که تو امامت کرده باشی
حتی اگر من ندانسته
به آن نماز خوانده شده باشم
کاش تنفس در حریمی مرا تقدیر شود
که به عطر نفس های تو بهار شده باشد
حتی اگر من ندانسته
نفس به این نفس عشق آفرین داده باشم
کاش در شبی جهان افروز
در شب قدری
و حتی شب های قدر پیش رو
به جان بشنوم
حدیثی را که از خود روایت می کنی
کاش این شب های قدر
که حرم نشین حضرت رضاییم
زیارت نامه خوانی ات را ببینم
که به یازده امام و سیزده معصوم سلام می کنی
کاش جمعه ای بیاید
که تو بیایی
_نه تو آمده ای_
روزی بیاید که ما
سر قرار آمده باشیم
و از سمت قبله
نوری همه ی چشم ها را بیدار کند
به حدیثی که از خود می خوانی
*شاهد