مقدمه
همیشه زندگی سالم در گرو محیط زیستی سالم میباشد. امروزه حفظ محیط زیست و فراهم آوردن بستری سالم و آرام برای بشر، برنامهها و طرحهای بسیاری از سوی تعداد زیادی از دولتها، سازمانها، گروهها و افراد را موجب شده است.
هر چند دولتها خود تمایل زیادی به حفظ محیط زیست دارند، اما وجود برخی منافع باعث شده است که همین دولتها دست به فعالیتهایی بزنند که حفظ و بقای محیط زیست را به خطر بیاندازد و زندگی افراد بشری را به خطر بیاندازد، لذا بشر خود به فکر افتاد تا راهی برای حفظ این محیط گرانبها پیدا نماید، اما از آنجا که فرد به تنهایی در مقابل قدرت بزرگی چون دولت نمیتوانست عرض اندام نماید، لذا به این فکر افتاد تا اقدامات خود را در قالب گروهی و سازمانی انجام دهد. از این جا بود که اندیشه ایجاد سازمانهای مردمی برای مقابله با قدرت عمومی (یعنی دولتها) ظهور کرد.
یکی از این تشکلها و سازمانها، سازمان صلح سبز بینالملل است. اولین بار اندیشه ایجاد سازمانی جهانی و سازمانی که جهان را به شکل سبز و همراه با آرامش تبدیل کند، در سال 1970 به فکر تعدادی صلح جو از برخی کشورها همچون ایالات متحده، کانادا و... افتاد، لذا در راستای تحقق اولین فکر خود، کمیته «آشوب بپا نکنید» را ایجاد کردند. این کمیته در شهر ونکور کانادا توسط پنج نفر صلح جو ایجاد گردید.
در سال 1971 اعضای این کمیته پنج نفره به فکر افتادند تا نام خود را تغییر دهند و هدف وسیعتری را مد نظر بگیرند و آن هدف چیزی نبود جز «یک جهان سبز و صلح آمیز»، لذا تعداد اعضای خود را با پیوستن 7 عضو دیگر به 12 رساندند و با یک قایق کوچک اولین اقدام خود را انجام دادند. و بعدا نام کمیته خود را به Greenpeace تغییر دادند.
به تدریج سازمان در کشورها و مناطق مختلف نیز دارای شعباتی شد لذا برای اینکه تداخل اسامی بین سازمان مرکزی و شعب آن واقع نشود، سازمان مرکزی را به «Greenpeace International» اسم نهادند. و سایر شعب را به نام همان کشور یا منطقهای که در آن قرار دارد. مقر سازمان صلح سبز مرکزی در شهر آمستردام هلند است.
اهداف سازمان صلح سبز
اهدافی را که این سازمان بدان منظور بوجود آمده است از قرار زیر است:
1- حمایت، حفظ و توسعه محیط زیست طبیعی؛
2- تشویق خلع سلاح هستهای و گسترش صلح؛ و
3- تاسیس یک صندوق عمومی بنام «Greenpeace Trust» جهت جلب حمایتهای خاص برای کمک به محیط زیست.
بطور کل این سازمان طرفدار عمده محیط زیست بینالمللی است و اساسا بعنوان یک سازمان دوست محیط زیست و یک سازمان مهربان شناخته شده است که هر گونه خشونت (چه علیه اموال و چه علیه اشخاص) را نمیپذیرد. درست به همین دلیل است که سازمان اعتراضات صلح آمیز و عاری از خشونت را حق خود معرفی کرده است.
بعنوان مثال سازمان خشونتهایی را که در جلسات و اجتماعات بیندولتی در خصوص تعیین هیاتهای مالی و تجاری، مرتکب میشوند، به شدت رد مینماید و معتقد است که این گونه خشونتها نه تنها کمکی به یافتن راه حل برای تهدیدات علیه محیط زیست و اجتماع نمیکند، بلکه منجر به هرج و مرج و ایجاد اختلال در روند وحدت و جهانی سازی میشود و همچنین باعث تضعیف سازمانهای غیر دولتی در اجرای اهداف و وظایف خود میشود و در نهایت تحقق جامعه مدنی را بسیار بعیدالمنال میسازد. از همه مهمتر اینگونه خشونتها و مشاجرات باعث میشود من بعد چنین اجلاسها و مذاکراتی پشت درهای بسته صورت گیرد و این خود یکی از عوامل از دست رفتن فرصتهای مناسب برای گفتگوهای مثبت و سازنده است، فرصتهایی که میتوانند تاثیر زیادی در خلق و ایجاد تغییرات مثبت در عرصه روابط دولتهای داشته باشد. لذا سازمان سعی میکند تا جهت تحقق اهداف خود نوعی دیپلماسی آرام و سالم پیش گیرد.
قسمت عمده فعالیتهای سازمان و از جمله اهداف مهم این سازمان فاش کردن و برملا ساختن جرایم علیه محیط زیست و معرفی کردن مرتکبان اینگونه جرایم به جامعه بینالمللی است و نیز پیدا کردن راه حلهای مناسب برای اینگونه جرایم.
سازمان در راستای اهداف خود به شیوهای کاملا انعطاف پذیر دست به مبارزه میزند بطوریکه جمله زیر را دائما بعنوان شعار خویش عنوان کردهاند:
«سازمان صلح سبز هیچ همپیمان دائمی و حتی هیچ دشمن دائمی ندارد».
به این بیان که سازمان عدم خشونت را بعنوان یکی از اصول خود دائما مد نظر دارد، لذاست که هیچ دولت، گروه یا فردی دشمن سازمان محسوب نمیگردد، و از آنجا که همیشه سعی در حفظ استقلال خود داشته و سعی داشته که تحت نفوذ هیچ دولت، گروه یا فرد خاصی نباشد، لذا با هیچیک از آنها نیز همپیمان سیاسی نشده است. و هیچگاه سازمان موضع سیاسی اتخاذ نکرده است و کاملا مستقل و جدای از سیاست عمل کرده است.
البته در دهه 90 سازمان با مشکلات و ناهماهنگیهایی بین اعضای خود از نظر داخلی مواجه بوده است. این مشکلات بیشتر در زمینههای استراتژیک و سیاستگذاریهای سازمان بوده است که بین آنها توافق عام وجود نداشته است. چرا که برخی از اعضا تمایل به سیاست افراطی داشتهاند، به این بیان که معتقد بودهاند که ما باید از نظر حقوقی و مدنی در برابر قدرت عمومی و شرکتها و کمپانیهای صدمه زننده به محیط زیست، به تمرد و نافرمانی بپردازیم و حتی بطور فیزیکی با آنها به مقابله بپردازیم؛ اما در مقابل اکثر اعضای سازمان که عمدتا مسئولین رده بالای سازمان میباشند معتقدند که باید با شرکتها و کمپانیها بطور مشارکت و همکاری ا قدام کنیم البته تا جایی که استقلال سازمان تحت تاثیر قرار نگیرد.
از دیگر اهداف سازمان صلح سبز، توسعه پایدار (Sustainable Development) است، که یکی از اصلیترین و مهمترین اهداف سازمان است. سازمان معتقد است که برخلاف اعلامیه «ریو» سال 1991 که دولتها و جوامع تجاری مختلف اعلام داشتند که توسعه رو به رشد است و پیشرفت داشته است، روند رشد و توسعه متوقف شده است و نیاز به عکسالعملهای گسترده و فراگیر بینالمللی احساس میشود. مقامات سازمان صلح سبز بر این عقیدهاند که امروز کره زمین مکان امن و عدالت گستری نیست و فقرای جهان همچنان قربانیان بدون دفاع کره زمین هستند و همچنان از تنوع زیستی و تغییرات آب و هوا رنج میبرند. لذا سازمان اساس و بنیاد سیاستهای خود در سال 2002 را بر توسعه پایدار به نحوی که شرایط مساعد و عادلانهای حتی برای فقرای جهان ایجاد شود، استوار ساخته است و تلاش دارد که کره زمین را به مکانی امن و همراه با عدالت تبدیل کند. چرا که سازمان معتقد است که فقر بزرگترین مانع توسعه پایدار است.
فعالیتها و اشتغالات سازمان صلح سبز
اشتغالات و فعالیتهای سازمان همگی در جهت حفظ و حمایت از محیط زیست بینالمللی انجام میپذیرد که بطور خلاصه از قرار زیر است:
1- شرکت در مجامع علمی و اقتصادی و صنعتی گوناگون
سازمان صلح سبز بعلت دارا بودن اعضای کارآمد و فعال و دانشمند در زمینههای مختلف علمی، صنعتی و... در بسیاری از مجامع علمی و صنعتی شرکت میکند، البته شرکت در این گونه مجامع اکثرا به دعوت خود صاحبان صنایع و برگزار کنندگان این مجامع بوده است.
از جمله این مجامع، مجمع علمی و اقتصادی است که هر ساله از سوی صاحبان صنایع برگزار میگردد و از سازمان صلح سبز نیز بعلت تبحر و تخصصی که در زمینههای مختلف دارد، دعوت بعمل میآید. یکی از اجلاس این مجمع، در سال 2001 در شهر «داوس» برگزار شد که نمایندگان سازمان صلح سبز هم بطور فعال در اجلاس حضور یافتند و اهداف خود را بیان کردند و از صاحبان صنایع تقاضا کردند که حداکثر احترام به پروتکل «کیوتو» را بگذارند و آنرا رعایت کنند ، و پیشنهاد کردند که صاحبان صنایع سعی کنند میزان تعهد خود را که کاهش 5% از گازهای گلخانهای خود میباشد، را عملی نمایند و تدابیری جهت جلوگیری از نشت و انتشار این نوع گازهای سمی بعمل آورند.
یکی دیگر از این مجامع، مجمع جهانی اقتصاد است که نمایندگان صلح سبز همه ساله در اجلاس این مجمع شرکت میکنند، اما در سال 2002 دعوت این مجمع را نپذیرفتند و در اجلاس شرکت نکردند، لذا دبیر مجمع طی نامهای دلیل عدم شرکت سازمان صلح سبز را خواستار شد. آقای «گرد لیپولد» (مدیر اجرایی سازمان صلح سبز) در پاسخ گفته بود: تنها به این دلیل که در سال 2001 در یکی از جلسات مذاکره مربوط به تجهیزات اتوماتیک صنعتی، به نمایندگان صلح سبز اجازه شرکت نداده بودند به این بهانه که چون تاکنون این مذاکرات بیسابقه بوده و معلوم نیست که چه نتیجهای داشته باشد و صاحبان چه تصمیمی اتخاذ کنند، لذا برای جلوگیری از فاش شدن نتیجه مذاکرات به نمایندگان صلح سبز اجازه شرکت نداده بودند. و درست به همین دلیل مدیر اجرایی سازمان بعنوان اعتراض چنین گفته بود: چرا سازمان طرفدار محیط زیست از اینگونه اجلاس غایب باشد؟ مگر در غیاب این سازمان چه تصمیماتی قرار است گرفته شود؟ گفتگوها زمانی موثر و مفید است که هر دو طرف مذاکره از فرصتهای یکسانی برخوردار باشند.
2- جلوگیری از حمل و نقل و انتشار مواد و زبالههای هستهای
یکی از اقداماتی که سازمان صلح سبز در این راستا انجام داده است این است که بعد از اینکه سازمان مطلع شده بود که مقامات ژاپن قصد دارند که زبالههای راکتورهای هستهای خود را با کشتی حمل کنند، یکی از کشتیهای خود را به تعقیب و ردگیری آن فرستاد که این تعقیب دو ماه به طول انجامید، در پایان این واقعیت کشف شد که کشتیهای ژاپن مبادرت به حمل زبالههای هستهای به کشورهای فرانسه و بریتانیا میکنند و از آنطرف پلوتونیوم غنی شده وارد میکنند، لذا سازمان با استفاده از دستگاهها و ابزار تبلیغاتی خاص خود به افشا و برملا کردن این عمل اقدام کردند و آنقدر تبلیغات آنها گسترده بود که ایالتهای ساحلی به کشتیهای مزبور اجازه لنگر انداختن و باراندازی و تخلیه این زبالهها را نداده بودند.
3- حفظ اقیانوسها بویژه جلوگیری از صید نهنگ
در این زمینه سازمان صلح سبز اقدامات زیادی انجام میدهد. یکی از عجیبترین اقداماتی که میتوان بدان اشاره کرد این است که اعضای سازمان خود را حایل بین نهنگها و سلاحهای شکار نهنگ قرار میدهند، تا بدین وسیله از صید نهنگها جلوگیری کنند.
گاهی سازمان در زمینه جلوگیری از صید نهنگ، نقش ضمانت اجرای موافقت نامههای بینالمللی –نه به معنای خاص آن در حقوق بینالملل- را بازی کرده است. بعنوان مثال موافقت نامهای بین ژاپن و اتحاد جماهیر شوروی سابق بنام «IWC» منعقد شده بود که مربوط به تنظیم و قاعدهمند کردن قواعد مربوط به صید نهنگ بود. مدتی بعد در سال 1983، شوروی با نقض این موافقت نامه اقدام به صید نهنگ کرده بود، بدنبال نقض یکجانبه از سوی شوروی، اعضای سازمان صلح سبز این اقدام غیرقانونی شوروی را که در سواحل سیبری صورت گرفته بود، در همانجا بصورت عکسهای متعدد از صید نهنگ و عکسهایی از نحوه استفاده گوشت نهنگها بعنوان تغذیه به نمایش گذاشتند و در این عکسها تذکر داده بودند که این اقدام شوروی و صید نهنگ و استفاده از گوشت آنها برای تغذیه نقض صریح موافقت نامه «IWC» میباشد.
4- حمایت از آب و هوا و جلوگیری از تغییرات جوی
در قسمت مربوط به اهداف سازمان عرض شد که یکی از مهمترین اهداف سازمان توسعه پایدار است و این امر تنها با حذف فقر از جهان امکان پذیر است. آنچه بعنوان بزرگترین مانع حذف فقر در راستای فعالیتهای سازمان صلح سبز جلوه مینماید، تغییرات جوی است که فشار اصلی آن بر کسانی است که سرپناه ندارند و از سرما و گرمای هوا رنج میبرند. لذا سازمان قسمت اعظم فعالیتهای خود را در سالهای اخیر صرف جلوگیری از تغییرات جوی نموده است.
5- مقابله با مهندسی ژنتیک
یکی از پدیدههای قرن 21 مهندسی ژنتیک و بویژه کلوناژ میباشد. کلوناژ یا شبیه سازی انسان پدیدهای است که هویت انسانی را به شدت مورد حمله قرار داده است. اگر این پدیده همچنان افزایش پیدا کند چندین سال بعد ما شاهد میلیونها انسان کاملا شبیه یکدیگر خواهیم بود و این مشکلات زیادی برای جامعه بینالمللی به بار خواهد آورد. لذا یکی از مهمترین اشتغالات و فعالیتهای سازمان صلح سبز مبارزه با اینگونه پدیدهها میباشد. و بطور کل آن قسمت از علم ژنتیک که زندگی افراد انسانی –که موضوع اصلی محیط زیست است و حفظ محیط زیست در نهایت برای بقای انسان است- را به خطر بیاندازد و محیط زیست وی را ناامن سازد، به شدت از سوی اعضای سازمان صلح سبز مقابله شده است. پس اینگونه نیست که سازمان با تمام فعالیتهای ژنتیکی مبارزه کند و کل مهندسی ژنتیک را مورد تهاجم قرار دهد.
6- جلوگیری از انهدام و نابودی جنگلها
امروزه حدود چهار پنجم از مناطق جنگلی بزرگ کره زمین نسبت به قدیم الایام از بین رفته است و باقیمانده این مناطق هم که جان سالم به در بردهاند، در معرض تهدید بزرگی بنام «قطع درخت» میباشند, و این خطر روز به روز رو به گسترش است، و علت چنین گسترشی هم این است که کشورهای بزرگ صنعتی از جمله، ایالات متحده آمریکا، اکثر کشورهای اروپایی و ژاپن از مشتریان و خریداران عمده تولیدات و محصولات چوبی هستند و بازار خوبی را برای این محصولات پدید آوردهاند.
نابودی جنگلهای قدیمی جان هزاران نوع گیاه و حتی حیوانات بومی این جنگلها را به خطر انداخته است و به تغییر سریع آب و هوا سرعت زیادی بخشیده است، و بطور کل زادگاه و موطن بومیان این جنگلها را نیست و نابود ساخته است. حتی برخی از گونههای جانوران که بومی اصلی اینگونه جنگلها بودهاند، به کلی منقرض شده است.
تاثیرات سازمان صلح سبز بر امور داخلی کشورها و سایر سازمانها
با توجه به اینکه سازمان صلح سبز قسمت عمدهای از بودجه خود را صرف فراگیری و بدست آوردن اطلاعات علمی- صنعتی و زیست محیطی میکند، لذا از نیروی علمی بسیار بالا و کارآمدی برخوردار است، بطوریکه این سازمان دارای کارشناسان و دانشمندان بسیار زیادی است. حتی اکثر اعضا و داوطلبان این سازمان از جمله دانشمندان، علما و دانشجویان رشتههای مختلف است.
به دلیل همین وجهه علمی سازمان است که بسیاری از سازمانها و موسسات دیگر در اجلاسها و نشستهای خود از سازمان صلح سبز نیز دعوت بعمل میآورند، که نمونه بارز آن «مجمع جهانی توسعه پایدار» است که همه ساله در مقر سازمان ملل متحد برگزار میگردد.
از دیگر نهادهایی که از این سازمان بعنوان کارشناس علمی دعوت میآورند، «مجمع جهانی اقتصاد» ، «مجمع جهانی اجتماعی» و «مجمع جهانی علمی اقتصادی» میباشند.
بدیهی است که حضور در چنین مجامع علمی و صنعتی بعنوان کارشناس و ارایه نظرات مختلف علمی، میتواند تاثیر بسزایی در تصمیمگیریهای این مجامع داشته باشد. بطوریکه در اکثر موارد نظرات و راهکارهای این کارشناسان توسط مجامع مزبور پذیرفته شده و به موقع اجرا گذاشته میشود.
سازمان صلح سبز، حتی تاثیراتی در امور داخلی کشورها داشته است. در قضیه غرق شدن کشتی متعلق به سازمان صلح سبز و بدنبال رسوایی و ننگی که سازمان با تبلیغات خود علیه فرانسه انجام داده بود، وزیر دفاع وقت فرانسه (شارل هرنو) مجبور به استعفا شد و حتی مدیر عملیات سری ارتش فرانسه (پیر لوکا) نیز از مقام خود عزل شد.
سازمان صلح سبز حتی در روابط فیمابین دولتهای نیز تاثیراتی داشته است. مثلا در جریان قضیه غرق شدن کشتی سازمان و به قتل رسیدن عکاس سازمان، دوتا از مامورین ارتش سری فرانسه در نیوزیلند به جرم قتل شبه عمد و ایجاد حریق محاکمه و زندانی شدند. بدنبال آن روابط بین فرانسه و نیوزیلند رو به تیرگی نهاد تا جاییکه فرانسه از صدور مواد غذایی به نیوزیلند ممانعت کرد، و همچنین بر کالاهای گمرکی نیوزیلند تعرفههای بسیار سنگین وضع نمود.
در دوم اکتبر 1985، فرانسه در دادگاه داوری بینالمللی واقع در ژنو ، به پرداخت بیش از 8 میلیون دلار بخاطر خسارات وارده به سازمان صلح سبز در اثر انهدام کشتی، محکوم گردید. حتی نیوزیلند در قبال آزادی 2 مامور فرانسه چیزی حدود 7 میلیون دلار مطالبه کرده بود.
شخصیت حقوق سازمان صلح سبز
شخصیت حقوقی بر دو قسم است:
الف- شخصیت حقوقی داخلی
شخصیت حقوقی داخلی، شخصیتی است که یک سازمان بر طبق قوانین داخلی یک کشور بدست میآورد و این امر تابع قوانین و مقررات دولت اعطا کننده شخصیت حقوقی است که چه ملاکها و معیارهایی را برای اعطای شخصیت حقوقی داخلی در نظر بگیرد.
ب- شخصیت حقوقی بینالمللی
شخصیت حقوقی بینالمللی خود بر دو گونه است:
الف) شخصیت حقوقی بینالمللی صریح
این نوع شخصیت حقوقی به صراحت در اساسنامه یک سازمان بیان شده است. مثلا یکی از مواد اساسنامه را به این مطلب اختصاص میدهند که سازمان دارای شخصیت حقوقی بینالمللی میباشد.
ب) شخصیت حقوقی بینالمللی ضمنی
این نوع شخصیت حقوقی به صراحت در اساسنامه یا سایر اسناد مربوط به سازمان ذکر نشده است، اما با نگاهی به عملکرد و اشتغال سازمان و با توجه به حوزه فعالیت سازمان میتوان به خوبی دریافت که آیا یک سازمان از شخصیت حقوقی بینالمللی برخوردار است یا خیر. رویه قضایی بینالمللی نیز این امر را پذیرفته است که برای تشخیص شخصیت حقوقی بینالمللی یک سازمان باید به عملکرد و فعالیت سازمان توجه کرد.
در مورد سازمان صلح سبز باید گفت که: از نظر شخصیت حقوقی داخلی، چون این سازمان در کشور کانادا و طبق قوانین کانادا به ثبت رسیده است، لذا دارای شخصیت حقوق داخلی میباشد, و شکی در این مطلب نمیباشد. اما از نظر شخصیت حقوقی بینالمللی باید گفت که: علیالاصول در سند موسس سازمانهای غیر دولتی ذکری از شخصیت حقوقی بینالمللی نمیشود، چرا که این سازمانها معمولا طبق قوانین داخلی یک کشور خاص ایجاد میشوند و در ابتدا یک تشکل و شرکت خصوصی بودهاند، به همین دلیل هدف ایجاد کنندگان اولیه اینگونه سازمانها بینالمللی نبوده است. پس شخصیت حقوقی صریحی برای اینگونه سازمانها علیالاصول وجود ندارد. لذا باید بدنبال شخصیت حقوقی ضمنی برای آنها باشیم.
با توجه به آنچه که از ابتدا عرض شد و با توجه به رویه قضایی بینالمللی و با در نظر گرفتن عملکرد و فعالیتهای سازمان صلح سبز، میتوان قائل به شخصیت حقوقی بینالمللی این سازمان بطور ضمنی شد. چرا که این سازمان در اکثر نقاط دنیا فعالیت میکند و در تعداد زیادی از کشورهای دنیا شعبه دارد که بطور فعال ایفای نقش میکنند.
ساختار سازمان صلح سبز
سازمان صلح سبز در نوع خود منحصر به فرد است. تاکید این سازمان بر این است که طرفداران و اعضای خود را متعهد به اهداف سازمان بکند، و به دنبال این است که یک سازمان بینالمللی و فراگیر ایجاد نماید.
سازمان صلح سبز بینالملل در حقیقت مرکز اصلی هماهنگی و تنظیم امور شعبههای ملی و منطقهای خود میباشد، که در حال حاضر در بیش از 30 کشور جهان دارای 43 شعبه میباشد.
اساس کار سازمان بر آزادی و اراده شهروندان کشورهای مختلف بنا شده است، بطوریکه طرفداران و حامیان اصلی و مهم این سازمان، موسسات مختلف و اشخاص حقیقی میباشند که سازمان را در تهیه بودجه آن و نیل به اهداف، کمک میکنند.
این سازمان متشکل از یک شبکه بسیار متحد و بهم پیوسته از شعب ملی و منطقهای میباشد که این شعب دائما با مرکز فرماندهی خود در آمستردام (که همان صلح سبز بینالملل میباشد) در ارتباط و هماهنگی کامل میباشند.
ارکان سازمان صلح سبز با توجه به اطلاعاتی که بدست آمده، از قرار زیر میباشد:
شورای سازمان صلح سبز