اعتیاد مسمومیت مزمن نیست ! چرا ؟چون وقتیکه مسأله مسمومیت مطرح میگردد ، عنوان سم به میان می آید و وقتیکه چنین شد ، به دنبال سمزدایی می رویم.
اکنون باید گفت موادمخدر اصلاً سم نیستند.
مثلاً : هرویین اسم علمی آن دیاستیلمرفین است ، ( از یککیلو مرفین ۹۰۰ گرم هرویین ساخته میشود ) و هر روز از مرفین در امور پزشکی بعنوان یک داروی بسیار مؤثر و مفید استفاده میگردد. تریاک هم شامل : مرفین ، کدیین ، پـاپـاورین و ترکیباتی دیگر است که در پزشکی کاربرد بسیار دارند. در حشیش و گرس هم مادهای وجود دارد بنام THC که در گذشته در پزشکی مصرف ویژهای داشت. شاید گفته شود اگر زیاد مصرف شود مثل سم عمل میکند ، ما هم قبول داریم هر دارویی که بیش از اندازه استفاده شود اثر کشنده دارد (مثل انواع قرصهای روانگردان و آرامبخش و خوابآور و حتی ویتامینها ).
اصولاً سمی بودن ، امر نسبی است و لذا میتوان تعریف ذیل را ارائه نمود :
هرگونه ماده خارجی ( بصورت گاز ، مایع ، جامد ) از هرطریق وارد جسم گردد و جسم را از تعادل خارج نماید و به سمت مرگ سوق دهد ، سم تلقی میگردد. بنابراین وقتیکه کسی را مار میگزد ، بلافاصله او را به بیمارستان منتقل میکنند و کاری میکنند که سم مار از بدنش خارج گردد ، چون سم مار عامل خطرناک و کشنده است و بایستی سریعاً از جریان خون خارج شود. این عمل را سمزدایی میگویند. فردی که به تریاک عادت ندارد ، اگر بیش از یکگرم تریاک بخورد ، اثر کشنده و سمی دارد و او را بایستی بلافاصله سمزدایی نمود و یا اگر تعداد زیادی قرص بخورد ، همین عمل سمزدایی انجام میگیرد.
از این اشتباه علمی فاحش تعجب میکنم همین طور از اینکه چگونه متخصصین و دانشمندان به این نکته توجه نمیکنند. اکنون برای روشن شدن این اشتباه فاحش ، سوالات ذیل را مطرح مینمایم .
سئوال اول : فرض کنیم فردی به مدت ۲ سال ۸ واحد مرفین در بیمارستان به او تزریق شود ، اکنون پزشک معالج می خواهد مرفین او را قطع کند چه عملی انجام میدهد ؟
الف : آیا او را سمزدایی میکند ؟
ب : آیا مرفین مصرفی او را تیپر میکند ؟
سئوال دوم : فرض کنیم شخصی ۱۰ سال تمام از داروهای آرامبخش ، خوابآور ، ضدافسردگی ، کدییندار ، کورتن و غیره استفاده میکند ، برای قطع داروی او در صورت ضرورت چه عملی انجام میدهیم ؟
الف : آیا او را سمزدایی میکنیم ؟
ب : آیا داروی مصرفی او را تیپر میکنیم ؟
حتماً پاسخ خواهند داد داروی او را تیپر میکنیم ، چون اگر سمزدایی کنیم و بخواهیم بقایای دارو را از بدن شخص خارج کنیم ، تخریب زیادی به شخص وارد می شود و حتی در شرایط خاص ممکن است باعث مرگ شخص گردد.
سئوال سوم : فردی ۲۰ سال تمام هرویین و یا تریاک مصرف میکرده ، حالا میخواهیم مواد مصرفی او را قطع کنیم ، حالا چه عملی بایستی انجام بگیرد ؟
۱ ـ آیا سمزداییاش میکنیم ؟
۲ ـ آیا مواد مصرفی او را تیپر میکنیم ؟
حتماً خواهید گفت هرویین و تریاک با دارو فرق میکند و موادمخدر محسوب میشود. اینها سم هستند و باید سمزدایی صورت گیرد و برای محکمکاری یک دارو هم بدهیم که اگر پس از سمزدایی ، هرویین و تریاک مصرف کرد ، گیرندههای موادمخدر در بدنش مسدود گردد و اثر نکند. کارشناسان استناد می کنند به اینکه ابتدا این حالت را روی موشها آزمایش کردهاند و پاسخ خوب بوده است. بیچاره موشها !
در اینجا لازم است متذکر بشویم بحث ما بحث علمی است و با تلقی عامیانه و برداشت جامعه و نگاه قانون کاری نداریم ، بحث فیزیولوژی انسان است .
اکنون سئوال آخر من این است : مگر نه اینکه نام هرویین اسم قراردادی یا تجاری دیاستیل مرفین است ؟ و نام تریاک اسم قراردادی یا تجاری مجموعه داروهای مرفین ، کدیین ، نارکوتین ، نارسئین و پاپاورین است و تریاک یک ترکیب وحشتناک و فوقالعاده قوی از انواع داروهای مسکن ، آرامبخش ، دوپینگ ، عادتآور و . . . میباشد. بنابراین ما با تریاک و هرویین و اسم عامیانه موادمخدر سرکار نداریم ، اگر به اسم اصلی و علمی آنها توجه میشد ، مسئله خیلی براحتی حل میشد و همان کاری را که برای سایر داروها انجام میدادند برای موادمخدر هم انجام میگرفت.
اکنون سم نبودن موادمخدر را با مثال دیگری نشان میدهیم.
فردی که به تریاک عادت ندارد اگر بیش از یکگرم تریاک بخورد آثار مسمومیت در او ظاهر میگردد و به سمت مرگ میرود. حال اگر فرد دیگری معتاد به تریاک باشد و روزانه ۱۰ گرم تریاک را بصورت خوراکی مصرف کند وقتی که مصرف میکند به سمت تعادل حرکت میکند و اگر مصرف نکند ، به سمت عدمتعادل میرود و البته احتمال مرگ هم در شرایط خاص یرای او وجود دارد. بنابراین این چگونه سمی است که برای یکی مایه مرگ است و برای دیگری مایه حیات ؟!
به دیگر سخن ، اگر مرفین ، دیاستیلمرفین ، کدیین ، نارکوتین ، نارسئین و پاپاورین ، در جهان پزشکی سم تلقی میگردند ، بنابراین میتوان هرویین و تریاک را هم سم تلقی نمود ، در این صورت بایستی این سموم را از جهان پزشکی خارج کرد چون داروهائی مثل شربتهای سینه و یا قرصهایی که حاوی کدیین هستند و یا مرفین و سایر مشتقات تریاک که درجهان پزشکی کاربردهای مفید و موثری دارند ، سمهایی هستند که ما دانسته بخورد انسانها میدهیم.
اعتیاد وابستگی دارویی است :
عدهای معتقداند اعتیاد وابستگی دارویی است ، اگر اعتیاد وابستگی دارویی است ، بازهم بایستی دلیل آن کاملاً مشخص گردد که چرا معتاد بایستی دارو مصرف نماید و این دارو به مصرف کجای جسم میرسد و بایستی دقیقاً دلایل آن را بدانیم و روشی که میتوان وابستگی را بطور علمی از بین برد چگونه است و پروتکل درمانی آن چیست. به اعتقاد اینجانب این تعریف هم ما را به مقصد هدایت نمیکند.درمان اعتیاد به طور کلی سه مؤلفه دارد .الف ـ جسم
ب ـ روان
ج ـ جهانبینی
اگر فردی بیش از سه سال بطور روزانه و مرتب از موادمخدر استفاده نماید ، در سیستمهای بیوشیمیایی شبهافیونی جسم خود تخریب ایجاد نموده و موادمخدر بیرونی جایگزین موادمخدر درونی جسم او گردیده است و در اثر قطع مصرف موادمخدر و بدلیل اینکه مواد شبهافیونی جسم دچار مشکل شدهاند ، اختلالاتی در جسم بوجود میآید که در اثر آن اختلالات ، جسم عکسالعمل نشان میدهد که این عکسالعملها شامل دو گروه عمده اند که نقطه کور درمان یا ترک اعتیادهای ناموفق و متداول امروزی در آن تبلور می یابد.
الف : عکسالعملهای آشکار
ب : عکسالعملهای پنهان
عکسالعملهای آشکار
درصورت نرسیدن موادمخدر ( خانواده تریاک و مشابه ) به شخص مصرفکننده و یا قطع ناگهانی موادمخدر مصرفی ، عکسالعملهایی در جسم شخص معتاد ظاهر میشود ، که بسته به نوع مواد مصرفی ، مقدار و تعداد دفعات مصرف در ۲۴ ساعت پس از چند ساعت از دیر شدن نوبت مصرف آغاز میشود. عکسالعملهایی که به آرامی شروع میشود و پس از ۲۴ ساعت به اوج خود میرسند ، شامل موارد ذیر است :
عطسههای پیدرپی بیخوابی
آبریزش ازبینی استخوان درد ، در مچپا و بازوها
عـرقکـردن پرشپا
اسهـال خمیازه پشتسرهم
گرفتگی عضلات پا و گردن
در این عوارض اگر از دارو هم استفاده نشود ، مکانیزم جسم حداکثر پس از یکهفته خودبهخود باعث میگردد که جسم انسان بطرف تعادل میل نماید و پس از طی دوهفته به حداقل خود میرسد ولی بازهم ادامه دارد .
درمان در مرحله عکسالعملهای آشکار
برای درمان در این مرحله هماکنون از روشهایی استفاده میشود ، که در درمان قطعی اعتیاد چندان اهمیتی ندارد و مخرب نیز هست چون به سیستمهای شبه افیونی جسم یک شوک مخرب وارد می نماید که شاید تا آخر هم قابل جبران نباشد و این سیستمها قادر به بازسازی خود نشوند. به عبارت دیگر ، چون موادمخدر طبیعی جسم از کار افتاده است و موادمخدر بیرونی مثل یک ستون زیر سقف تعادل شخص معتاد قرار گرفته است ، با قطع ناگهانی موادمخدر بیرونی مثل آن میماند که ستون زیر سقف تعادل جسم شخص را یک مرتبه برداریم که قطعاً سقف فرو خواهد ریخت. شرط عقل آن است که ستون اصلی جسم را به آرامی ترمیم نماییم و هماهنگ با آن بار ستون مصنوعی موادمخدر بیرونی را کم نماییم .
روش هایی که اکنون اعمال می شود عبارتند از :
۱ ـ از طریق پزشک با استفاده از دارو ، بمدت یک یا دوهفته
۲ ـ از طریق طب سوزنی همراه با دارو
۳ ـ کاهش موادمخدر مصرفی در یک یا دوهفته (روش سنتی)
۴ ـ از طریق روشهای خشن و قوه قهریه مثل شلاق درمانی ، زندان درمانی در منزل ، بستن معتاد به تخت و یا طناب پیچ کردن
۵ ـ سم زدایی سریع و فوق سریع که بسیار تا بسیار مخرب است
۶ ـ با روش سقوط آزاد یا قطع ناگهانی و داوطلبانه موادمخدر
۷ ـ ورزش درمانی ، موزیک درمانی ، جادو درمانی ، جن درمانی و . . .
ظاهراً تمامی روش های فوق برای ترک اعتیاد در مقطع بروز عکسالعملهای آشکار مؤثر است ، چون فرد معتاد اگر آزمایش ادرار بدهد ، آزمایش منفی است یعنی موادمخدر در ادرار شخص نیست بنابراین به غلط می گویند کار درمان جسمی یا فیزیکی یا فیزیولوژی تمام است و فرد معتاد از نظر جسمی مشکلی ندارد و بقیه مشکلات معتاد ، روحی ، روانی و رفتاری است که بایستی درمان شود مثلاً با گفتار درمانی یا گروه درمانی ، تصور می کنند چون اسهال فرد معتاد بهبود یافته ، دیگر مشکل جسمی ندارد . تعجب میکنم از این همه اشتباه دانشمندان و متخصصین علم !
عکس عکس العمل های پنهان
این مرحله که حساسترین و سرنوشتسازترین مرحله درمان اعتیاد بوده و همیشه از چشم متخصصان پنهان مانده است و اگر هم پنهان نبوده به آن توجه جدی نمیکردند و ساز و کار آن را نمیدانستند که چگونه و در چه مدتی بایستی این مرحله را سپری نمود و جسم را ترمیم نمود !
البته مشکلات این مرحله در مرحله اول هم وجود داشتند ولی انسان کمتر متوجه آنها میشد. برای مثال کسی که در مرحله نخست دچار اسهال شدید گردیده و مرتب دلپیچه دارد و به طرف توالت میرود ، هرگز افسردگی را حس نمیکند. این مشکلات عبارتند از :
۱ ـ افسردگی ۲ ـ ناامیدی
۳ ـ گوشهگیری ۴ ـ عدممیل به زندگی
۵ ـ کمحوصلگی ۶ – زود خستهشدن
۷ ـ بیخوابی ۸ ـ تنبلی
۹ ـ کندذهنی یا فراموشی ۱۰ ـ گریه کردن
۱۱ ـ ترشح بزاق چسبناک در گلو ۱۲ ـ بیدارشدن میل جنسی
۱۳ ـ ناتوانی جنسی ( انزال سریع )
نکته بسیار مهم :
مشکلات فوقالذکر هیچکدام در مرحله نخست منشا یا ریشه روانی ندارند ، درصورتیکه اکثر قریب به اتفاق متخصصین ریشه این مشکلات را علتهای روانی میدانند و میخواهند با گفتار درمانی و یا گروه درمانی آن را حل نمایند ، درصورتی که این اختلالات در اثر ضعیف شدن سیستم ضد درد بدن انسان و عدم تولید یا بازدهی نامناسب سیستمهای تولیدکننده مواد شبهافیونی و شبهمرفینی جسم انسان است که کاملاً ریشه فیزیولوژی دارد. بایستی برای معالجه بهگونهای عمل شود که این سیستمها به آرامی دوباره کار خود را شروع نمایند و دادن داروهای خوابآور ، ضدافسردگی و روانگردان بعنوان داروهای کمکی به بیمار نه تنها کمکی به او نخواهد کرد بلکه باعث تخریب بیشتر سیستم افیونی جسم میگردد ، به عبارت دیگر با آب ریختن درون چشمهای که خشک شده ، نمیتوان آن را به جوشش درآورد ، بلکه بایستی بصورت اصولی و اساسی چشمه را ترمیم نمود. امروز ما با معتادین زیادی برخورد داریم که برای مثال موادمخدر را همراه با قرصهای مختلف مصرف میکنند ، اینها همان کسانی هستند که قبلاً ترکاعتیاد کردهاند اما با عود مجدد به این قرصها هم اعتیاد پیدا کردهاند. گاهی مشاهده شده اشخاصی که ۶۰ الی ۸۰ عدد قرص و گاهی ۳۰۰ الی ۴۰۰ عدد قرص (که به تصور و فکر هم نمیگنجد) مصرف میکنند !
برای ترمیم سیستمهای شبهافیونی ، تجربه نشان داده است که درصورت برنامهریزی صحیح میتوان با طی مسافت زمانی حدود ۱۱ ماه به ۹۰ درصد تعادل از نظر جسمی رسید. با تعادل جسم ، روان هم به تعادل میرسد. ۱۰ درصد باقیمانده درطول زمان حل میشود ، البته مشکل جهانبینی یا نگرش فرد نسبت به خودش و جهان پیرامون و سایر انسانها هنوز به قوت خود باقی است که بایستی با شرکت در کلاسهای گروهدرمانی که از روز نخست درمان آغاز میگردد ، حل شود. لازم به توضیح است که اگر این مشکل ، یعنی جهانبینی حل نشود با برطرف شدن کلیه مشکلات جسم و روان ، شخص دوباره به اعتیاد روی خواهد آورد .
درمان در مرحله عکسالعملهای پنهان
درمان در این مرحله به یک روش ولی دونوع ماده مصرفی انجام میگیرد :
الف : استفاده از یک داروی جایگزین استاندارد
ب : استفاده از خود مادهمخدر
الف : استفاده از خود مادهمخدر
در استفاده از خود ماده مخدر ابتدا میزان مصرف روزانه و دفعات مصرف در طول ۲۴ ساعت ، ظرف حداکثر یکهفته مشخص میگردد. هیچ لزومی ندارد ما بخواهیم میزان مصرف اولیه یا دفعات مصرف آن را کمتر از میزان مصرفی بگیریم ، چون تعادل شخص با شروع درمان بهم خواهد ریخت و ادامه راه را مشکل مینماید . درضمن با شروع درمان مواد مصرفی به سرعت کاهش مییابد. پلههای کاهش بایستی ۲۱ روزه یا ۳ هفته باشد . چون هفته اول فرد به میزان اندکی کاملاً متعادل نیست ، هفته دوم کاملاً اوضاع عادی میشود و هفته سوم مواد کاملاً فرد را سرخوش مینماید و آماده میشود برای حرکت یا کاهش بعدی. درطول زمان کاهش ، ممکن است هرگونه مشکلی مثل کمخوابی ، کمحوصلگی و یا افسردگی بروز نماید. باید بدانیم که مشکل بسیار جزیی است و حتماً بایستی صبر کند و تحمل نماید چون به سرعت جسم کمبود موادمخدر را جبران مینماید. و لازم است درنظر داشته باشیم جسم با تمام قدرت درحال ساخت و ساز میباشد و حتی بعضی از بیماریهای سابقهدار شخص مثل هپاتیت ، نارسایی یا تپش قلب ، مشکلات گوارشی ، افسردگیهای طولانی ، مشاهده شده که پس از پایان دوره درمان ، بهبود حاصل می شود و استفاده از هرگونه داروی کمکی مثل خوابآورها ، آرامبخشها ، ضدافسردگیها ، باعث جلوگیری از درمان قطعی میگردد.
میزان کاهش :
درمجموع میزان کاهش بایستی حدوداً یا ۲۰ درصد مرحله قبلی باشد و اگر تعداد دفعات مصرف روزانه بیش از یکبار باشد ظرف مدت ۵/۵ ماه شایسته است به نقطه یکبار مصرف در روز برسیم و کلیه دفعات مصرف به ترتیب اولـویت یکی ، یکی حذف گردند .
این مرحله را میتوان فقط با استفاده از یکدارو استاندارد طبق روش الف درمان را به مرحله اجراء درآورد .
نکته : خارج از بحثهای قانونی و حقوقی من به تجربه دانستم که هیچ دارویی مناسبتر ، قـویتر ، کاملتر ، کمخطرتر و مفیدتر از خود موادمخدر برای درمان همان مادهمخدر نیست اما در عین حال ، تریاک بعنوان یکداروی ترکیبی با ۲۵ آلکالویید برای درمان اکثر بیماریهای اعتیاد مثل هرویین ، انواع قرصها ، شیشه ، کوکایین ، بسیار مؤثر میباشد و خداوند هیچگونه دارویی سالمتر و مفیدتر از تریاک تاکنون خلق نکرده است .