اصولا نظارت بر امور گوناگون باعث افزایش کیفیت و کارآیی کار می شود. در اقتصاد دینی علاوه بر آن نظارت بیرونی که در همه کشور ها و سیستم های اقتصادی کم و بیش وجود دارد یک نظارت درونی بر مبنای اعتقاد به معاد نیز علاوه بر نظارت بیرونی وجود دارد. اقتصاد دو بخش اخلاقی یا فنی یا به عبارتی دنیوی و معنوی دارد که اصولا یکی از دلایل سقوط اقتصادهای لیبرال را می توان همین فاصله گرفتن از اخلاق دانست به طوری که در چنین اقتصاد هایی منافع فردی به منافع اجتماعی وعمومی ارجحیت دارد تا آنجا که رئیس فدرال رزرو نیز یکی از دلایل بحران های مالی بین المللی را انباشت ناعادلانه ثروت های رانتی در دست افرادی معدود می داند. اما با وجود احکام واجبی از قبیل زکات و خمس و همچنین احکام مستحب و توصیه شده ای مانند انفاق و صدقه می توان بر این نکته تاکید داشت که اسلام طرفدار عدم انباشت ثروت در دست عده معدودی می باشد . کما اینکه اسلام اصولا بر اساس آیات و روایات مستند با شرایطی که موجبات رانت را نیز ایجاد می کند به شدت مخالف است.
در اینجا شباهتی که میان اقتصاد ژاپن ومبانی اقتصاد اسلامی وجود دارد تحقق رفتارهای عدالت گرایانه است. رئیس شورای نظام مالی دولت ژاپن با اشاره به اینکه صندوق های سرمایه گذاری امانی ژاپن شبیه به صندوق های قرض الحسنه اسلامی است می گوید: "در اقتصاد ژاپن توزیع درآمدها به صورت عادلانه است و اختلاف فاحشی در میان دهک های مختلف جامعه وجود ندارد. پروفسور نااویوکی یوشینو با اشاره به اینکه منافع اجتماعی برای ژاپنی ها بسیار مهم است و این موضوع از اصول مهم اسلام نیز به شمار می رود می گوید: "اقتصاد ژاپن گروه محور است در حالیکه بسیاری از کشورهای غربی اقتصاد مبتنی بر فرد محوری را شاهد هستیم ، شاید التزام به مبانی اقتصادی اسلام یکی از دلایلی باشد که امروزه ژاپن را با در اختیار داشتن فقط ۰.۳ درصد از سطح کره زمین یکی از اقتصادهای برتر جهان قرار داده است.