لواط یا مباشرت همجنسان مرد، جرمی خاص برای مردان است که از ماده ۱۰۸، ۱۲۶ قانون مجازات اسلامی بدان پرداخته شده است . تحقق این جرم شنیع در جامعه اسلامی کشورمان بسیاراندک است و کسانی مرتکب این بزه می شوند که حق خداوندمنان را در قانونمندی شخصی انسان نادیده می انگارند و با پیروی از قوم فاسد لوط و یابه اصطلاح همجنس بازان مغرب زمین مرتکب این جنایت می شوند. حد فاعل و مفعول که بالغ وعاقل و مختار باشند اعدام است . اینها کسانی هستند که نه تنها حضور خداوند را در عالم هستی لحاظ نمی کنند بلکه با تجاوز و تعدی به حقوق الهی با بی حرمتی و توهین خود را نسبت به ذات کبریایی حضرت پروردگار به ظهور می رسانند این حد و حکم آن درباره زنان تعریف و ثابت نشده است بنابراین حقوق زنان در خصوص این بزه موضوعا منتفی است بنابراین بحث مقایسه بین حقوق مرد و زن در این عنوان کیفری مطرح نیست تا بگوییم تبعیضی علیه زنان رخ داده است .


ادله اثبات لواط


طبق مواد ۱۱۴ و ۱۱۸ ۱۱۹ و ۱۲۰ قانون مجازات اسلامی ، ادله اثبات جرم لواط بیان شده است که عبارت است از اقرار مرتکب جرم یاشهادت شهود یا علم قاضی که از طرق متعارف حاصل شود تنها بحثی که باقی می ماند شهادت شهود درباره جرم لواط است که طبق مواد ۱۱۷و ۱۱۸ حد لواط با شهادت چهار مرد عادل که آن را مشاهده کرده باشند ثابت می شود و شهادت زنان به تنهایی یا ضمیمه مرد لواط را ثابت نمی کند.


بعضی از نویسندگان عدم دخالت زنان را درامر شهادت برفعل شنیع لواط نوعی تبعیض علیه زنان دانسته و از این جهت قانون مجازات اسلامی را با بند ز ماده ۲ کنوانسیون متعارض دانستند. این در حالی است که عدم تحمل مسئولیت شهادت برعمل زشت لواط نوعی امتیاز و ارفاق به حال زنان است که با توجه به مسائل روانی و روحی زنان بهتراست تا با این بزه زشت هرگز درگیر نباشند علاوه برآنکه مسائل کیفری و احکام آنها، اموری تعبدی هستند همانند قوانینی که در حقوق از نظم عمومی جامعه نشات می گیرند و مخالفت یا توافق قراردادی برخلاف آنها ممکن نیست در عین حال حکمت بسیاری از احکام با مذاق انسانی قابل تبیین است عدم تحمل مسئولیت شهادت سنگین وپرتنش روحی روانی جرم لواط برزن ، تبعیضی علیه او نیست بلکه نوعی قداست بخشیدن به حرمت زن است که او اساسا از این موضوع ناهنجار اجتماعی به دور نگاه داشته شود و درگیرجروبحث های وقوع یا عدم وقوع این جرم ازمنظر شهادت و گواه نباشد.


مساحقه


طبق ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی «مساحقه » (همجنس بازی زنان است با اندام تناسلی ) این جرم مشابه جرم لواط است بنابراین در اصل مجرمانه شناختن التذاذ جنسی دو جنس موافق از یکدیگر هیچ تبعیضی بین زن و مرد نیست و هر یک از جنس زن و مرد که این عمل ناهنجاررا مرتکب شوند محکوم به مجازات حد می شوند.


حد مساحقه برای هر یک از زن ها طبق ماده ۱۲۹ قانون مجازات اسلامی صد تازیانه است که نسبت به حد لواط مردان که اعدام است وضعیت سبکتری دارد ولی اگر سه بار تکرار شود و بعد ازهر بار، حد جاری گردد در مرتبه چهارم حد آن قتل است .


راه های ثبوت مساحقه در دادگاه همان راه های ثبوت لواط است که باز هم زنان از این موضوع ناهنجار و زشت اجتماعی دور نگاه داشته شدند تا بار روانی مسئولیت شهادت بر آن راتحمل نکنند.


طبق ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی هر گاه دو زن که با هم خویشاوندی نسبی داشته باشندبدون ضرورت ، برهنه زیر یک پوشش قرار گیرندبه کمتر از صد تازیانه تعزیر می شوند و در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر در مرتبه سوم به هریک صد تازیانه زده می شود.


بعضی از نویسندگان حقوق زنان چنین نتیجه گیری کردند که چنین مجازاتی به عنوان تعزیر برای مردان نیست زیرا اقدام تفخیذ آنان مجرمانه نیست این ادعا درست نیست زیرا کمتر ازحد لواط مجازات تعزیر نیز برای مردان به جرم تفخیذ و التذاذ جنسی کمتر از لواط وجود دارد واز این جهت نیز هیچگونه تبعیضی علیه زنان به سود مردان در خصوص اصل تعزیر کمتر از حدلواط و مساحقه وجود ندارد بلکه هر یک از دوجنس زن و مرد در التذاذ جنسی کمتر از لواط ومساحقه محکوم به کیفر تعزیر می شوند.