زندان مکانی است که اشخاص از نظر فیزیکی، محدود و توقیف و معمولاً از آزادیهای شخصی محروم میشوند. زندانها به طور قراردادی، سازمانهایی هستند که بخشی از نظام قضائی یک کشور محسوب میشوند و به منظور اجرای کیفر حبس، بهعنوان یک مجازات قانونی که به صورت حکم از سوی دادگاه صادر شدهاست، به دلیل ارتکاب جرم بکار میروند.
در بیان عامیانه در خیلی از کشورها، واژه زندان به عنوان یک مترادف برای بازداشتگاه نیز بکار میرود. در حالی که از نظر قانونی این واژهها به دو نهاد مختلف اختصاص دارند. بازداشتگاهها ویژه نگهداری اشخاصی هستند که در انتظار محاکمهاند و یا هنوز احکام به آنها ابلاغ نشدهاست، برای کمتر از یک سال. در صورتی که زندانها میزبان افرادی هستند که دارای محکومیت قطعی میباشند.
واژه زندان در لغتنامه دهخدا: زندان جایی است که متهمان و محکومان را در آن نگاهدارند. این کلمه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای حبس پذیرفته شدهاست. در زبان پهلوی «زیندان»، ارمنی «زندن»، اوسِتی «زیندون» ... محبس، جایی که گناهکاران را در آنجا توقیف کنند. بندیخانه. سجن. دوستاخ . دوستاقخانه . بند. حصیر. محبس . سجن . دوستاق. این واژه در فرهنگ عمید به معنای بندیخانه، محبس خانه و قیدخانه، جایی که محکومان و تبهکاران را در آنجا نگهداری میکنند و محبس است.
به کسی که در زندان خدمت میکند و وظیفهٔ حفاظت از زندانیان را بر عهده دارد، زندانبان و به کسانی که در زندان محبوس هستند زندانی میگویند. گاهی اوقات واژه زندانبان به تمام افرادی که در زندان یا سازمان زندانها کار میکنند اطلاق میشود.