کارگروه
حقوق قضایی(حسن بصیری هریس)
حقوق قضایی تلفن تماس:09148744369-basiri1000@gmail.com هیچ وقت با چشم پول به موکل خود نگاه نکنید چرا که او از روی ناچاری و اینکه علاجش قطع شده به شما روی اورده است.
 

اثار مواد مخدر بر بدن

حسن بصیری  هریس

حسن بصیری هریس

در کارگروه: حقوق قضایی(حسن بصیری هریس)
تعداد ارسالي: 736
11 سال پیش در تاریخ: یکشنبه, خرداد 04, 1393 22:37

مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گیرنده هایی وجود دارد که این مواد بر آنها اثر می کنند. این گیرنده ها به 3 گروه تقسیم می شوند:

1- اثر بر گروه اول سبب تنظیم و کاهش احساس درد، کاهش فعالیت مرکز تنفس، یبوست و اعتیاد می شود.

2- اثر برگیرنده های دوم سبب کاهش احساس درد، افزایش حجم ادرار و ایجاد حالت آرامش می شود.

3-اثر موادمخدر بر گیرنده های گروه سوم سبب کاهش احساس درد می شود.

حدود بیست و پنج سال پیش مشخص شد که در بدن انسان موادی شبیه موادمخدر [مرفین] تولید می شود که مهمترین آنها به نام آندورفین ها و آنکفالین ها است. به طور طبیعی وقتی بدن دچار آسیب های دردزا و حوادث ناراحت کننده می شود مغز این مواد را ترشح می کند و سبب کاهش احساس درد و ناراحتی می شود.

اثر موادمخدر بر روی سیستم پاداش


در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن کاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراکز حیاتی آن اثر می کند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تکرار آن عمل دارد. یکی از آثار مهم موادمخدر فعال کردن همین سیستم است.بنابراین کسانی که یک بار با این مواد آشنا می شوند چون سیستم پاداش در مغز آنها تقویت شده، تمایلی شدید به تکرار مصرف آنها پیدا می کنند.از بین موادمخدر هروئین خیلی راحت تر در چربی حل می شود. مغز انسان مقدار زیادی چربی دارد، بنابراین در مقایسه با مرفین و مشتقات آن، هروئین پس از مصرف در طی زمان کوتاه تری روی مغز اثر می کند بنابراین آثار پاداش دهنده و خوشی آور و ضد درد سریع تری دارد.کدئین که از مشتقات تریاک است به آسانی در سیستم گوارش جذب شده و در بدن تبدیل به مرفین می شود. در یک مطالعه روشن شده که در معتادان، یکی از آثار مصرف موادمخدر کاهش جریان خون در بعضی از نواحی مغز است.

اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممکن است با باورهای غلط زیر، اقدام به مصرف آنها کنند.

1- برای تسکین درد: این مواد واکنش انسان را نسبت به حس درد کاهش می دهند و روی عامل اصلی ایجاد درد هیچگونه اثری ندارند. بسیاری از بیماری های بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگی، بیماری های استخوان و مفاصل، سرطان ها و بیماری های عفونی.اما مصرف کنندگان و توصیه کنندگان به مصرف مواد توجه ندارند که نسبت به اثر ضد درد این مواد تحمل ایجاد می شود. یعنی مثلا در پنجمین مصرف برای اینکه همان درد اولیه کاهش یابد باید مقدار بیشتری مصرف شود، که این مقدار گاهی تا 30 برابر مقدار مصرف اولیه لازم می شود.

2- عقیده غلط دیگری که وجود دارد، اثر این مواد بر روی بیماری هایی مثل قند یا دیابت است. به نظر می رسد چنین باورهای غلطی توسط قاچاقچیان دامن زده می شود تا درآمد مالی بیشتری کسب کنند. یا مصرف کنندگان این ادعا را مطرح می کنند تا خود را گناهکار جلوه نداده، بگویند ما برای پیشگیری یا درمان این بیماری ها، مواد مصرف می کنیم. در هیچ تحقیق علمی اثر پیشگیری کننده و درمانی برای این مواد ثابت نشده است.

3-گاهی افراد بی اطلاع توصیه می کنند که مصرف موادمخدر برای کاهش آلام روحی و اضطراب و افسردگی و سایر بیماری های روانی که نسبتا شایع و به شدت آزاردهنده هستند، مفید است.اضطراب معمولا باتنگی نفس، احساس خفگی، تپش و احساس ناراحتی در قلب، سنگینی سر، احساس درد و ناراحتی در شکم و درد در سایر قسمت های بدن همراه است.تفکر غلط اثر تسکینی موادمخدر بر بیماری های روانی و اضطراب از آنجا ناشی شده که این مواد دارای اثر تسکین بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشی علائم ظاهری اضطراب را کاهش می دهد، اکثر بیماری های روحی همراه اضطراب هستند، افسردگی که بیماری قرن است در بسیاری از موارد همراه با اضطراب است. بنابراین در اوایل مصرف، شخص که به هر علت دچار اضطراب و ناآرامی روحی است ممکن است با مصرف مواد احساس آرامش کند. اما این پدیده ثابت شده که در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولین مصرف، خطر اعتیاد بسیار بالا است و مواد اعتیادآور قطعا پس از مدتی، خود افسردگی زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.یعنی در نهایت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگی، اضطراب و آلام روحی انسان کاهش می یابد، بلکه تشدید هم می شود زیرا تغییر خلق و ایجاد حالت شادی کاذب توسط موادمخدر فقط در اوایل مصرف ایجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعی از زندگی خود هستند که بحران و ناآرامی روحی و اضطراب فراوانی دارند و به همین دلیل است که با اولین آشنایی ها خطر اعتیاد در آنها زیاد است. نوجوان روابط اجتماعی و خانوادگی آرام و حمایت کننده ای لازم دارد تا آلام روحی او کاهش یافته به سمت اعتیاد نرود.

4- توصیه دیگری که ناآگاهان برای مصرف موادمخدر دارند در مورد مشکلات روابط جنسی مردان به خصوص مردان جوان است. مشکلات جنسی در آنان معمولا ریشه در هیجانات و اضطرابات شخص دارد اگر این مواد در موارد نادری از مشکلات فوق بکاهد، در طولانی مدت باعث ایجاد افسردگی و کاهش میل جنسی می شود.

5-مواد مخدر یعنی مشتقات مرفین حرکات پیش برنده روده ها را کند می کند و ترشحات آن را کاهش می دهد.دردهای دستگاه گوارش می تواند ناشی از افزایش حرکات دودی روده ها باشد. در اسهال این حرکت سریع و گاهی دردناک می شود. در بسیاری از هیجانات و اضطراب ها حرکات لوله گوارش مختل شده، افزایش یا کاهش می یابد. مثلا در روده های تحریک پذیر عصبی دل درد، دل پیچه یا اسهال و یبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلایان به این بیماری ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتیاد جدی است. مثلا در مورد اسهال که همراه با افزایش حرکات روده ای است، اگر مشتقات تریاک در دسترس شخص بیمار قرار بگیرد با توجه به کند کردن حرکات پیش برنده روده و بهبود ظاهری اسهال خطر اعتیاد بعدی را دارد.

6- متأسفانه بعضی از کسانی که پس از رانندگی ممتد دچار خستگی می شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگی و سرخوشی کاذب، در دام اعتیاد گرفتار می شوند.

7- این مواد حالت خمودگی، ابرگرفتگی شعور و با آگاهی ایجاد می کنند یعنی می توانند بیداری بیش از حد بشر را کاهش دهند. زندگی پیچیده امروز، نیاز به کار فکری زیاد و گاهی خسته کننده دارد در واقع آدم های پرکار و آنهایی که در زندگی روزمره با مسایل پیچیده برخورد می کنند مجبورند با تمام قوای فکری و ذهنی خود وارد میدان شوند. یعنی بشر امروز برای تطابق با شرایط روزمره، بیش از حد بیدار و شاید دائم در حال جنگ فکری است، در حد اعلای این پدیده بعضی آدم ها همانند خروس جنگی دائم هوشیارتر از مردم دیگر هستند. موادمخدر و الکل این حالت بیداری بیش از حد را کاهش می دهد. بنابراین آنهایی که کار فکری شدید، یکنواخت و خسته کننده می کنند با اولین آشنایی ها در معرض ابتلای به اعتیاد هستند و موادمخدر و الکل ابتدا آنها را آرام می کند اما پس از مدتی قدرت مبارزه، کار و ثمر بخشی را از آنها می گیرد.

8-قسمت اعظم دردهای بشر روانزاد است، انواع کمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهای مزمن، دردهای عضلانی و استخوانی، می تواند جنبه روانی داشته باشد. کسانی که با مراجعه به پزشکان مختلف و استفاده از روش های مرسوم فرهنگی، تسکینی برای درد خود نمی یابند، در مقابل مواد مخدر بسیار آسیب پذیر هستند.این مواد اصل درد و عامل ایجاد کننده درد را از بین نمی برند فقط شخص را نسبت به درد بی تفاوت می کنند.مثلا اگر کسی شکستگی داشته باشد، درد ایجاد شده سبب کم حرکتی یا بی حرکتی عضو شکسته شده می شود و فرصتی برای محل شکسته ایجاد می شود تا استخوان سازی صورت گرفته و محل شکستگی ترمیم یابد اما مواد مخدر واکنش انسان را به درد که همان بی حرکتی و کم حرکتی است از بین برده و عضو حرکت کرده می تواند جوش خوردن شکستگی را به تاخیر بیندازد.

9- در مسیر اعتیاد بتا آندورفین ها که مواد شبه مخدر درونزا هستند کاهش می یابد، زیرا با ورود مواد مخدر خارجی به بدن سلول های مغز شخص معتاد تنبل شده و این مواد درونزا را ترشح نمی کنند و مرفین خارجی جای شبه مرفین های مفید و تولید شده در بدن شخص را می گیرد.بنابراین پس از ترک اعتیاد و در حین آن که مواد مخدر خارجی به بدن نمی رسد و مغز، دیگر مواد شبه مرفین درونزا ترشح نمی کند، درد و حالت روحی ناخوش و اضطراب و بی قراری در شخص زیاد است که البته پس از مدتی که از ترک بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد کرد.

10-با کاهش آندورفین ها [مواد شبه مرفین درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصیت دشمن کشی مونوسیت ها که از سلول های دفاعی بدن هستند کاهش می یابد. بنابراین شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساستر است و زودتر مبتلا می شود.

مواد مخدر آن دسته از سلول های دفاعی بدن را که مسئول از بین بردن مهاجمان به بدن هستند، کاهش می دهند و نیز با کاهش فعالیت آنها می توانند سبب رشد سلول های سرطانی شوند.


اعتیاد و اثر مواد مخدر بر دستگاه عصبی مرکزی

موادی که دستگاه عصبی مرکزی را تغییر می دهند مواد روان گردان هستند (الکل ؛ نیکوتین ؛ کوکائین) و موادی امثال اینها که اعتیاد به آنها مشکل بزرگ بعضی از جوامع امروزی است. همچنین کافئین که در قهوه و نوشابه ها یافت می شود از جمله مواد روان گردان هستند. تمام این مواد می توانند باعث وابستگی روانی مصرف کننده شوند و مهم تر از آن این است که باعث وابستگی جسمی نیز می شود.
اعتیاد پاسخی فیزیولوژیک است که مصرف پی در پی مواد مخدر موجب آن می شود و عملکرد طبیعی نورونها و سیناپس هارا تغییر می دهد.هنگامی که عملکرد نورون یا سیناپسی توسط مواد مخدر تغییر کرد از آن پس آن نورون یا سیناپس به طور طبیعی به کار خود ادامه نمی دهد مگر با بودن موادمخدر.

شخص با مصرف پی در پی مواد مخدر به آن معتاد می شود و بدن او نسبت به آن ماده مخدر عادت می کند.شخص معتاد باید با گذشت زمان مقدار ماده مخدر مصرفی اش را افزایش داده تا نیاز بدنش تامین شود.نیکوتین ماده ای اعتیاد آور است که در برگهای گیاه تنباکو یافت می شود.این ماده بسیار سمی است و حدود60 میلی گرم از آن برای انسان مرگ آور است. نیکوتین سریعا وارد جریان خون شده و در بدن به گردش در می آید.عملکرد نیکوتین در مغز شبیه به عملکرد انتقال دهنده عصبی استیل کولین است.
نیکوتین به دلیل شباهت ساختاری با استیل کولین به محلهای مخصوصی در سلول عصبی که به طور طبیعی محل ها گیرنده های استیل کولین هستند متصل می شوند.این جایگاهها از مراکز کنترل مغز هستند که بسیاری از فعالیت های مغزی را کنترل می کنند.اتصال نیکوتین به سلولهای عصبی موجب تغییرات بسیاری می شود پس از مدتی بدن فرد سیگاری تنها در حضور نیکوتین به جای استیل کولین به طور طبیعی کار می کند و در حضور حذف نیکوتین حالت طبیعی بدن مختل می شود.هنگام بدست آمدن این حالت تنها راه برگشت بدن به حالت طبیعی کشیدن سیگار است.در اینجا است که می گوییم فرد سیگاری معتاد به کشیدن سیگار است.

داروهای روان گردان نوعی مواد مخدرند که در تسکین درد و القای خواب نقش بسزایی دارند. بسیاری از این مواد از گیاهان تیره خشخاش به دست می آیند. مواد مخدری که از تریاک استخراج می شوند شامل: مورفین، هروئین و کدئین هستند. پزشکان برای تسکین درد بیماران گاه کدئین تجویز می کنند. مورفین نیز یکی از موثرترین تسکین دهنده های درد می باشد که امروزه در پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد. گیرنده های درد محرکهایی که باعث درد می شوند را شناسایی می کنند.درد در بدن نقش اهمیت زایی دارد درد به ما می گوید که یکی از بافتهای بدن ما زخمی و یا آسیب دیده شده است.وقتی عضوی آسیب دیده می شود از انتهای اعصاب آسیب دیده ی آن پیام هایی انتقال داده می شود که باعث احساس درد می شود.پیامهای عصبی حامل درد را به نخاع و سپس به مغز انتقال می دهند.پس از رسیدن پیام عصبی درد به طناب عصبی؛ پیام درد بوسیله گروهی از انتقال دهنده های عصبی به نام انکفالین ها سرکوب می شوند.زمانی که انکفالین ها به نورونهای نخاع می پیوندند از انتقال پیام به مغز جلو گیری می کنند .مواد مخدر عملکردی مشابه به انکفالین ها دارند و به گیرنده های پروتئینی درد در طناب عصبی می پیوندند و از انتقال پیام درد به مغز و احساس درد جلوگیری می کنند.


حذف ارسالي ويرايش ارسالي