بنام خدا
بابررسی تاریخ 1400 ساله اسلام چند شیوه انتخاب حاکم دردنیای اسلام وجودارد که بجز دومورد که دارای مبانی دینی است سایر موارد منطبق با ضوابط اسلامی نیست .درزیر باختصار بدانها اشاره میشود.
یک:گزینش براساس نصب الهی
در این شیوه خداوند حاکم اسلامی را منصوب وتوسط پیامبرش به جامعه معرفی نموده ومردم با وی بیعت میکنند در این شیوه معرفی خلیفه توسط خداوند وپیامبر صورت گرفته ومردم نسبت به پذیرش وی اقدام میکنند .این باور شیعه هست که درآخرین حج پیامبر بامر خدا امام علی درغدیرخم معرفی گردیدند ودرهمانجا مردم نیز با وی بیعت نمودند. البته این بیعت با رحلت رسول خدا شکسته شد وخلافت هرگز به علی ع نرسید وهرگز این شیوه درعمل درطول تاریخ اسلام پیاده نشدتا...
البته نصب پیامبرتوسط خداوند وبیعت مردم به ایشان نیز برهمین مبنا بوده است وحکومت پیامبر درمدینه اینگونه شکل گرفت.
دو:گزینش براساس شورا
در این شیوه حاکم اسلامی یا خلیفه براساس آیات مربوط به شورا توسط شورای منتخبی انتخاب وبه مردم معرفی میشود ومردم با وی بیعت مینمایند. مانند معرفی ابوبکر بعنوان خلیفه اول بمردم پس ازرحلت رسول اکرم ازطرف شورای سقیفه وبیعت مردم با وی. این شیوه مورد باور اهل تسنن است که تا مدتی بدان عمل شده است. براین اساس در مرتبه چهارم امام علی ازسوی شورای یادشده به خلافت برگزیده شدند.وهمینگونه فرزند ایشان امام حسن که دوره ای کوتاه دراین سمت بودند وسپس با معاهده صلح این سمت به معاویه انتقال یافت .
در اواخر خلافت معاویه مساله گزینش یزید ازجانب وی به خلافت مطرح شد ودرانتخاب حاکم ازطریق شورا انحراف بوجودآمد واین انحراف درحکومت امویان وسپس عباسیان ادامه یافت وخلافت تبدیل به سلطنت واستبدادشد ودیگر بمسیر خود بازنگشت وبعدها سرزمین اسلامی تقسیم وهربخشی برای خود حکومت جداگانه داشتند ودرنهایت اسیر استعمار وسپس تبدیل به حکومتهای وابسته گردیدند.هم اکنون در تمامی کشورهای اسلامی دوشیوه یادشده مطلقا اجرا نمیگردد. اما
در سال 1357 با وقوع انقلاب اسلامی برهبری امام راحل گونه دیگری ازتشکیل حکومت شکل گرفت که میتوان آنرا ترکیبی از دوشیوه یادشده همراه با تحولات دنیای غرب شد بدین صورت که ملت ایران با پذیرش امامت حضرت مهدی ع که منصوب الهی هستند مستقیما با امام راحل بعنوان نائب ایشان بیعت کردند وایشان نیز نظام اسلامی را برپایه شورائی بودن ارکان حکومت در قانون اساسی تنفیذ نمودند که این نوعی تلفیق میان دو شیوه یادشده دربالاست . البته در اصلاح قانون اساسی انتخاب مستقیم مردم تبدیل به انتخاب غیر مستقیم رهبری شد که بنوعی همان شورای مورد قبول اهل سنت است(مجلس خبرگان رهبری). نتیجه آنکه نظام اسلامی ایران ترکیبی از دو شیوه گزینش رهبری درجهان اسلام درقالب شکلی پیشرفتهای بشر امروزی است.
نکته:این دوروش درعرض هم قراردارند ومیتوان آندو را با هم تلفیق نمود ضمنا در مورد اول مسوولیت معرفی رهبری با خداوند ودر دومی با مجلس خبرگان خواهد بود که درتلفیق مسوولیت مشترک میگردد.
بنظر بنده کشورهای اسلامی اگر بخواهند خودرا منطبق با ضوابط اسلامی کنند بهترین روش گزینش ملت ایران است که باتوجه به مقبولیت امام مهدی ازسوی همه مسلمانان حکومتهای آنان بصورت مردمسالاری دینی ودرچارچوب یک قانون اساسی مدرن تنظیم واداره گردند.