کارگروه
حقوق قضایی(حسن بصیری هریس)
حقوق قضایی تلفن تماس:09148744369-basiri1000@gmail.com هیچ وقت با چشم پول به موکل خود نگاه نکنید چرا که او از روی ناچاری و اینکه علاجش قطع شده به شما روی اورده است.
 

وراثت و محیط

حسن بصیری  هریس

حسن بصیری هریس

در کارگروه: حقوق قضایی(حسن بصیری هریس)
تعداد ارسالي: 736
11 سال پیش در تاریخ: پنجشنبه, خرداد 08, 1393 22:54

وراثت- محیط و شخصیت انسان  


 


 


شخصیت هر انسانی توسط عوامل متعدد و بیشماری شکل می گیرد که منجر به نوع تفکر و اعمال و رفتار فرد می شود . شاید بتوان شخصیت را شامل کلیه افکار حالات و رفنار هر انسانی دانست. تردیدی نیست که به تعداد همه انسانهای روی زمین شخصیت وجود دارد . هر انسانی دارای شخصیتی خاص و ویژه است و کاملا منحصر به فرد رفتار می کند.  


 


 


* وراثت و محیط:  


 


 


این دو عامل مهم و اساسی باعث شکل گیری هر انسانی چه به لحاظ ظاهری و جسمی و چه به لحاظ روحی و روانی می گردد. از زمان انعقاد نطفه کار ژنها که عوامل انتقال خصوصیات مختلف ژنتیکی هستند شروع می شود . ژنها کلیه خصوصیات انسان را مشخص می کنند . ویژگی هایی از قبیل رنگ چشمها و رنگ موها . قد شکل صورت . رنگ پوست اندازه قلب و غیره از مواردی هستند که وراثت در آنها نقش اساسی دارد . بنابر این نوع و شکل اعضاء بدن چه بیرونی و چه درونی از طریق ژنها انتقال می گردد . اما عده ای از دانشمندان معتقدند که اگر چه عامل وراثت بسیار مهم و با اهمیت است ولی هرگز نباید از عامل دیگری به نام محیط غافل شد زیرا این محیط است که اگر مساعد باشد وراثت کارایی دارد و می تواند باعث رشد و شکل گیری خصوصیات ژنتیکی گردد . مثلا اگر شکل و فرم بدن یک فرد در دستور ژنیتیکی مشخصات ایده آلی داشته باشد در صورتی که تغذیه مناسب و شرایط محیطی مناسبی وجود نداشته باشد وراثت قادر نیست آن مشخصات را بطور کامل مهیا نماید . شرایط محیطی میتواند در به حد اعلا رساندن خصوصیات ارثی افراد موثر باشد .  


 


 


عده زیادی از روانشناسان نظری فراتر ایراد کرده و معتقدند که علاوه بر تاثیر محیط در خصوصیات جسمی بسیاری از خصوصیات روحی و روانی انسان نیز تحت تاثیر وراثت قرار دارد . در تحقیقات وسیعی که صورت پذیرفته است توان یادگیری ریاضیات موسیقی فعالیتهای ذهنی هوش و استدلالهای ذهنی و نیز احساسات عاطفی و غیره از طریق وراثت به نسلهای بعد انتقال می یابد البته نظر گروهی دیگر از دانشمندان چنین نست و اعتقاد دارند دلیل استعداد ریاضی و غیره مربوط به وراثت نیست و مربوط به محیط است . زیرا وقتی پدر و مادر در ریاضیات تبحر داشته باشند خواه ناخواه کودکان نیز علاقه و گرایش به همان موضوع پیدا می کنند .


 


در پاسخ به این اعتقاد دسته اول چنین استدلال می کنند : حتی کودکانی که در بدو طفولیت دور از پدر و مادر خود زیسته اند در بزگسالی شباهتهای فراوانی در خصوصیات ذهنی و روانی با والدین خویش داشته اند . مقلا دو قلو های یکسانی که از ابتدا دور از یکدیگر ( یکی در شهر و دیگری در روستا) زندگی کرده اند در بزرگسالی بلحاظ هوشی و علایق ذهنی شباهت زیادی با یکدیگر داشته اند . 


 


 


اما عده بسیار زیادی از روانشناسان بر این اعتقادند که نه وراثت و نه محیط به تنهایی همه خصوصیات فرد را تعیین نمی کند بلکه این عوامل با هم و به کمک یکدیگر عمل می کنند . ( وراثت ضرب در محیط مساوی است با خصوصیات جسمی و روحی انسان ) تردیدی نیست که این نظریه تاثیر وراثت در پاره ای از خصوصیات منجمله هوش و برخی احساسات روحی را مردود نمی داند بلکه تاکید خاصی بر هیچ یک از عوامل ذکر شده ندارد و توامان به بررسی آنها می پردازد.  


 


 


* انسان جرم جنایت :  


 


 


در تحقیقات وسیعی که برخی از روانشناسان به انجام رسانده اند به این نتیجه دست پیدا کرده اند که حتی از روی شکل ظاهری افراد نیز می توان به نوع شخصیت آنان پی برد . حتی یک تقسیم بندی کلی نیز انجام داده اند . در این دسته بندی افراد چاق و قد کوتاه را عمدتا شوخ طبع و افراد لاغر و قد بلند را عبوس دانسته اند . حتی برخی از آنان پای را فراتر نهاده و از روی فرم صورت انسان نظریاتی ابراز نموده اند . در بررسی که بر روی هزار نفر از زندانیان آمریکایی صورت گرفته است به این نتیجه دست یافته اند که چانه و فک بزرگ چشمان فراخ پر مویی سر و صورت و پیشانی کوتاه از خصوصیات افرادی است که در شرایط بحرانی مرتکب قتل خواهند شد . این بررسی روی جرائم دیگری نیز صورت گرفته است که منجر به یک دسته بندی شده است .  


 


 


اما سوال اینجاست که اگر افراد بنا بر خصوصیاتی که از طریق ارث به آنان رسیده است و خود نقشی در آن ندارند مرتکب ناهنجاری گردند آیا می توان آنان را محکوم کرد ؟ پس چگونه می شود عدالت را در مورد آنان اجرا نمود ؟ و آیا مجازات بعد از مرگ در مورد این افراد اجرا خواهد شد ؟  


 


 


قدر مسلم اینکه شکل ظاهری افراد نمی توند تعیین کننده اعمال و رفتار آنان باشد. چه بسیار انسانهایی که با ظاهری آرام درونی نابهنجار دارند . تردیدی نیست که خداوند همه انسانها را پاک می آفریند و این محیط پیرامون آنان است که شخصیت همه آنها را شکل می بخشد . انسان رفتارهای اکتسابی را در طول مدت زندگی خویش فرا میگیرد و همکام با شرایط آنرا به اجرا می گزارد .  


 


 


* رفتارهای غریزی و اکتسابی :  


 


 


بطور کلی همه رفتارهایی را که انسان از بدو تولد بدون آموزش و یاد گیری انجام می دهد غریز است مانند ( مکیدن پستان مادر توسط طفل- گریه کردن خندیدن و غیره) و اما رفتارهای اکتسابی کلیه اعمال و حرکاتی است که انسان از بدو تولد و در طول زندگی یاد می گیرد.  


 


 


با توجه به تعاریف فوق هرگز نمیتوان قبول کرد که انجام رفتارهای اکتسابی ارثی است . مثلا سرقت یک عمل اکتسابی است که فرد در طول زندگی با شنیدن و یا دیدن می آموزد . بنابر این کلیه این رفتارها از محیط تامین می شود و وراثت در آن بی تاثیر است .  


 


 


با این حال وراثت خمیر مایه و فیزیک انسان را می سازد و محیط همان انسان را در دامن خود پرورش می دهد و در صورتیکه محیط مساعد رشد فکری و تعالی باشد مسلما افرادی متعالی پرورش خواهند یافت و در غیر این صورت بر عکس خواهد بود .  


 


 


حرف آخر اینکه انسان در ابتدای تولد به مانند آینه است و این آینه در طول مدت زندگی تصاویر متعددی در خود منعکس می بیند و به مرور تحت تاثیر آن تصاویر قرار می گیرد و روند رفتاری و شخصیتی خاصی را پیش می گیرد.  


 


حذف ارسالي ويرايش ارسالي