فلسفه قراردادن شتر برای دیه چیست؟
معیار محاسبه دیه در اسلام علاوه بر صد شتر، موارد دیگری را هم شامل میشود که عبارتند از صد گاو، هزار گوسفند، دویست حلّه، هزار دینار و ده هزار درهم.
فرد قاتل که دیه را پرداخت میکند، اختیار دارد که هر یک از این موارد را انتخاب نماید، همچنین اگر طرفین با هم توافق کنند، میتواند قیمت مورد انتخاب شده را بپردازد.
اما اینکه چرا این موارد به عنوان دیه تعیین شده است، ممکن است علتهای مختلفی داشته باشد مثل در دسترس نبودن پول نقد یا طلا برای همه و در همه جا، به همین جهت، موارد مختلف تعیین شده است تا پرداخت کننده در موقع پرداخت با مشکل مواجه نشود.
دیه نفس انسان با شتر محاسبه میشود و دیه سایر اعضای بدن با دینار، امروزه یک شتر و یک دینار معادل چقدر از پول امروزی است؟
بر اساس شرع و قانون مجازات اسلامی (ماده 297 ) دیه نفس انسان مسلمان یکی از امور شش گانه است که قاتل در انتخاب هر یک از آنها مخیر میباشد و تلفیق آنها جایز نیست:
1- یکصد شتر سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشند.
2- دویست گاو سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشند.
3- یکهزار گوسفند سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشند.
4- دویست دست لباس سالم از حله های یمن
5- یکهزار دینار مسکوک و غیر مغشوش که هر درینار یک مثقال شرعی طلا به وزن 18 نخود است.
6- ده هزار درهم مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر درهم به وزن 6/12 نخود نقره می باشند.
تبصره- قیمت هر یک از امور ششگانه در صورت تراضی طرفین و یا تعذر همه آنهاپرداخت می شود.
بر اساس ماده فوق قاتل میتواند هر یک از موارد فوق را انتخاب کند لکن مورد چهارم (حله یمن) به لحاظ اینکه امروزه وجود ندارد و تحصیل آن متعذر است از این شش قسم خارج شده است.
درهم و دینار هم به نظر برخی فقها و ازجمله فتوای مقام معظم رهبری در حقیقت همان قیمت احشام ثلاثه است. یعنی قیمت هزار دینار و ده هزار درهم برابر قیمت صد شتر و دویست گاو و یا هزار گوسفند بوده است و از این نظر موضوعیت ندارد.
لذا وزارت دادگستری به منظور تعیین و تثبیت نرخ دیه با استفاده از نظر هیأت کارشناسان قیمت سوقیه احشام(گاو ، گوسفند و شتر) را ابتدا هر شش ماه یک بار و بعد هر یک سال یک بار تعیین و مراتب را به صورت بخشنامه به دادگستریهای سراسر کشور ابلاغ میکند.
علت تقویم سالانه دیه انسان بر اساس قیمت شتر که به وسیله قوه قضاییه هر سال ابلاغ میشود هم این است که شتر در بین همه این موارد قیمت کمتری دارد و نوعا قاتل یا جانی شتر یا قیمت شتر را برای پرداخت انتخاب می کند با این حال ادای دیه بر اساس شتر یا قیمت شتر موضوعیت ندارد و قاتل میتواند هر کدام ازموارد دیگر را نیز انتخاب کند.
در مورد قیمت دیه دیگر اعضای بدن هم همین نکته وجود دارد. اگر در رای دادگاه دیه عضوی با عنوان کسری از دیه کامل عنوان گردید (مانند دیه دست که نصف دیه کامل است) به همین روال عمل میشود واگر دیه جراحتی با دینار عنوان شد معیار اندازه گیری دینار بر اساس همان قیمت شتر سنجیده میشود.
نرخ دیه سال 92 برای ماههای عادی 114 میلیون و برای ماههای حرام 152 میلیون تومان
سخنگوی قوه قضاییه گفت: نرخ دیه سال آینده با 20.6 درصد افزایش برای ماههای عادی 114 میلیون و برای ماههای حرام 152 میلیون تومان تعیین شده است.
غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور با اعلام این خبر گفت: پس از جلسات متعدد درباره نرخ دیه تصمیمات لازم اتخاذ شد.
وی افزود: براساس مطالعات انجام شده نرخ دیه در سال 92 در ماههای عادی 114 میلیون تومان در نظر گرفته شده است.
سخنگوی قوه قضاییه گفت: این نرخ در ماههای حرام به میزان یک سوم افزایش پیدا کرده و به رقم 152 میلیون تومان میرسد. این گزارش می افزاید: این میزان افزایش،برابر با 20.6 درصد نسبت به نرخ دیه سال جاری است.این در حالی است که نرخ دیه کامل در سال جاری نسبت به سال 90، افزایش 40 درصدی داشته است.
علت تفاوت زنان و مردان در دیه چیست؟
دیه، نمایانگر بها و ارزش انسان نیست، چون ارزش انسان بسیار بالا است و قابل مبادله مالى نبوده و با معیارهای مالی نمیتوان سنجید.
دیه مربوط به جبران خسارت جانى با توجه به بعد اقتصادى آن است. توضیح این که انسانها ابعادى دارند، از جمله:
1- بُعد انسانى و الهى: همه (چه زن و چه مرد) از روح ملکوتى الهی بهرهمندند و از این جهت بین زن و مرد هیچ تفاوتى نیست. زن به همان درجه و مرتبه از کمال انسانی می تواند دست یابد که مردان میتوانند دست یابند . هیچ یک از قوانین و احکام اسلامی در این جهت بین زن و مرد تفاوتی قرار نداده است.
2- بعد علمى و دانشطلبى: خداوند در هر دو ابزار شناخت قرار داده است و هر دو مىتوانند به معارف عالى دست پیدا کنند. در این بعد نیز بین زن و مرد تفاوتى نیست.
3- بعد جسمانى و مادى: در این بعد بین زن و مرد تفاوت هست. این تفاوت باعث مىشود که هر یک از دو جنس (مذکر و مونث) به مقتضاى شرایط وجودى خویش مسئوولیت هایى را پذیرا باشند. اسلام با توجه به همین امر مسئوولیتهاى اقتصادى خانواده را بر دوش مرد خانواده قرار داده و بر آنها تکلیف نموده است نه بر زنان و زنان نیز هیچ گاه نمیگویند که چرا این مسئولیت بر ما تکلیف نشده است.
مرد از توانمندى جسمى و روحى ویژهاى برخوردار است، بر خلاف زن که جنبه عاطفه و احساس او غلبه دارد. بر این اساس وظائف سختترى بر عهده مردان گذاشته شده است، از قبیل کار و تلاش براى تأمین غذا و پوشاک و مسکن و سائر لوازم زندگىِ و ایجاد امنیت و نگهدارى خانه و خانواه و دفاع از آنان در برابر تهاجم بیگانگان و حفظ و نگهدارى جامعه و اداره اجتماع و حفظ و ایجاد امنیت اجتماعى، که همه وظائف سختى است که بر اساس توانایىهاى مرد بر دوش او سنگینى مىکند. زن نیز بر اساس توانایى وجودى خود وظایف متناسب دارد.
واقعیت این است که مردان در اقتصاد خانواده (با توجه به مسئولیتهای تعیین شده در اسلام بر آنها) بیشتر نقش دارند، از این رو با فوت آنان ضربه اقتصادى بیشترى به خانواده وارد مىگردد.
بنابر این زن و مرد از جهت توان جسمى متفاوتند که این فرق موجب تفاوت در نقش آن دو در امور اقتصادى مىشودو بر طبق آن مسئولیت هائی بر عهده آنها گذاشته و تکلیف میشوند؛ پس تفاوتها بر اساس تناسب است، نه نقص و کمال.
نتیجه:
همان گونه که قرار دادن مسؤولیتهاى اقتصادى همانند نفقه، مهریه و دیه عاقله که در اسلام بر دوش مردان قرار داده شده است، طبعاً از دست رفتن مرد خانواده، ضربه اقتصادى به افراد خانواده (زن و فرزندان) وارد مىشود.
شریعت اسلام براى جبران این ضربه و کاهش آن، مسئله دو برابر بودن دیه مردان را مطرح کرده است.
اگر با دقت در این حکم شرعى نگاه کنیم، متوجه مىشویم که در این جا، اسلام مراعات حال زنان خانواده را نموده است؛ زیرا دو برابر بودن دیه مرد به این معنا است که مبلغ دو برابرى نصیب دیگر افراد خانواده (زن و فرزندان) شود.
نصف بودن دیه زن به این معنا خواهد بود که در صورت قصاص باید نصف دیه پرداخت شود تا زن و فرزندان مرد (که مورد قصاص قرار خواهد گرفت) از این درآمد بتوانند زندگى کنند؛ بنابراین از هر طرف نگاه کنیم، در این مسئله مراعات حال زن و فرزندان خانواده شده است، و اصولاً در برخی موارد مرد و زنى که دیه آنها طرح مىشود، وجود ندارند تا از آن بهرهمند شوند؛ بنابراین مسئله دیه در قانون اسلامى، هماهنگ با شرایط مردان و زنان و مسئولیتهاى آنها در خانواده تنظیم شده و کاملاً حکیمانه است.