کارگروه
حقوق قضایی(حسن بصیری هریس)
حقوق قضایی تلفن تماس:09148744369-basiri1000@gmail.com هیچ وقت با چشم پول به موکل خود نگاه نکنید چرا که او از روی ناچاری و اینکه علاجش قطع شده به شما روی اورده است.
 

آیین دادرسی مدنی 2

حسن بصیری  هریس

حسن بصیری هریس

در کارگروه: حقوق قضایی(حسن بصیری هریس)
تعداد ارسالي: 736
9 سال پیش در تاریخ: شنبه, اسفند 16, 1393 23:0

 اقامه دعوا:


اقامه دعوا در واقع با تقدیم دادخواست به عمل می آید. دادگاه در صورتی می تواند به دعوای مدنی و یا جنبه مدنی امر کیفری رسیدگی نماید که دادخواست تقدیم شده باشد.


بدون تقدیم دادخواست دعوا اقامه نمی شود. در حقیقت تاریخ رسید دادخواست به دفتر، تاریخ اقامه دعوا محسوب می شود.


 •    مفهوم دادخواست؟


از جمله بمعنای دادخواهی کردن، عدالت طلبیدن، تظلم خواهی ....) آمده است.


دادخواست نیز بعنوان برگی آمده است که بوسیله آن دادخواهی می شود و در گذشته به آن (عرضحال) می‌گفتند. دادخواست باید به زبان فارسی در روی برگ های چاپی مخصوص نوشته شده باشد


دادخواستی که در مرحله نخستین داده می شود، دادخواست نخستین و اگر در مرحله تجدید نظر و فرجام باشد، دادخواست تجدید نظر و فرجام می نامند به این دادخواست ها (دادخواست اصلی) می گویند که در مقابل دادخواست طاری (دعوای متقابل) قرار می گیرد.


 •    شرایط دادخواست و ضمانت اجرای آن


شرایط دادخواست با توجه به ضمانت اجرای آنها به سه دسته تقسیم می کنند :


1) شرایطی که ضمانت اجرایی برای آنها تعیین نگردیده است.


2) شرایطی که ضمانت اجرای آنها (رد فوری ) دادخواست باشد.


3) شرایطی که اگر دادخواست نداشته باشد موجب توقف آن و صدور اخطار رفع نقصی می شود.


 •    شرایطی که ضمانت اجرایی برای آنها تعیین نگردیده است.


-    تنظیم بر برگ چاپی مخصوص


-    تنظیم به زبان فارسی


-    تنظیم توسط وکیل دادگستری


-    امضای دادخواست


-    تاریخ دادخواست


•    تنظیم بر برگ چاپی مخصوص


دادخواست باید در روی برگ های چاپی مخصوص نوشته شود. محکمه عالی انتظامی قضات در پذیرفتن و به جریان انداختن عرض حالی که در اوراق غیر رسمی تنظیم شده را تخلف اعلام نموده است


 •    تنظیم به زبان فارسی


دادخواست باید به زبان فارسی باشد


 


•    تنظیم توسط وکیل دادگستری


با توجه به آیین نامه های مربوط اقامه دعوا و نیز شکایت از آرا و دفاع از آنها در دادگاههای دادگستری قاعدتاً با دخالت وکیل خواهد بود.


 


•    امضای دادخواست


دادخواست دهنده باید دادخواست را امضاء کند و در صورتی که نتواند امضاء کند اثر انگشت او باید زیر دادخواست باشد.


اگر شخصی به وسیله برگی دادخواهی نماید که آن را امضاء ننموده باشد نباید آن را دادخواست شمرد، حتی اگر دارای سایر شرایط باشد و بنابراین چنین برگی بی اثر بوده و ثبت آن در دفتر کل ثبت دادخواست قانوناً ممنوع و تخلف اداری به شمار می آید


 


 •    تاریخ دادخواست


نوشتن تاریخ بر برگ دادخواست الزامی نمی باشد اما مدیر دفتر کل دادگاه پس از گرفتن دادخواست باید فوری آن را ثبت کرده رسیدی که در آن نام خواهان و خوانده تاریخ تسلیم و شماره ثبت نوشته شده، به تقویم کننده دادخواست بدهد و در برگ تاریخ تسلیم را بنویسید


تاریخ رسید دادخاست به دفتر، تاریخ اقامه دعوا محسوب می شود


 


•    شرایطی که ضمانت اجرای آن رد فوری دادخواست است


نام و اقامتگاه خواهان:


نام، نام خانوادگی، نام پدر، سن ، اقامتگاه، و حتی الامکان شغل خواهان باید در دادخواست نوشته شود، در صورتیکه دادخواست توسط وکیل تقویم شود مشخصات وکیل نیز باید درج گردد.


خواهان شخصی است که حق ادعایی متعلق به اوست بنابراین نتیجه ی دادرسی، هر چه باشد بر او بار می شود.


 


•    ضمانت اجرا، رد فوری دادخواست


هرگاه در دادخواست خواهان یا محل اقامت او معلوم نباشد ظرف مدت 2 روز از تاریخ رسید دادخواست بموجب قراری که مدیر دفتر دادگاه و در غیاب مشارالیه جانشین او صادر می کند دادخواست رد می شود. چون قراررد دادخواست در این جا بدون اخطار قبلی به خواهان صادر می شود به قرار رد فوری دادخواست مشهور است


رد فوری دادخواست به گونه ای پیش بینی شده است که ظرف مدت 2 روز از تاریخ رسید دادخواست صادر می شود بنابراین در مدت مزبور خواهان حق دارد با مراجعه به دفتر دادگاه نسبت به تکمیل دادخواست اقدام کند


 


•    شرایطی که ضمانت اجرای آنها توقف دادخواست است


-    نام و مشخصات خوانده


-    تعیین خواسته بهای آن


-    تعهدات یا جهات دیگر استحقاق خواهان


-    آنچه را که مدعی از دادگاه درخواست کند


-    ادله و وسایل اثبات دعوا


-    تعداد نسخ دادخواست و پیوست های آن


-    پرداخت هزینه دادرسی


 


•    نام و مشخصات خوانده


نام، نام خانوادگی، اقامتگاه و شغل خوانده در دادخواست باید نوشته شود در مواردی ممکن است اهالی محل معین، اعم از ده، شهر و یا بخشی از شهر که عده آنها نامحصور است باشد، باید افزون بر اینکه اهالی محل به همین صورت کلی در قسمت مربوط دادخواست بعنوان خوانده نوشته شود نام یک یا چند شخص و نیز دهدار، شهردار و یا ... در همین قسمت نوشته شود


 


•    تعیین خواسته و بهای آن


خواسته خواهان باید در دادخواست و در قسمت مربوط آن، دقیقاً مشخص شده باشد، در واقع دادگاه مکلف است به تمامی خواسته های مندرج در قسمت مربوط دادخواست به همان صورت که آمده است توجه نموده و نسبت به آن ها رای صادر نماید و الا مستنکف از احقاق حق شمرده می شود


•    بهای خواسته و آثار آن


-    مفهوم بهای خواسته و مواردی که تعیین آن در دادخواست لازم نیست


-    آثار تعیین بهای خواسته


خواسته پول باشد


-    شیوه تعیین بهای خواسته


خواسته مال غیر پول باشد


-    اعتراض به بهای خواسته


 


•    مفهوم بهای خواسته و مواردی که تعیین آن در دادخواست لازم است


افزون بر خواسته، بهای آن عندالاقتضا باید در دادخواست تصریح شود مگر آنکه تعیین بهای خواسته ممکن نبوده و یا خواسته، مالی نباشد تقویم خواسته در تمام مواردی نیز که دعوا ذاتاً غیر مالی بوده منتفی است


 


 


 


 


 


 


•    آثار تعیین بهای خواست


در مواردی که خواسته وجه رایج ایران است، تعیین مبلغ مورد درخواست در دادخواست تقدیمی اصولاً محدوده رسیدگی را تعیین می کند. بدین معنی که دادگاه نمی تواند استحقاق خواهان را به بیشتر یا کمتر از مبلغ مزبور مورد رسیدگی قرار دهد


در دعاوی مالی چنانچه قیمت خواسته در موقع تقدیم دادخواست مشخص نباشد مبلغ یکصدهزار ریال تمبر، علی الحساب باید الصاق و ابطال شود و بقیه هزینه دادرسی بعد از تعیین خواسته و صدور حکم دریافت خواهد شد.


چنانچه دعاوی متعدد بموجب یک دادخواست اقامه شده باشد خواسته هر یک از دعاوی باید جداگانه نوشته شود و بهای خواسته هریک تعیین و هزینه دادرسی آنها جداگانه احتساب و جمعاً پرداخت شود.


 


•     شیوه تعیین بهای خواسته:


-    خواسته پول باشد؟


اگر خواسته پول رایج ایران باشد بهای آن عبارت است از مبلغ مورد مطالبه در تمام مواردی که خواسته پول رایج ایران باشد مبلغی که در دادخواست نوشته می شود در واقع خود خواسته یعنی میزان شمرده می شود


اگر خواسته پول خارجی باشد به نرخ رسمی بانک مرکزی ج.ا.ا در تاریخ تقدیم دادخواست ارزیابی می شود ارزیابی پول خارجی برای مشخص شدن هزینه دادرسی و امکان تجدید نظر خواهی از رای قاطع صادره می باشد.


 


•    خواسته مال غیر پول باشد


دعوا ممکن است مالی، ولی راجع به اموال به غیر از پول یا حقوق مالی باشد در این صورت بهای خواسته مبلغی است که مدعی به دلخواه در دادخواست معین می کند. البته خوانده حق اعتراض دارد


در این دسته از دعاوی امکان تجدید نظر خواهی از رای قاطع دادگاه با توجه به همین مبلغ مشخص شده و جز در دعاوی راجع به اموال غیر منقول، هزینه دادرسی بر اساس مبلغ مزبور محاسبه می شود.


 


•    اعتراض به بهای خواسته


در دعاوی راجع به اموال غیر پول بهای خواسته مبلغی است که خواهان در دادخواست معین کرده است و همین مبلغ هزینه دادرسی می باشد و قابل شکایت رای و مرجع آن قرار می گیرد مگر اینکه خوانده نسبت به آن اعتراض نماید و اعتراض خوانده به بهای خواسته تنها در این دسته از دعاوی قابل طرح و رسیدگی است.


 


 


•    پرداخت هزینه دادرسی


در ایران، دادخواهی و احقاق حق اصولاً مستلزم این است که دادخواه هزینه ای را در همان ابتدا به دولت پرداخت نماید اما چنانچه در دعوا پیروز گردید با حکم دادگاه و به درخواست وی از خوانده گرفته می شود


 


•    اقسام هزینه دادرسی


1- بهای برگی دادخواست که هر یک، پنج هزار ریال می باشد


2- هزینه دادخواست که برای هر دادخواست صرف نظر از تعداد نسخ، صفحات، نوع دعوا، اصحاب آن چه دادخواست نخستین باشد یا شکایت از رای یعنی واخواهی، تجدید نظر، فرجام، اعاده دادرسی پنجاه هزار ریال می باشد که باید بصورت تمبر به دادخواست الصاق و ابطال گردد.


3- هزینه گواهی رونوشت یا روگرفت اسناد با اصل آنها که در دفاتر دادگاه و دیوان عدالت اداری و سایر مراجع قضایی برای هر برگ دو هزار ریال است


4- هزینه دادرسی به مفهوم اخص که هزینه احکام و قرارها شمرده می شود با توجه به اینکه در دعاوی مالی و غیر مالی باشد متفاوت است.


 


•    هزینه دادرسی دعاوی غیر مالی


در دعاوی غیر مالی، صرف نظر از اینکه دعوا در مرحله نخستین یا شکایت از رای باشد در همه مراجع پنجاه هزار ریال است و تفاوتی نمی کند که راجع به دعاوی غیر مالی ذاتی یا غیر مالی اعتباری باشد


 


•    هزینه دادرسی دعاوی مالی


-    در مرحله نخستین


هزینه این دعاوی در این مرحله بر اسسا (خواسته) به گونه ای که در دادخواست تعیین گردیده وصول می شود مگر در دعاوی خلع ید از اموال غیر منقول هزینه دادرسی در دعاوی مالی، در مرحله نخستین، چنانچه خواسته تا مبلغ ده میلیون ریال باشد یک و نیم درصد آن و نسبت به مازاد 10 میلیون ریال 2 درصد محاسبه می شود.


-    در مرحله واخواهی و تجدیدنظر از حکم


در این مرحله هزینه دادرسی نسبت به ارزش (محکوم به)حکم صادره احتساب می شود و نرخ آن 3 درصد است


 


 


-    فرجام خواهی، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث نسبت به حکم


هزینه دادرسی در دیوان عالی کشور و موارد اعاده دادرسی و اعتراض شخص ثالث نیز نسبت به حکم صادره می باشد و نرخ آن نسبت به 10 میلیون 3 درصد و نسبت مازاد 4 درصد است


 


-    هزینه دادرسی شکایت نسبت به قرار


تجدیدنظر، فرجام و اعتراض به قرارهای صادره اعم از اینکه مرجع آن دادگاه نخستین، تجدید نظر استان یا دیوان عالی کشور باشد بطور مقطوع در تمام دعاوی 50.000 ریال است


 


-    هزینه سایر اقدامات


هزینه درخواست تامین دلیل، تامین خواسته و دستور موقت در تمام مراجع قضایی 50.000 ریال است و هزینه ابلاغ و اظهارناه و واخواست 10.000 ریال است


 


•    موارد معافیت از پزداخت هزینه دادرسی


1- بنیادها


2- مدعی دعوای اعسار


3- اشخاص معسر


 


 


•    بنیادها


بنیاد مستضعفان از پرداخت هزینه دادرسی در تمام مراجع قضایی معاف می باشد معافیت بنیاد مستضعفان از پرداخت هزینه دادرسی شامل شرکتهای تحت پوشش بنیاد نمی شود.


بنیاد شهید و کمیته امداد امام نیز از پرداخت هزینه دادرسی معاف گردیده اند.


همچنین سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، بقاع متبرکه و مدارس حوزوی نیز معافند


 


•    مدعی دعوای اعسار


مدعی دعوای اعسار، چه اعسار از پرداخت هزینه دادرسی و چه اعسار از پرداخت محکوم به باشد از پرداخت هزینه دادرسی معاف است.


•    اشخاص معسر


معسر از هزینه دادرسی کسی است که به واسطه کافی نبودن دارای یا در دسترسی نداشتن به مال خود بطور موقت قادر به تادیه آن نیست، اشخاصی که حکم اعسار بگیرند از هزینه دادرسی معافند.


 


•    دعوای اعسار


دعوای اعسار بموجب دادخواست جداگانه و نیز ضمن دادخواست نخستین یا تجدیدنظر یا فرجام قابل طرح است اما اظهارنظر در مورد اعسار از هزینه تجدیدنظر یا واخواهی با دادگاهی است که رای تجدیدنظر خواسته یا فرجام را صادر کرده است.


در مورد اشخاصی که حکم اعسار می گیرند از پرداخت هزینه دادرسی به مفهوم اعم معاف می باشند و حتی از پرداخت هزینه آگهی ابلاغ در روزنامه نیز معافند و این هزینه باید از صندوق دادگستریی پرداخت شود.


 


•    جریان دادخواست تا جلسه دادرسی


دادخواست باید در دفتر دادگاه صالح و در نقاطی که دادگاه شعب متعدد دارد به دفتر شعبه اول (دفتر کل) تسلیم شود. دادخواست ثبت می شود و پس از طی مراحلی به دفتر شعبه ای که باید به دعوا رسیدگی کند تسلیم می شود.


 


•    تکلیف دفتر کل


دادخواست دهنده باید دادخواست و پیوست های آن را به همان گونه که تنظیم نموده است به دفتر شعبه اول که دفتر کل دادگاه شمرده می شود تسلیم نماید. مدیر دفتر یا مسئول مربوط، دادخواست را ولو ناقص باشد در دفتر ثبت نموده و رسیدی مشتمل بر نام خواهان و خوانده و تاریخ تسلیم با شماره ثبت به تقدیم کننده دادخواست داده و در برگ دادخواست تاریخ تسلیم را می نویسد. تاریخ تاریخ رسید دادخواست به دفتر، تاریخ اقامه دعوا شمرده می شود.


مدیر دفتر باید آنرا فوری پس از ثبت به نظر رئیس شعبه اول یا معاون او او برساند که به هر شعبه ای که مصلحت بداند ارجاع دهدو انتخاب شعبه ای که دادخواست به آن ارجاع شده به صلاحدید مقام ارجاع کننده است و عملی است که نیاز به استدلال نداشته و قابل شکایت نیز نمی باشد.


پس از اینکه مقام ارجاع کننده شعبه با نوشتن آن بر برگ دادخواست معین نمود دادخواست به دفتر ثبت دادخواست برگشت داده می شود تا شعبه مرجوع الیه در دفتر ثبت منعکس کند.


 


 


 


•    تکلیف دفتر شعبه مرجوع الیه


مدیر دفتر مرجوع الیه پس از رسیدن دادخواست باید آن را در دفتر مخصوص ثبت دادخواست ها، ثبت نماید این دفتر هر سال از شماره 1 شروع می شود و دادخواست های ارجاعی به ترتیب رسیدن، روبه روی شماره مربوط با نوشتن مشخصات اصحاب دعوا، خواسته و ... در آن ثبت می شود. شماره کلاسه پرونده مجموعه ای از شماره ثبت دادخواست، شماره شعبه و سال رسیدن دادخواست به دفتر شعبه می باشد.


 


•     تکلیف دادگاه در فروض مختلف


1- دستور تعیین وقت ابلاغ    2-دستور رفع نقص    3-رسیدگی توام یا تفکیک در صورت دعاوی متعدد


 


•    دستور تعیین وقت ابلاغ


دادگاه، چنانچه دادخواست را کامل تشخیص دهد دستور می دهد تا وقت دادرسی تعیین شود، وقت دادرسی را منشی دادگاه که از کارمندان دفتر شمرده می شود اما در دادگاه انجام وظیفه می نماید، با توجه به دفتر اوقات علی القاعده با رعاید نوبت تعیین نموده و در پرونده نوشته و آن را به دفتر دادگاه بر می گرداند بنابراین صدور دستور تعیین وقت توسط دادگاه گویای این است که دادگاه نیز دادخواست را کامل تشخیص داده است.


دفتر دادگاه با صدور دستور دادگاه و برگشتن پرونده، دادخواست و پیوست های آن را بموجب اخطاریه به خوانده و هم زمان وقت دادرسی تعیین شده را به وی و خواهان توسط واحد ابلاغ مربوط، ابلاغ می نماید.


 


•    دستور رفع نقص


دادگاه، پس از دیدن پرونده در صورتی که دادخواست را ناقص و پرئنده را آماده رسیدگی نداند، جهات نقص را به دفتر دادگاه برمی گرداند تا دفتر دادگاه به خواهان ابلاغ کند که رفع نقص نماید.


 


•    رسیدگی توام یا تفکیک در صورت دعاوی متعدد


خواهان مکلف است برای هر دعوا دادخواست جداگانه تقدیم نماید و بنابراین دعاوی متعدد را حتی اگر یک شخص و علیه شخص واحد باسد اصولاً نمی تواند در یک دادخواست اقامه کند و طرح دعاوی متعدد در یک دادخواست چنانچه با یکدیگر ارتباط کامل داشته و یا دادگاه ضمن یک دادرسی به آنها رسیدگی نماید مجاز می باشد بین دو دعوا در صورتی ارتباط کامل وجود دارد که تصمیم در مورد هر یک از آنها بر دیگری موثر باشد طرح دعوا تخلیه و خسارات وارد به مورد اجاره دو دعوای غیر مرتبطی است که در عین حال دادگاه می تواند ضمن یک دادرسی به آنها رسیدگی نماید چنانچه بدون در نظر گرفتن شرایط مزبور دعاوی متعدد بموجب یک دادخواست اقامه شود دادگاه باید آنها را از یکدیگر تفکیک نموده و در صورتی که صالح باشد به آنها جداگانه رسیدگی نماید و در صورتی که صلاحیت رسیدگی به بعضی را نداشته باشد این ها را با صدور قرار عدم صلاحیت به دادگاه صالح بفرستد


 


•    مواعد


1- مواعد قانونی            2-    مواعد قضایی


 


•    مواعد قانونی


در موارد ذیل بررسی می شود


مفهوم مواعد قانونی، شیوه احتساب و ضمانت اجرای آن و همچنین دادن مهلت و تجدید مواعد قانونی


 


•    مفهوم


مواعد قانونی، مواعئی است که قانون گذار برای انجام عمل یا اقدامی پیش بینی نموده و طول آن را مشخص کرده است بنابراین موعد 10 روزه اخطار رفع نقص و موعد 20 روزه تجدید نظر از جمله مواعد قانونی است


 


•    شیوه محاسبه


در احتساب مواعد قانونی، سال دوازده ماه، ماه 30 روز، هفته 7 روز، و روز 24 ساعت است. بنابراین موعد سپردن دستمزد کارشناس یک هفته است و همچنین اگر موعد انجام کاری شش ماه باشد باید بدون توجه به تعداد روزهای ماه 180 روز محاسبه شود. در احتساب مواعد، روز ابلاغ و همچنین آخرین روز اقدام، جزء موعد محاسبه نمی شود و اگر روز آخر مصادف با روز تعطیلی ادارات باشد یا به جهت آماده نبودن دستگاه قضایی مربوط امکان اقدامی نباشد آن روز به حساب نمی آید و روز آخر موعد روزی خواهد بود که ادارات بعد از تعطیلی یا رفع مانع باز شود.


تمامی مواعدی که کمتر از 2 ماه باشد و چنانچه شخصی که باید اقدام کند مقیم خارج از کشور باشد به 2 ماه افزایش می یابد.


 


 


 


 


 


 


•    ضمانت اجرای مواعد قانونی


رعایت نشدن مواعد قانونی اصولاً، موجب می شود حقی که ذینفع در انجام عمل مربوط داشته است ساقط و ضمانت اجرای قانونی به او تحمیل شود بنابراین چنانچه شخصی بموجب حکم حضوری مرحله نخستین محکوم گردیده در موعد بیست روزه، تجدیدنظر خود را تقدیم ننماید حق تجدیدنظرخواهی او ساقط می شود و دادگاه مکلف است صرف نظر از ایراد یا عدم ایراد تجدید نظر خوانده، قرار رد دادخواست تجدید نظری که خارج از موعد تقدیم شده را صادر کند.


 


•    دادن مهلت و تجدید مواعد قانونی


اصل تجدید مهلت قانونی در مورد اعتراض به حکم غیابی و تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی و اعاده دادرسی ممنوع است. بنابراین دادگاه نمی تواند مهلت قانونی این شکایات را که حسب مورد بیست روز (مقیم ایران) 2 ماه (مقیم خارج) است افزایش دهد.


مثلاً چنانچه در موعد قانون 10 روزه رفع نقص از دادخواست، خواهان رفع نقص نکند دادگاه اصولاً نمی تواند مهلت دیگری تعیین کند


 


•    استثنائات


1- تجدید مهلت قانونی طرق شکایت از آراء (به علت عذر موجه)


الف) موارد تجدید مهلت                    ب) شیوه تجدید مهلت


2- تجدید مهلت قانونی در سایر موارد


 


•    موارد تجدید مهلت


1- مرضی که مانع حرکت شود             2- فوت یکی از والدین، همسر، اولاد


3- توقیف یا حبس                    4- حوادث قهریه از قبیل سیل و زلزله


 


•    شیوه تجدید مهلت


چنانچه شخصی به دلیل یکی از عذرهای موجه در مهلت اقدام نکند باید پس از رفع عذر اقدام کند و دلایل عذر را هم زمان به دادگاه مربوط ارائه دهد در تمام مواردی که مهلت قانونی را دادگاه، تجدید نظر نماید مهلت جدید نباید از مهلت قانونی بیشتر باشد.


 


•    تجدید مهلت قانونی در سایر موارد


در خصوص سایر مواعدی که فانون تعیین کرده است نیز افزون بر آنکه مهلت دادن پس از پایان یافتن موعد، در صورت اثبات وجود یکی از عذرهای موجه امکان پذیر می باشد، چنانچه در اعلام موعد سهو و خطایی صورت گیرد دادگاه دادگاه مهلت جدید خواهد داد


مثلاً اگر مدیر دفتر دادگاه مهلت رفع نقص را اشتباهاً 5 روز تعیین کند و دادخواست دهنده رفع نقص ننماید بتید موعد 10 روزه ای برای رفع نقص تعیین و دوباره به وی ابلاغ شود.


 


•    مواعد قضایی


مواعد قضایی به مواعدی گفته می شود که دادگاه برای اعمالی تعیین می کند که اصحاب دعوا یا اشخاص دیگری به گونه ای در ارتباط با دادرسی قرار می گیرنئ، در جریان دادرسی باید انجام دهند.


این مواع در قانون مشخص نگردیده است و دادگاه با برآوردی که انجام می دهد مدتی که باید صرف انجام عمل مزبور شود را راساً تعیین کند


 


•    ضمانت اجرای مواعد قضایی


شخصی که موعد قضایی نسبت به او تعیین گردیده باید در موعد مقرر عمل مورد دستور را انجام دهد و در صورتی که در موعد به انجام عمل ننماید ضمانت اجرای رعایت مواعد قضایی در مورد او اجرا می شود


 


•    تمدید مواعد قضایی


مهلت دادن در مواعدی که از سوی دادگاه تعیین می گردد تنها برای یکبار مجاز است.


 


•    ابلاغ و آثار ابلاغ


-    اهمیت ابلاغ


بیشتر تصمیمات و اقدامات دادگاه باید مسبوق به ابلاغ باشد. تقریباً تمامی مهلت ها و زمان هایی که در مقررات برای انجام امر یا اِعمال حقی پیش بینی شده، ار تاریخ ابلاغ برگی می شود و یا باید مسبوق به ابلاغ برگی باشد


 


 


        ابلاغ واقعی


-    انواع ابلاغ


        ابلاغ قانونی


 


-    ابلاغ واقعی:


ابلاغ واقعی در صورتی است که برگ موضوع ابلاغ، طبق تشریفات قانونی به شخص مخاطب در مورد اشخاص حقیقی یا به شخصی که صلاحیت وصول برگ را دارد در مورد اشخاص حقوقی، توسط ماموری که قانوناً مسئول اجرای امر ابلاغ می باشد تحویل شده و رسید دریافت نماید و مراتب را گزارش دهد


-    در چه مواردی ابلاغ واقعی شمرده می شود


1- ابلاغ واقعی به اشخاص حقیقی


2- ابلاغ واقعی بع اشخاص حقوقی


 


 


•    ابلاغ واقعی به اشخاص حقیقی


-    مامور ابلاغ باید دادخواست و پیوست های آن را ظرف مدت 2 روز از تاریخ وصول آن، به شخص مخاطب ابلاغ نموده و در برگ دیگر رسید گرفته و مراتب را گزارش دهد. ابلاغ برگ به اشخاص صغیر، مجنون باید حسب مورد به ولی یا قیم انجام شود


-    مامور ابلاغ باید در نسخه نخست و دوم ابلاغ نامه، نام و مشخصات خود و کسی که ابلاغ به او تحویل شده و همچنین محل و تاریخ ابلاغ را بنویسد و امضاء کند.


-    چنانچه مخاطب در حوزه ی دادگاه دیگری اقامت داشته باشد، برگ ها توسط دفتر دادگاهی که به دعوا رسیدگی می نماید، به دفتر دادگاه محل اقامت مخاطب به پیوست نامه ای فرستاده و انجام امر ابلاغ درخواست شود.


-    چنانچه مخاطب در مقر دادگاه مقیم نباشد (هیچ دادگاهی) برگ ها، توسط مامورین نیروی انتظامی محل، بخشداری یا شورای اسلامی با رعایت تمام ترتیبات مزبور، به مخاطب تحویل می شود.


-    در صورتی که مخاطب در زندان باشد، برگ ها به وسیله اداره زندانها به نامبرده ابلاغ خواهد شد و مامور ابلاغ تمام ترتیبات مزبور را باید رعایت کند.


-    اگر کارمند دولت بود، ابلاغ به کارکنان دولت و موسسات مامور به خدمات عمومی و شرکت ها در محل کار آنها، بدین ترتیب است که برگ ها به کارگزینی قسمت مربوط یا نزد رئیس کارمند فرستاده می شود. چون بصراحت قانون افراد فوق مسئول ابلاغ هستند و باید ظرف مدت 10 روز نسخ دوم ابلاغ برگردانده شود و اگر به این روش عمل نشد کارگزینی یا رئیس کارمند به مجازات مقرر در قانون رسیدگی به تخلفات اداری محکوم می شوند


 


•    ابلاغ برگ ها به اشخاص مقیم خارج کشور


ابلاغ به این اشخاص بوسیله مامورین کنسولی یا سیاسی ایران به عمل می آید مامورین مزبور بموجب ماده 71 ق.ج برگ ها را بوسیله مامورین سفارت یا هر وسیله که امکان داشته باشد می فرستند و چنانچه مامورین یاد شده برگ‌ها را به شخص مخاطب تسلیم و رسید تحویل نمایند ابلاغ واقعی صورت گرفته است. در کشورهایی که ایران ماموران کنسولی و سیاسی ندارد و ابلاغ به هرگونه که وزارت امور خارجه شایسته بداند صورت می گیرد.


 


•    ابلاغ واقعی به اشخاص حقوقی


-    در دعاوی راجع به ادارات دولتی و سازمانهای وابسته به دولت و موسسات مامور خدمات عمومی و شهرداریها و نیز موسساتی که تمام یا بخشی از سرمایه آنها متعلق به دولت است برگه اخطاریه و ضمایم آن به رئیس دفتر مرجع مخاطب یا قائم مقام او ابلاغ و در نسخه اول رسید اخذ می شود و در صورت امتناع رئیس دفتر یا قائم مقام او از اخذ برگ ها مراتب در برگ اخطاریه نوشته و برابر قانون رسیدگی به تخلفات اداری با وی برخورد می شود.


-    در دعاوی راجع به سایر اشخاص حقوقی (شرکتها) بر به مدیر قائم مقام او و یا دارنده ی حق امضاء و در صورت عدم امکان به مسئول دفتر با رعایت مقررات ابلاغ خواهد شد


-    در خصوص شرکتهای خصوصی، چون صلاحیت مدیر قائم مقام مدیریت و دارنده حق امضاء در گرفتن برگ ها تصریح گردیده است تحویل برگ ها به آنها با رعایت تمام ترتیبات ابلاغ واقعی به شخص حقوقی شمرده می شود و مامور ابلاغ باید کلیه ترتیبات را رعایت کند.


چنانچه شرکت مخاطب ورشکسته شده باشد برگها، حسب مورد بخ اداره تصفیه امور ورشکستگی یا مدیر تصفیه ابلاغ می شود. در صورتی که شرکت منحل شده باشد و مدیر تصفیه نداشته باشد برگ ها به آخرین مدیر پیش از انحلال ابلاغ خواهد شد.


•    ابلاغ قانونی


ابلاغ واقعی در صورتی انجام می شود که مغاد برگ ها طبق تشریفات قانونی به طریقی غیر از تحویل به مخاطب به آگاهی او رسانده شود.


 


•    موارد ابلاغ قانونی به اشخاص حقیقی


1- خودداری مخاطب                        2- حضور نداشتن مخاطب


3- خودداری بستگان و خادمان و یا حاضر نبودن آنها        4- مقیمین خارج از مقر دادگاه


5- سابقه ابلاغ در پرونده                        6- مخاطبین غیر محصور


7- اشخاص مجهول المکان


 


•    خودداری مخاطب


در صورتی که مخاطب شخص حقیقی بوده و از گرغتن برگ ها خودداری کند مامور ابلاغ مراتب را با نوشتن نام و مشخصات خود و تاریخ و محل اقدام در نسخه نخست ابلاغ نامه گزارش و برگ ها را به دفتر دادگاه برمی‌گرداند


 


 


•    حضور نداشتن مخاطب


چنانچه مامور نتواند برگ ها را به شخص مخاطب برساند باید در نشانی تعیین شده به یکی از بستگان یا خادمان او ابلاغ کند، مشروط بر اینکه به نظر مامور سن ظاهری شخصی که برگ ها را دریافت می دارد برای تشخیص اهمیت برگ ها کافی باشد


قانون گذار تحویل برگ ها را در صورت حضور نداشتن مخاطب در محل تنها به بستگان یا خادمان مخاطب که در نشانی تعیین شده پیش بینی نموده است.


 


•    خودداری بستگان و خادمان و یا حاضر نبودن آنها


هرگاه بستگان یا خادمان مخاطب در محلاا حضور نداشته و یا در صورت حضور از گرفتن برگ ها خودداری نمایند مامور ابلاغ این موضوع را در نسخ اخطاریه نوشته و نسخه دوم را در محل تعیین شده الصاق می کند و نسخه نخست را عندالاقتضا با برگ های دعوا همراه با گزارش امر به دفتر دادگاه بر می گرداند


 


 


•    مخاطبین غیر محصور


در دعاوی راجع به اهالی محل معین، اعم از ده یا شهر یا بخشی از شهر که تعداد آنها غیر محصور باشد تشریفات ابلاغ در 2 مرحله انجام می شود:


1- دادخواست و پیوستهای آن به شخص یا اشخاصی که مدعی، آنها را معارض خود معرفی کرده است


2- مفاد دادخواست و پیوست های آن آگهی می گردد در این صورت نیز تاریخ انتشار آگهی تا روز جلسه دادرسی نباید کمتر از یک ماه باشد


 


•    اشخاص مجهول المکان


خواهان باید نشانی خوانده را در دادخواست بنویسد اما آگاهی خواهان از نشانی خوانده همواره امکان پذیر نیست و قانون گذار این امر را مانع اقامه دعوا و احقاق حق نمی داند در این صورت خواهان می تواند مراتب مجهول المکان بودن خوانده را در دادخواست قید کند تا از طریق آگهی در روزنامه،ابلاغ انجام شود


 


•    ابلاغ قانونی به اشخاص حقوقی


قانون گذار در ارتباط با امر ابلاغ، اشخاص را به 2 دسته تقسیم کرده است


1- ادارات دولتی                     2- شرکت های خصوصی


 


•    ابلاغ به ادارات دولتی:


در قانون جدید احتمال خودداری رئیس دفتر یا قائم مقام او از گرفتن برگ ابلاغ پیش‌بینی شده است اما ضمن اینکه خودداری تخلف شمرده شده که می بایست بوسیله دفتر دادگاه مربوط به مراجع اعلام شود تا مجازات مقرر در قانون رسیدگی به تخلفات اداری اعمال شود


 


 


•    محل ابلاغ برگ ها


اقامتگاه و نشانی خواهان و خوانده و وکلای آنان، حسب مورد در دادخواست و یا در وکالتنامه تعیین شده است. ابلاغ برگ ممکن است در هر یک از محل سکونت یا کار انجام گیرد. بهرحال برای اینکه درستی ابلاغ قابل بررسی باشد نشانی مندرج در ابلاغ نامه باید مطابق با محتویات پرونده در زمانی باشد که دفتر دادگاه ابلاغ نامه را صادر می نماید


 


 


•    در چه مواردی برگ ابلاغ در جایی دیگر ابلاغ می شود


1- ابلاغ برگ ها در شهر مقر دادگاه


2- ابلاغ برگ ها در نشانی مورد نظر مخاطب


3- ابلاغ برگ ها به بانوان


4- ابلاغ برگ ها به نشانی معرفی شده به اداره ثبت شرکت ها


5- ابلاغ برگ ها به اداره یا مدیر تصفیه


 


•    ابلاغ برگ ها در شهر مقر دادگاه


اصحاب دعوا یا وکلای آنها می توانند در شهری که مقر دادگاه است محلی را برای ابلاغ برگ ها به دفتر دادگاه اعلام نمایند. در این صورت تمام برگ های راجع به محل نام برده ابلاغ خواهد شد


 


•    ابلاغ برگ ها در نشانی مورد نظر مخاطب


اصحاب دعوا و وکلای آنها، می توانند محلی را که برگ ها در آن ابلاغ شده یا محلی که برای ابلاغ برگ ها انتخاب کرده اند را تغییر دهند.


در این صورت مراتب را باید به اطلاع دفتر دادگاه برسانند تا ابلاغیه ها به آدرس جدید بروند. اصحاب دعوا و وکلای آنها نمی توانند مسافرت های کوتاه مدت و موقتی را تغییر محل اقامت حساب کنند


 


•    ابلاغ برگ ها به بانوان


در مواردی که زن در منزل شوهر سکونت ندارد ابلاغ برگ ها در محل سکونت یا کار او به عمل می آید.


 


•    ابلاغ برگ ها به نشانی معرفی شده به اداره ی ثبت شرکت ها


ابلاغ به اشخاص حقوقی حقوق خصوصی چنانچه به نشانی تعیین شده در ابلاغ نامه ممکن نگردد در آخرین محلی که به اداره ثبت شرکت ها معرفی شده انجام خواهد شد در دعاوی مربوط به شرکت های منحل شده که دارای مدیر تصفیه نباشند برگ ها به آخرین مدیر پیش از انحلال، در آخرین محلی که به اداره ثبت شرکت ها اعلام شده ابلاغ می شود


 


•    ابلاغ برگ ها به اداره یا مدیر تصفیه


در دعاویمربوط به ورشکسته برگ ها حسب مورد به اداره تصفیه و امور ورشکستگی یا مدیر تصفیه ابلاغ می شود.


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


 


ایین دادرسی مدنی 2-بصیری هریس-جمعه 14:08


حذف ارسالي ويرايش ارسالي