قاضی های ناشی قضاوت نکنید:حسن بصیری هریس
گاه زن و شوهر در نوعی از تسلسل رفتاری گرفتار می شوند که رفتار هر یک از آنها می تواند هم نتیجه رفتار دیگری باشد و هم علتی برای آن. در این مواقع انگار که هیچ یک از آنان حاضر نیستند به دنبال اشکال کار بگردند و آن را برطرف کنند و همچنان به اشتباهات خود ادامه می دهند. در این مطلب قصد داریم دو نوع از اشتباهاتی را که همسران در ارتباطات خود با آن خو می گیرند و شاید به این زودی هم پی به اختلال برانگیزی این رفتار نداشته باشند برای شما شرح دهیم.
قاضی های ناشی قضاوت نکنید
عشاق موفق-قاضی های ناشی قضاوت نکنید
پیچیدگی و ابهام
زن و شوهر با دهها تصمیمگیری کوچک و بزرگ روبرو هستند: تقسیم وظایف، مسائل دخل و خرج خانواده، فعالیتهای اجتماعی و تفریحی، انتخاب محل زندگی، داشتن فرزند، تربیت فرزندان و غیره و غیره. وجود ارتباط مناسب، اتخاذ این قبیل تصمیمات را تسهیل میکند، حال آنکه، ابهام و پیچیدگی بر دشواری تصمیمگیری میافزاید. متاسفانه بسیاری از زوجها در مخابره افکار، امیال و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبرو هستند. بعضیها خواستههایشان را چنان طرح میکنند که به درک طرف مقابل منجر نمیشود. عقاید خود را مبهم طرح میکنند، از طرح موضوع اصلی صحبت طفره میروند، در حاشیه مطلب حرف میزنند، در شرح جزئیات کم اهمیت گم میشوند، و با این حال خیال میکنند که همسرشان موضوع را دقیقا و آنطور که هست درک میکند. یکی بیش از حد به جزییات میپردازد و دیگری به قدری در گفتن و ابراز کلمات صرفه جویی میکند که کلامش تفهیم نمیشود و تازه هر دو قویا بر این باورند که به تفاهم میان خود کمک میکنند. گاه به نظر میرسد که اصولاً به دو زبان متفاوت حرف میزنند، از کلمات مشابهی استفاده میکنند، با این حال، پیامهای ارسالی با آنچه دریافت میشود، به کلی متفاوت است. در این شرایط، هرگز عجیب نیست که زن و شوهر، هر دو ناراحت شوند زیرا هر کدام بیخبر از تقصیر خویش دیگری را به کند ذهنی و دیرفهمی و سرسختی متهم میکند.
بعضیها خواستههایشان را چنان طرح میکنند که به درک طرف مقابل منجر نمیشود.
اشکال بزرگ با صراحت حرف نزدن این است که به سوءتفاهم میانجامد. مثلاً خانمی نگران است که همسرش با نظر او مخالفت کند. از این رو اغلب خواستههایش را طوری مطرح میکند تا از نظر ضمنی او مطلع شود. آنگاه با توجه به علم و اطلاع بدست آمده، خواسته اصلی خود را مطرح و یا از آن صرفنظر میکند.
قضاوت نا متعادل
توجه به جنبههای منفی رفتاری که میان زوجها متداول است، متفاوت از تفکری است که در برخورد با سایرین از آن استفاده میکنیم. اغلب اوقات قضاوتهای ما خارج از مناسبات زناشویی ملایمتر و مستدلتر هستند. اما وقتی در رابطهای سرمایهگذاری سنگین میکنیم ظاهراً در دام تفکر «سفید یا سیاه» میافتیم. اما آینده روابط آشفته زن و شوهر، برخلاف آنچه ممکن است برداشت شده باشد شوم و ترسناک نیست. زن و شوهر با اصلاح مهارتهای ارتباطی و از جمله، گوش دادن توأم با علاقه و طرح نظرات منطقی و تشریک مساعی در حل گرفتاریهای موجود میتوانند روابط میان خود را متحول سازند و در فضایی آکنده از حسن تفاهم به حل و فصل مسایل خویش بپردازند. کسب این مهارتهای اولیه، به زن و شوهر کمک میکند تا در زندگی مشترک خود به انسانهایی با احساستر، ملاحظه کارتر، مسئولتر و منطقیتر مبدل گردند و البته رسیدن به این هدفها مستلزم ممارست و تمرین زیاد است. اما این تنها نخستین قدم برای دستیابی به یک زندگی زناشویی بهتر و لذتبخشتر است. احتمالاً احاطه تنها به مهارتهای ارتباطی کافی نیست. زن و شوهر باید در باورهای منفی ذهن خود تجدیدنظر کنند. صحبتهایی از این قبیل که «زنم آنقدر خودخواه و خودمحور است که حاضر نیست به نیازهای من هم توجه کند» و یا «شوهرم همیشه، هر کاری که میخواهد میکند و هرگز به فکر من نیست» اغلب به مفهوم جهتگیری خودمدارانه کسی است که این عبارت بر زبان او جاری میشود.
با سیاه و سفید دیدن امور، این باورها شکل مطلق پیدا میکنند؛ یا خوب است و یا بد و راه میانهای وجود ندارد. زن و شوهر برای آنکه تغییر موثری در زندگی خود بوجود آورند، باید مشخص کنند که چه رفتارهایی را نشانه توجه، مهربانی و مسئولیت میدانند. آقا باید بتواند برای خانم کاملاً روشن کند وقتی با تلفن به او اطلاع میدهد که به خاطر کار زیاد دیرتر از قرار قبلی به خانه خواهد آمد در اصل حسننیت و توجه خود را نشان داده است. و یا وقتی کمک به نظافت خانه را پیشنهاد میکند، در اصل همکاری و همیاری خود را ثابت کرده است. تشویق و ابراز امتنان تأثیر بسزایی دارد. اگر شوهر در مقام تعریف رفتار همسر خود حرفی بزند، احتمال تکرار رفتار او را فراهم میسازد. هربار که زن یا شوهر به میل و سلیقه همسر خود رفتار میکند و پاداش نیکو میگیرد انگیزه تکرار عمل در او بیشتر میشود. تکرار رفتار مطلوب، برداشت جدیدی در ذهن همسر ایجاد میکند: «همسرم این رفتار مرا دوست دارد و من پاداش میگیرم».
زن و شوهر به کمک ارتباط روشن و تشویق میتوانند به یکدیگر کمک کنند تا علائق و خواستههای خود را با خواستههای همسرشان در هم آمیزند.
طرز تلقیهای خودمدارانه در اوایل زندگی به منظور رسیدن به استقلال و بدون توجه به نیازهای دیگران بوجود میآید. اما در ازدواج میل به خودمختاری اسباب رنجش میشود. با این حال زن و شوهر به کمک ارتباط روشن و تشویق میتوانند به یکدیگر کمک کنند تا علائق و خواستههای خود را با خواستههای همسرشان در هم آمیزند. با شکل گرفتن انگارههای جدید رفتاری، انگارههای خودمدارانه به تدریج محو و نابود میشوند. رفتارهای حاکی از عشق و توجه و مراعات بسیار متعدد هستند. با این حال می توان انواع این رفتارها را در چند گروه تقسیم بندی نمود که از جمله آنها میتوان به مواظبت، پذیرش درک، حمایت و حساسیت اشاره کرد.