسب وعالی معرفی کند درحالیکه فاقد این امکانات می باشد یا بیماری خاصی داشته که آنرا کتمان نموده و زندگی زناشویی برمبنای سلامت زوجین واقع شود وبعد خلاف آن ثابت شود این امر که تدلیس درازدواج نامیده می شود یکی از عوامل اصلی طلاق وانحلال رابطه زوجیت است.
19-دخالت نابجای اطرافیان :تأثیر پذیری یکی از زوجین از القائات فکری نابجا ومداخله جویانه خانواده خود می تواند منجر به ناسازگاری وایجاد اختلافات زناشویی شود.
20- وفادار نبودن زوجین :خیانت یکی از زوجین به دیگری به عبارت دیگر فحشاءوروابط جنسی خارج از سیستم خانواده از عوامل عمده طلاق محسوب می شود.
21-تعیین مهریه های سنگین:گفته شده که شوم ترین چیزی که یک زن با خود به خانه شوهر می برد مهریه سنگین است.
22-ازدواج تحمیلی:این نوع ازدواج بدترین نوع ازدواج است .بعضاً اتفاق افتاده که والدین دختر یا پسر بدون درنظر گرفتن شرایط فرزندشان وبدون جلب نظر وی ویا حتی با وجود مخالفت وی مبادرت به تعیین همسربرای او می نمایند که این امر ممکن است منجر به ایجاد تبعات بسیار شومی شود که یکی از این تبعات طلاق است.
23- تشریفات زاید وافراطی بویژه دراوایل تشکیل زندگی مشترک
24- کاهش روحیه ایثار واز خود گذشتگی
25- کاهش قبح طلاق درافکار عمومی
دیدگاه یک جامعه شناس درخصوص علل بحران زناشویی
فالسام جامعه شناس آمریکایی علل بحران زناشویی را به چهار دسته به شرح ذیل تقسیم بندی نموده است:
1-عوامل موقعیتی وغیر شخصیتی مانند سلامت بدنی،شرایط اقتصادی ،مداخله نزدیکان ،تولد فرزند ناخواسته و.... .
2-نارسایی شخصیتی دریکی از زوجین یا هردو مانند گرایش های روان بیمارانه،الکلیسم ،عقیم بودن،گرایش های جنسی وانحرافات اخلاقی وسایر علائم انحراف روانی
3- تفاوتها یا عدم تشابهات شخصیتی از لحاظ سوابق ذهنی ،اجتماعی مذهبی ،ویا حساسیتها
4- عدم توافق نقش ها مانند گرایش های ناهمسان زوجین ومحرومیتهای ناشی از عدم توانایی ازدواج در برآوردن انتظارات هر کدام
بسیاری از عواملی که سبب از میان رفتن (انحلال)ازدواج می شوند ناشی از نقش هایی است که زن وشوهر در زندگی زناشویی خود ایفا می کنند وآنها رادر دوران کودکی وخانواده قبلی خود آموخته اند.
عمل کردن به این نقش ها غالباً برای هر یک از زوجین حالت ناهوشیارانه دارد وآنچه مسأله آفرین است عدم تناسب آنها با یکدیگر ودرچهارچوب یک کانون خانوادگی است.
درمیان این نقشها که تنوع زیادی دارند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف:شوهر زیر نفوذ زن . مرد با پذیرش نقش تابع درگروه همبازی هایش یا درخانواده وجامعه در زندگی زناشویی نیز تسلط همسرش را می پذیرد.
ب: زن یاشوهر عزیز دردانه . چون درکودکی مورد تعریف وتمجیدوستایش بوده در زندگی زناشویی نیز همین توقعات وانتظارات را از همسرش دارد.
ج: شوهری که می خواهد اورا بپرستند.
د: حساسیت غیر عادی زن یا شوهر: که احتمالاً ناشی از محرومیتهای عاطفی در دوران کودکی است.
ه: سرد مزاجی زن .
و: زن بچه صفت(رشد نیافته از نظر شخصیت وشعور)
ز: شوهر غیر قابل اتکاء(ضعف یا عدم ثبات شخصیت)
تدابیر پیشگیرانه یا عوامل کاهش دهنده طلاق واختلافات زناشویی
عوامل ذیل را می توان از جمله عوامل پیشگیرانه یا کاهش دهنده بحران زناشویی وطلاق محسوب نمود:
1-داشتن شرایط مساعد برای ازدواج .
2-تشابه زوجین از لحاظ اعتقادات مذهبی .
3-وجود دوران نامزدی به مدت6ماه یا بیشتر.
4-وجود سابقه مناسب در زندگی خانوادگی .
5-برخورداری از امکانات مالی یا تمکن مالی درحد متوسط به هنگام ازدواج .
6- تشابه نسبی سطح آموزش،فرهنگ وتحصیلات .
7- دارابودن آموزش کافی درزمینه مسائل خانوادگی .
8- مراجعه به مراکز مشاوره وانجام مشاوره ازدواج قبل از ازدواج .
9- دقت کافی درانتخاب همسر.
10- عدم اتکاءبه دوستیهای به اصطلاح خیابانی یا اینترنتی .
11-حذف تشریفات زاید ازدواج .
12-تعیین مهریه های مناسب .
13-تطابق پذیری وقابلیت انعطاف زوجین .
14-انجام مذاکرات جهت رفع اختلافات وسوءتفاهمات وتشکیل محکمه داخلی خانوادگی برای حل اختلاف دو همسر.
15-خوشرفتاری وتوصیه مکرر به آن وگذشت از غفلتها وتخلفات جزئی همسر.
16- تسلط برنفس که منجر به غلبه خشم های آنی برانسان نشود واقدامات یا تصمیماتی عجولانه گرفته نشود.
17-رعایت آموزه های دینی از جمله آنکه زن حتماً خود را برای شوهر بیاراید،هنرهای خود را درجلوه های تازه برای شوهر به ظهور برساند،رغبتهای جنسی اورا اشباءکند وبا پاسخ منفی به تقاضاهای مشروعش دراوایجاد عقده وناراحتی نکند،مرد نیز به همسر خود محبت ومهربانی کند وبه او اظهار عشق وعلاقه کند ومحبت خود را کتمان نکند همچنین بایستی برخوردهای زنان ومردان درخارج از محیط خانواده وکادر زناشویی لزوماً پاک وبی آلایش باشد.
18- رعایت امانت داری وحفظ حقوق همسر.
19- صداقت هم در بدو تشکیل خانواده وهم در طول زندگی زناشویی .
20-به فرموده رسول خدا(ص) بهترین زنان شما آنانند که با مهر ومحبت باشند .در مراقبت خودشان از نظر حفظ عفت بکوشند.نسبت به شوهر خود حالت نافرمانی وتکبر به خود نگیرند.آرایش وخودنمایی آنان برای شوهرشان باشد درغیاب اورعایت امانت وحقوق همسری اورا بنمایند.
علل طلاق نوشته شده روز سه شنبه 05:54حسن بصیری هریس.basiri1000@gmail.com-09148744369