بنام خدا
پیش از این گقته شد که معرفت آدمی ازسه طریق ممکن است عقل دل ونقل(وحی) .در مورد دل امری شخصی است اما میماند دومورد دیگر عقل ونقل در مورد نقل باید گفت که وحی یا کلام معصوم وحتی کلام بزرگان دیگر حاوی هم عقلانیت وهم عرفان است وتشخیص وتجزیه آندو امری دشوار است ولذا تنها شیوه ممکن برای رشد عقلانیت درجامعه بهره بردن ازقدرت عقل وخرد است. برای اینکه مطلب کاملا روشن شودمثال هائی میزنم.نویسنده ای مطلبی را مینویسد اما درصدر آن مطلب آیه ای از کلام خدا درباره مطلب خود مینویسد ویا روایتی ذکر میکند ممکن است بگوئیم که این روایت یا آیه خواننده را درادامه مطالعه مطلب تشویق میکند .اما اینگونه نیست خواننده با دیدن پیام خدا وپیامبر ازهدف نویسنده آگاه میشود ومطلب را اگر هم دنبال کند دیگر خرد خودرا بکار نمیگیرد بعبارت دیگر تسلیم آیه وروایت میشود همینگونه است اگر نویسنده مطلب خودرا با کلامی از بزرگی آغاز کند مثلا بگوید که امام راحل اینگونه نظر داده اند ویا رهبری نظام نظرشان اینست . وجود همین مطالب در صدر نوشته خواننده را خلع سلاح عقلانی میکند یعنی باید مطلب را بپذیرید چرا که نظر بزرگان اینست . این امر تعطلیلی ویا رکود عقل را بدنبال دارد اما اگر نویسنده ویا سخنران بی آنکه آیه یا روایت ویا کلام بزرگی را پیش آورد وارد بحث خود شود خواننده وشنونده خرد خودرا بکار میگیرد تا ایرادی را که برکلام یا نوشته است دریابد وهمین امر موجب رشد خردمندی وعقلانیت درجامعه است.کسیکه کلام خودرا با موارد یادشده آغاز میکند درواقع بدیگری هشدار میدهد که سکوت کن وبپذیر . نویسندگان .سخنرانان ومنبریها باید بیاموزند که اندیشه خودرا مدلل ومنطقی کنند وحداقل یکبار بدون استناد به سخن بزرگان کلام یا نوشته خودرا برای خود استدلال کنند واگر توانستند آنگاه بنویسند ویا بگویند والا کلام دیگران نیازی به بیان نیست ومردم خود آنهارا میدانند البته پس از پایان نوشتار ویا گفتار میتوان با استناد به موارد یادشده اندیشه خودرا تحکیم بخشید . اینک بکلام خدا وپیام معصوم گوش دهید که خداوند فرمود بندگان خوب من کلام را میشنوند وبهترین آنرا برمیگزینند ویا هرگز به گوینده نگاه مکن سخن اورا دریاب.
برای نمونه مطلب زیررا ببینید که نویسنده یا سخنران برای مطلب خود تنها جملات بزرگان را تفسیر میکند درحالیکه خود میتواند نظر خویش را با استدلال بیان کند ومثلا بگوید چرا دراسلام جمهوریت وجود ندارد.
امام (ره) چون درصدد نفی حکومت سلطنتی بودند، لفط جمهوری را به کار بردند/امام برای اقناع طرفهای مقابل، به رأی مردم استدلال میکنند