کارگروه
چاپ و تبلیغات
در این کار گروه مسائل چاپ و تبلیغات را در ایران و جهان بررسی میکنیم و در صورت نیاز میتوانیم به سوالات احتمالی شما در زمینه چاپ و تبلیغات پاسخ بدهیم
 

نقش مدیریت ارتباط با شرکا و ذینفعان (PRM ) در بازگشت سرمایه

صفحه اصلی کارگروهها >> چاپ و تبلیغات  >> نقش مدیریت ارتباط با شرکا و ذینفعان (PRM ) در بازگشت سرمایه
محمدر ضا مهدیزاده

محمدر ضا مهدیزاده

در کارگروه: چاپ و تبلیغات
تعداد ارسالي: 273
تائید شده توسط:
محمدر ضا مهدیزاده
10 سال پیش در تاریخ: دوشنبه, خرداد 05, 1393 13:34

امروزه صنعت در کانون توجه مصرف کنندگان قرار گرفته است و کیفیت ارائه محصول ، به عنصری ضروری در بازارهای رقابتی تبدیل شده است. خصوصاً در اروپا در هیچ مقطعی از زمان توجه به امر کیفیت تا این حد حائزاهمیت نبوده است. چنانچه رضایت ذینفعان ، هدف اصلی سازندگانی باشد که خود با هم در رقابت هستند. شناسایی و ایجاد شاخص هایی برای اندازه گیری رضایت ذینفعان و مشتریان و جمع آوری اطلاعات مربوطه به اصلی ضروری و انکارناپذیر تبدیل خواهد شد .
تغییر و تحولات سریع در بازارهای جهانی ، سازمان ها را با چالش های مختلفی روبرو کرده است وحتی باقی ماندن دربازارهای داخلی مستلزم رقابت با رقبای قدرتمند است و با توجه به گسترش و پیچیدگی اهداف ، فرآیندها وساختار سازمانی درصحنه رقابت ، سازمان هایی می توانند به بقای خود ادامه دهند که نسبت به خواسته ها وانتظارات مشتــریان ، سهامداران و سایر ذ‌ینفعـــان پاسخگو باشند.
در این مقاله به تشریح خلاصه ای از روش های جلب رضایت ذینفعان ، تمرکز بر امور شرکاء و برقراری ارتباط مستمر با آنان خواهیم پرداخت .
مدیریت ارتباط با شرکاء
(partner relationship management ) PRM :


مدیریت ذینفعــان یک حیطه پر اهمیت است که افراد موفق از آن برای کسب حمـایت دیگران از آن استفاده می کنند. این حیطه به آنها کمک می کند تا اطمینان حاصل کنند تا در مواردی که دیگران شکست می خورند ، پروژه آنها موفق خواهد بود ؛
در سازمان ها و شرکت ها به مدیریت ذینفعان اهمیت استراتژیک داده شده است بطوری که مدیران تمایلی روز افزون به ارزیابی مجدد اثر بخش روابط سازمانشان با ذینفعان دارند به ویژه توسعه و بهبود مستمر فن آوری اطلاعات ، ارتباطات و تجارب مبتنی بر ارائه مدل های نوآورانه خدمت ، مدیریت ارتباط با ذینفعان را بعنوان مقوله ای پیشگام در مدیریت استراتژیک معرفی نموده است .
بنا براین پیاده سازی یک مدل نوآورانه جهت ارائه خدمت و پاسخگویی بعنوان یک استراتژی PRM دارای اهمیت به مراتب بیشتری نسبت به پیاده سازی موارد دیگر است .
با نگـــرشی بــر اینکه ســـازمان ها و شـرکـت های بـزرگ و مطــــرح دنیـــا برای پیــــاده سـازی مـــدیــریـت ارتبـــــاط بـا شرکــا و ذینفـعـــان ( partner relationship management ) با هدف و منظور تبیین مدل های نوآورانه خدمت و شناسایی نیازهای آنان ، عموما از بازگشت سرمایه حاصل از آن غافل می مانند در نتیجه طرح ها و مدل ها و خــدمات آنان با شکست مواجه می شود .


درحال حاضر بایستی برای ارائه مدل نــوآورانه حمایت از ذینفعـان و رفع چالش های موجود تلاش نمود تا نحـــوه ی پشتیبانی مدیریت ارتبــاط با شرکا و ذینفعان به خوبی تعریف شود و سپس بادرک کامل ازخواسته مشتــریان و سایر ذینفعان و برنامه ریزی متناسب جهت بکارگیری روش ها ی مرتبط و مدل های نــــوآورانه خدمات به منظورتامین خواسته های آنان و ارتقاء سطح رضایت و نهایتا حفظ وصیانت آنان ا قدام کرد .
بدیهی است تحقق این امرمستلزم ایجــاد مکانیـزمــی بنام پاسخگـــــویی در چارچوب خدمـــات مورد نیـــاز ذینفعــان شـــرکت ها می باشد که هرگونه خدمت و انتظار مورد نیاز آنان پوشش داده شود. این موضوع از جمله موارد بسیار مهم است که ضرورت تحقیق و بکارگیری روش های مختلف از جمله الگو برداری یا تعیین شاخص های رضایت ذینفعان ، اندازه گیری و تحلیل و بهبود و . . . از سازمان های مو فق را بیشتر مشخص می نماید.
مدل های نو آورانه در خدمات موصوف براساس پایه های اصلی مدیریت ارتباط با شرکا و ذینفعان بنا نهاده شده است و بعنوان مــــدلی جهت گردآوری مفاهـــیم فوق مورد استفاده قرارمی گیرد .


مفهـــوم ذینفـــع


در طیف گروه های ذینفــع در بنگاه ها، این گروه ها را می توان مشاهده کرد :
مالکان ” سهامداران ” ، مدیران ، کارکنان ، مشتریان ” مصرف کنندگان ” ، تامین کنندگان ، توزیع کنندگان ،دستگاه های ناظر بر حسن اجرای قوانین ،سازمانهای پاسدار محیط زیست ، مردم محل ، فعالیت بنگاه ، دولت ، رقبا، بانک ها و موسسه های مالی ، رسانه ها، جامعه علمی .


پیدایش نظــریه ذینفعــان


نظریه ذینفعان ازاین استدلال استفاده می کند که علاوه بر کسانی که در شرکت مفــــروض سهـــم مالکـــــانه دارند ، بسیاری از افراد و گروه های دیگر نیز در آن شرکت علائقی دارند و رفتار شرکت و نحوه راهبری آن ، بر علائق ایشان اثر می گذارد و بنابراین بایستی حقوق و علائق این طیف گسترده از ذینفعــان ، در سیاست ها و رفتار شرکت دیده شود.


توسعه فرآیند پایش رضایت شرکاء و ذینفعـان


توسـعه فـرآیند پایـش رضایت ذینفعان تنها به یک بررسی ساده از نظر انطباق با نیازمـندی ها مـحدود نمی شود.
یک سازمان هوشمند، ضمن بکارگیری الزامات استاندارد ایزو و با استفاده از پایگاه اطلاعات ذینفعان خود، از این فرصت مناسب برای گردآوری سایر اطلاعات مفید در این زمینه استفاده خواهد نمود. این اطلاعات می تواند در برگیرنده موارد ذیل باشد اگر چه هرگز به این موارد محدود نمی شود.


نیازهای تلویحی ذینفعــان


آن دسته از نیازهای ذینفعان است که تاکنون به صورت بیان نشده و سربسته باقـی مانده است تا زمانی که بتوانیم با استفاده از پرسش های مناسب و هدفمند و یا از طریق ایجـاد انگیزه در مشتری عواملی که سبب خشنودی یا ناخشنودی آنان می شود را کشف کنیم .


انتظارات تأمین نشده


شرکت های صنعتـی بصورت مـداوم در حال تغییرو دگرگونی هستند . هرگـونه اقدامی ازطـرف رقبا انتظـارات ذینفعــان را تحت تاثیر قرار می دهد . حتی اقدامات یک شرکت یا سـازمانی که کاملاً خارج از صنعت مشتـریان قرار داشتـه باشد ، می تواند تا اندازه ای طرز تلقی ذینفعــان گروه را در مورد اینکه چگونه باید به آنان خدمت رسانی نماییم ، تحت تأثیر قرار دهد.


مشکلات حل نشده


گاهی اوقات ، مشتریان و سایر ذینفعان از بیان نیازهای واقعی خویش صرف نظر می کنند؛ چرا که به نظر آنها، در حال حاضر هیچ عرضه کننده ای وجود ندارد که بتواند آنچه آنان واقعاً می پسندند را عرضه کند. در این موارد، مشتریان ایثار و از خودگذشتگی نشان می دهند. ( آنها چیزهایی را می پسندند اما فکر می کنند، فعلاً غیر قابل دسترس است ). یک راه مناسب برای شناسایی این دسته از نیازهای پنهان ، آن است که مستقیماً از ذینفع یا مشتری بپرسیم : « آیا در ارتباط با محصول یا خدمت ما، چیزی وجود دارد که مورد نیاز شما باشد و در حال حاضر نه توسط ما و نه توسط هیچ سازمان دیگری ،به شما عرضه نمی شود ؟ » رویکرد مستقیم تر آن است که به سادگی از او بپرسیم : « آیا در حال حاضر در مورد محصول یا خدمت ما مشکلی احساس نمی کنید؟»


نیازهای آتی و آرزو ها


در واقع همه ما بطور شهودی می دانیم که پیشی گرفتن از موج چیزی است که ما را برای نیل به موفقیت یاری می کند. با این وجود تنها تعداد کمی از ما ، قادرند از قبل آینده را پیش بینی کنند. اگرچه ممکن است مشتریان ما نسبت به آینده نگرشی دقیق و جامع دارا نباشند، اما می تواننددرباره تغییرات محیطی و دگرگونی های قریب الوقوع که سازمان ما در آینده ای نه چندان دور با آنها موجه خواهد شد ، هشدار دهند . ذینفعان معمولاً تمایل دارند درباره تغییرات در نیازمندی ها یشان ، آگاه و مطلع باشیم.


ایجاد وفـاداری در مشتـریان و ســایــر ذینفعــان


در استـــراتژی ذینفعــــان ، وفـــاداری برای هر ســازمانی اهمیت استـــراتــژیک دارد.
وفاداری واژه ای مثبت است. دوستان و همسران از یکدیگر انتظار وفاداری دارند و از کسانی که مشکلات را می فهمند و همیشه برای حل آنها مشارکت می کنند، انتظار وفاداری وجود دارد. در بیشتر موارد وفاداری به مردم، شرکت ها، و محصولات نسبت داده می شود.
وفاداری، اصولاً دوطرفه و مبتنی بر همکاری است. ولی وقتی کـــه وفاداری دررابطه با مشتری مطرح می شود، تعریف سنتی، معتبر نیست. تئوری وفاداری مشتری، در ادبیـات مدیریت بین المللی نسبتاً جدید است.
ریچارد اولیور (RICHARD L.OLIVER) مفهوم وفاداری را به این شکل تعریف می کند: «حفظ تعهد عمیق به خرید مجدد یا انتخاب مجدد سهام و محصول یا خدمات ، به طور مستمر درآینده، به رغم اینکه تاثیرات موقعیتی و تلاش های بازاریابی ، به صورت بالقوه می تواند باعث تغییـــر در رفتـــار ذینفـــــع شود».


اما این تعریف ممکن است محدود باشد. در واقع تعهد ذینفع نتیجه این است که یک سازمان مزایایی را برای وی ایجاد کند به طوری که آنها افزایش خرید سهام و محصول از آن سازمان را حفظ کنند. تعهــد واقعی ذینفع زمانی ایجاد می شود که مشتری بدون هیچگونه تشویقی خودش برای انجام خرید برانگیخته شود.در سال های اخیر به طور قابل توجهی توجه به وفاداری مشتری، افزایش یافته است و امروزه وفاداری مشتری به عنوان دستورالعملی برای افزایش درآمد مطرح است. اما این شاید قــدم اول در تکامل مشتری مداری محسوب می شود.البته ایجاد وفاداری در شرایط بازار امروز، کار دشواری است. وفاداری را می توان به دست آورد، اما سازمان باید روی این مسئله پیوسته و مستمر فعالیت کند و ایجاد وفاداری برای همه مشتریان قابل حصول نیست. باید یک رابطه برنده – برنده بین سازمان و مشتری ایجاد گردد، و این رابطه درصورتی استقرار می یابد که طرفین احساس کنند که برایشان مزایای خاصی وجود دارد و به صورت دو قطب یکدیگر را جذب کنند.مشتریانی که سازمان نسبت به وفاداری آنها اطمینان دارد، باید به وسیله سپری از عناصر رقابتی مانند انتخاب قیمت، توسعه عملکرد، ارتقای محصول حمایت شوند . بدون این حمایت ممکن است مشتریان به تدریج از دست بروند.


هدف، تقویت ارتباط بین مشتری و سازمان در شرایط عبور از مراحل مختلف مدیریت روابط با مشتری است. از این طریق، رضایت مشتری رشد می کند و همچنین ارزش روابط بین طرفین افزایش می یابد . این همان چیزی است که مشتری را به سمت افزایش وفاداری هدایت می کند. اگر سازمان به ارضای نیازهای مشتری ادامه دهد و خدماتش را به شیوه هایی ارائه دهد که همیشه دارای تقاضا باشد، ارزش دوطرفه ای ایجاد می شود و هدف نهایی، که همان وابستگی مشتری یا مدیریت استراتژیک روابط با مشتری است، قابل حصول است.


به منظور به دست آوردن وفاداری ذینفعان بایستی ابتدا یک تصویر از مشتری یا ذینفع وجود داشته باشد. مشتری یک دارایی استراتژیک است که ممکن است کوتاه مدت باشد و یا توسط تکریم به مشتری بلندمدت تبدیل گردد. بنابراین، اطلاعات مشتری را به عنوان دارایی استراتژیک می توان درنظر گرفت. ابتدا سازمان یک مشتری دارد و آن را توسط تکریم و مراقبت احاطه می کند و از هر ارتباط مشتری به عنوان فرصتی برای ایجاد وفاداری استفاده می کند.


نقش کارکنان در جلب رضایت ذینفعان


اهمیت کارکنان از خود مشتریان بیشتر است. زیرا این کارمند خوب است که می تواند مشتریان خوب را برای سازمان جذب کند در نتیجه می توان گفت که کارکنان مشتری نواز باعث جلب رضایت مشتری می شوند و جلب رضایت مشتری باعث افزایش سود آوری سازمان می شود.


ویژگی های کارکنان PRM


کارکنانی که با ذینفعان و شرکاء تماس دارند، باید ویژگی های رفتاری خاص و مهـــارت های کنترلی بالایی داشته باشند ؛ آنها علاوه بر داشتن مهارت های فنی باید :
۱دردسترس بوده و به حرفهای او گوش دهند ؛
۲قادر به رسیدگی و حل مسائل عنوان شده باشند؛
۳آمادگی لازم برای مواجهه با موقعیت های نامطلوب را داشته باشند؛
۴توانایی غلبه بر احساسات خود را داشته باشند؛
۵به روشنی صحبت و رفتار کنند ؛
۶برخوردی صمیمانه داشته باشند؛
۷قادر به ارائه پاسخ های قانع کننده باشند؛
۸برای درخواست های غیرمنتظره جواب های فوری داشته باشند؛
۹علاقمند به ابتکار عمل باشند؛
۱۰- انعطاف پذیر و محبوب باشند .


روش های برخورد با مشتریان و سایر ذینفعــان


با توجه به اینکه سود ما از مشتریان و ذینفعان تأمین می شود ضروری است با آنها نهایت دقت را اعمال کنیم آقای « استیفن کاوی » می گوید:


چهار نوع برخورد می توانیم با مشتری داشته باشیم.
۱. برخورد برنده ـ برنده : که هر دو طرف از آن سود می برند.
۲. برخورد برنده ـ بازنده : که ما به هدف و خواسته خود رسیده ولی مشتری خیری عایدش نشده و ناراضی و خشمگین میشود.
۳. برخورد بازنده ـ برنده : مشتری به خواسته اش می رسد ولی ما زیان می کنیم. این شیوه هم حیات سازمان را به خطر میاندازد.
۴. برخورد بازنده ـ بازنده : که در اثر سوء تدبیر، هر دو طرف زیان می کند.
ارزش مورد انتظار مشتریان و سایر ذینفعان


همانطور که اشاره شد ارائه ارزش برتر به مشـــتری موردتوجه شرکت ها می باشد و تعریف خاص ویکسانی ازاین مفهوم وجودندارد . بدیهی است که با توجه به رابطه ی مستقیم میان سه بعد از ابعاد ارزش مورد انتظارمشتری شامل : ارزش عملکـــردی ، ارزش اجتماعی و ارزش احساسی بررضایت مشتری و بر و فاداری مشتری بطور مستقیم ، می توان به نقش واهمیت این ابعاد در ایجاد تکرارخرید کالا ووفـــاداری مشتریان نسبت به محصولات وبا ملحوظ کردن اثر ارائه ی خدمات و بکارگیری الگوهای جدید به خدمت رسانی دراین راستا دست یافت .


راه حل عمومی
ü تجهیز و تقویت سازمان ها جهت رویارویی با چالش ها
ü برنامه های بهبود و بهره وری باید ایجاد کننده اطمینان خاطر در مدیریت باشد


دسته بندی ذینفعـان عمـده بخش صنعت
د ولت ، سها مد ا را ن ، partner ، کا ر کنا ن
، مشتر یا ن ( دا خلی و خا رجی )


انتظارات شرکاء و سایر ذینفعان عمده سازمان ها و شرکت ها را می توان در ۵ بخش زیر خلاصه نمود:


ü دولت : پرداخت به موقع مالیات ، ایجاد اشتغال و اجرای صحیح استراتژی توسعه صنعتی ، تسریع در ساخت و ارائه ی محصولات جدید با برند داخلی ،
ü سهامداران : افزایش EPS و صادرات ، جهانی شدن ، کوچک سازی سیستم سازمانی ، طراحی و تولید محصولات جدید ،
ü PARTNER : پرداخت به موقع مطالبات و مشارکت دادن آنها در قطعه سازی محصولات ،
ü کا رکنان : توجه به سرمایه گذاری مناسب و سود ده برای کارکنان شرکت و اعطای بخشی از سهام شرکت به کارکنان ، تامین مسکن کارکنان ، اعطای تسهیلات بدون بهره ، توجه به ایمنی و بهداشت.
ü مشتریان : تولید محصولات با کیفیت ، نوآوری در خدمات پس از فروش و اخذ استانداردهای بین المللی جدید .


* به طـور کلی نیـــازها و توقعــات مشتــریان داخلــی و خارجی در بخش صنعت بیشتر حول محور های زیر است :
الف ) مشتریان داخلی :


- تحویل به موقع محصول ؛
- تامین قطعـات محصولات جدید و خدمات مناسب پس از فروش ؛
- قیمت گذاری مناسب محصولات ؛
- کیفیت قابل قبول و مورد اطمینان ؛


ب ) مشتریان خارجی :


- تحویل به موقع محصول یا خدمت ؛
- خدمات مناسب و قابل قبول پس از فروش
- قیمت مناسب در مقابل محصولات یا خدمات مشابه ( رقابتی ) ؛
- کیفیت قابل قبول و مورد اطمینان ؛
- تحویل یا دریافت محصول و خدمات مطابق با نیاز ( نه مشابه آن) ؛


حمایت از مشتری


در این زمینه شرکت ها فعالیت های زیر را می تواند انجام دهند :
ـ عرضه محصولات جذاب تر به مشتری ( توجه بیشتر به تولید محصولات خاص ) ،
ـ کاهش هزینه های تولید و یا مخارج بالا سری شرکت ،
ـ کاهش حاشیه ی سود حاشیه ای ،
ـ بدیهی است که جالب ترین راه جذاب کردن محصولات عرضه شده به مشتری تا حد امکان است تا مطالبه قیمت بالاتر توجیه پذیر باشد.


ایجاد ارزش افزوده از طریق حمایت از ذینفعــــان


مشتریان معمولا” به دنبال محصولات ارزان تر با کیفیتی پایین نیستند بلکه چیزی که می خواهند به دست آوردن بهترین ارزش در برابر پولی است که می پردازند که در عین حال آن را نیز در محدوده وسیعتری در نظر می گیرند . از طرف دیگر ما باید قادر باشیم نیازهای اضافی مشتری را با قیمتی که او مایل به پرداخت آن بوده و در ضمن از نظر او توجیه پذیر نیز باشد برآورده سازیم. تأمین نیازهای اضافی مشتری بر ارزش اصلی محصول می افزاید و در اینجا مسئله مهم اجرای کار به نحو مؤثر و نتیجه بخش و در نظر داشتن نیازهای مشتری است .


اهمیت روز افزون حمایت از شرکاء و ذینفعا ن


۱. افزایش رقابت ( مشتری حق انتخاب دارد ) ، ۲ . مشتریا ن آگاه هستند ، ۳ . تشابه محصولات ( که نیازمند متمایز کردن فروشندگان است) ، ۴. افزایش تقاضا برای حمایت بهینه ، ۵ . توجه به هزینه های دوره عمر (محصول) ، ۶ . تمایل مشتریان به پرداخت در برابر ارزش های واقعی یا ذهنی .


نقش رقابت در جذب مشتری


طبیعتا” جایی که بازار جذابی وجود داشته باشد رقبا به دنبال یافتن معاملات پرسود خواهند بود. رقابت امکان بیشتری را در اختیار مشتریان قرار می دهد و بر حسن انتخاب و اطلاعات آنها در مورد
فروشندگان متعدد می افزاید نباید رقابت را امری منفی بدانیم رقابت کار ما را کارآمدتر ساخته و بسیاری از شرکت ها را وادار می کند تا بیش از پیش مشتری گرا باشند.


۱۰ گام در راه ایجاد و حفظ ارتبــاط اثـر بخـش با ذینفعــــان


۱برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشویم .
۲پس از بروز مساله – از نظر ارتباط با مشتری – هرچه سریع تر آن را حل کنیم .
۳همیشه حالت بدون باخت به وجود آوریم .
۴همیشه حق با مشتری نیست ، ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است .
۵مشتریان و سایر ذینفعان خواستار لذت و نه تامین رضایت هستند .
۶نباید فراموش کرد که در یک سیستم اقتصادی بازار آزاد مشتری حق انتخاب دارد .
۷با مشتری داخلی همانند مشتری خارجی – برون از سازمان ـ رفتار نماییم .
۸برای پی بردن به خواست مشتری به حرف های او گوش فرادهیم .
۹درباره محصولات ، خدمات و . . . دیدگاه مثبت داشته باشیم .
۱۰خود را به جای مشتریان یا سایر ذینفعـــان بگذاریم تا نوع احساس او را درک کنیم .


یازده روش ساده حمایت از شرکا ء ، تامین کنندگان و سایــر ذینفعـان


۱- عرضه محصولات جذاب تر به مشتریان ،
۲- در نظر گرفتن امتیازهای ویژه برای سهامداران و مشتریان دائمی ،
۳- تمدید گارانتی محصولات برای مشتریان خاص ،
۴- مشخص ساختن استانداردهایی که قطعه سازان باید بکار بگیرند ،
۵- پذیرفتن پرداخت غرامت در برابر عدم انطباق با استاندارد ،
۶- بازگرداندن بخشی از وجوه دریافتی در زمان فروش محصول در صورت عدم رضایت مشتری ،
۷- تبلیغ وسیع در مورد دستاوردهای جدید شرکت وسازمان در زمینه های مختلف ،
۸- تبلیغ گسترده در مورد حمایت هایی که از مشتریان به عمل می آید ،
۹- ارائه خدمات رایگان در موارد خاص ،
۱۰- دعوت از سهامداران و قطعه سازان به عنوان شخص ثالث جهت مشارکت در تبلیغات شرکت ،
۱۱- دعوت از مشتریان خاص به عنوان شخص ثالث جهت مشارکت در تبلیغات شرکت ،
نتیجــه


 


بطور کلی به منظــــور نـــــوآوری در مــدیــــریت ارتبــــاطـات ســــازمــانی و بـــا توجــــه به اینکــــه partner relationship management یا مدیریت ارتباط با شرکـای تجاری یک استراتژی برای بهبود ارتباط شرکت ها و شبکه شرکاء بوده و شرکت را قادر می سازد تا به سهولت برای محصولات خود سفارش گیری نموده و به نوعی سازمان یا شرکت را در مسیر صادرات ، بازار یابی و فروش محصولات و قطعات کارآمد تر می سازد . ضروری است PRM در شرکت ها ایجاد شود تا شاهد تحولی عظیم در بخش ارتباطات سازمانی شرکت با شرکای تجاری باشیم .
بررسی نتایج ایجـاد مدیریت ارتباط با شرکاء و ذینفعان PRM در بخش صنعت
- کارآمد ترشدن سیستم صادرات ، بازاریابی و فروش در اثر تقویت ارتباط تامین کنندگان و سازندگان بعنوان اصلی ترین شرکای تجاری بخش های صنعتی ،
- ایجاد انگیزه در شرکا برای ارتقاء همکاری های فعلی و آتی خود با شرکت و دنتیجه افزایش بازدهی سازمان با استفاده از ارتباطات قوی در سطح سازمانی و برون سازمانی ،
- افزایش سود ، درآمد و added value ،
- بهبـــود ارتبـــاط سایر ذینفعـــان با شرکا ، تامین کنندگان و قطعه سازان با سازمان یا شرکت ( همانند خریداران محصولات شرکت که در واحد ارتباط با مشتریان سرویس دهی می شوند ) ،
- نوآوری در مدیریت ارتباطات سازمانی ،
- و . . .


نوشته دکتر شهرام شیرکوند


حذف ارسالي ويرايش ارسالي