کارگروه
منتظران ظهور
این کارگروه برای عاشقان ظهور و منتظران آمدنش می باشد لذا از تمام عاشقان و منتظران ظهورش برای عضویت در این کارگروه دعوت می شود.
 

بهار تجدید حیات قرآن؛ رمضان و بهار عالم؛ حکومت مهدی موعود

صفحه اصلی کارگروهها >> منتظران ظهور  >> بهار تجدید حیات قرآن؛ رمضان و بهار عالم؛ حکومت مهدی موعود
سرباز گمنام

سرباز گمنام

در کارگروه: منتظران ظهور
تعداد ارسالي: 1269
11 سال پیش در تاریخ: شنبه, تير 22, 1392 12:36


 




بهار تجدید حیات قرآن؛ رمضان و بهار عالم؛ حکومت مهدی موعودشبستان/ همانگونه که سال را بهاری است و بهار عبادت رمضان است، به همین نحو عالم از حیث پر شدن از عدل و داد نیز بهار دارد. این بهارها گاهی مقطعی و کوتاه بوده و برخی طولانی تر. اما سرانجام سر منزل این تاریخ را بهاری است که با رهبری مهدی موعود به بهار حقیقی و دولت کریمه و دولت عدل و داد مبری از ظلم منتهی می شود.
بهار خود انقلابی است.. انقلاب نهائی مدیریت جهان با مقدماتی همراه است ازجمله آنها پر شدن عالم از ظلم و فساد. البته این بدین معنا نیست که ما با اختیار و آگاهانه اقدام به ظلم کنیم تا زمینه ظهور حضرت را فراهم آوریم. بلکه ما هر یک مسئولیم و باید خود را برای تحول و انقلاب نهائی آماده کنیم.



بهار تجدید حیات قرآن؛ رمضان و بهار عالم؛ حکومت مهدی موعود:


انسان حالتى دارد که از یکنواختى ملول مى‏شود و طالب تجدّد و تنوّع است. تجدّد و نوخواهى، احتیاجى است در وجود بشر. امّا اینکه رمز این کار چیست، چرا بشر در کمال اشتیاق چیزى را طلب مى‏کند و همین‏که به او رسید از شدّت و هیجانش کاسته مى‏شود، کم کم به سردى و خستگى و احیاناً به تنفّر و انزجار منتهى مى‏شود، فرصتی دیگر می طلبد.


 


بعضى گمان مى‏کنند که این خصیصه، ذاتى بشر است. بشر همیشه مشتاق و آرزومند چیزهایى است که ندارد. داشتن، مدفن عشق و علاقه و خواستن است. امّا بعضى دیگر نظر دقیق‏ترى دارند. مى‏گویند اگر واقعاً چیزى مطلوب غریزى و ذاتى بشر باشد، ممکن نیست که وصال او را سرد و افسرده کند.


 


در نهاد و غریزه بشر معشوق و محبوبى کامل‏تر و عالى‏تر است؛ محبوبى که کمال لایتناهى است. به دنبال هر محبوبى که مى‏رود، در حقیقت، نشانى از محبوب اصلى و واقعى خود را در او مى‏بیند و به گمان محبوب اصلى به سراغ او مى‏رود، امّا پس از وصال چون خاصیّت آن محبوب اصلى را در او نمى‏بیند و احساس مى‏کند که این موجود قادر نیست، خلأ وجودى او را پر کند، به سراغ محبوبى دیگر مى‏رود، و همین طور ... مگر آنکه روزى به محبوب اصلى و حقیقى خود نائل گردد؛ آن وقت به کمال واقعى خود که اتّصال به کمال لا یتناهى است، خواهد رسید و در بهجت و سعادت کامل غرق مى‏گردد و براى همیشه آرام مى‏گیرد و دیگر خستگى و افسردگى و کسالت در او راه نمى‏یابد (أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ).


 


قرآن کریم درباره بهشت مى‏فرماید: "لا یَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا" یعنى این تفاوت میان نعمت هاى آخرت و این دنیا هست که در این دنیا انسان طالب تحوّل و تغیّر است، امّا در آخرت طالب تغیّر و تحوّل و نو شدن و عوض شدن نیست.


 


به هر حال، مسلّماً انسان در این دنیا طالب تجدّد و تنوّع است. تجدّد موجب انبساط و شکفتگى خاطر مى‏گردد، خصوصاً اگر آن تجدّد و تنوّع در جهت حیات و تازگى زندگى باشد. تجدّد و تنوّع، کدورت و ملال را از خاطر مى‏زداید.


 


هر زمان نو صورتى و نو جمال تا ز نو دیدن فرو میرد ملال‏


در تشریع نیز این نکته رعایت شده، در هفته، روزى و در سال، ماهى براى عبادت اختصاص داده شده است؛ یعنى تشریع به بدرقه تکوین رفته است. روز جمعه در هفته، و ماه رمضان در سال، اوقات تجدید حیات معنوى و زدودن خاطر از ملال ها و کدورت هاى مادّى است. در حدیث است:
لکلّ شى‏ء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان
هر چیزى بهار و فصل تجدید حیاتى دارد؛ بهار و فصل تجدید حیات قرآن در دل اهل ایمان، ماه رمضان است.


 


على (ع) مى‏فرماید:


تعلّموا القرآن فإنّه ربیع القلوب


قرآن را بیاموزید که بهار دلها قرآن است.


 


بهار طبیعى را خورشید به وجود مى‏آورد که پس از مدّتى دورى و فاصله، با اشعّه گرم خود طبیعت مرده را زنده و زمین خفته را بیدار مى‏کند؛ و بهار معنوى را خورشید تابنده قرآن در دلهاى مرده و روح هاى افسرده ایجاد مى‏کند. هم از فرصت بهار معنوى باید استفاده کرد و هم از فرصت بهار طبیعى. رسول اکرم(ص) درباره بهار معنوى- یعنى ماه مبارک رمضان- فرمود:
فاسئلوا اللَّه بنیّات صادقة و قلوب طاهرة أن یوفّقکم لعبادته و تلاوة کتابه
از خداوند با نیّت هاى جدّى و راستین و با دل هاى پاک بخواهید که توفیق بندگى و تلاوت کتاب الهى به شما عنایت کند.


سهم انسان از فصل بهار


در قرآن کریم مکرّر از این تجدید حیاتى که براى زمین رخ مى‏دهد یاد شده ولى به عنوان یک درس و تعلیم و به عنوان راهنمایى بشر، که از این فصل چه استفاده‏اى باید بکند و چه الهامى باید بگیرد.


 


هر یک از فرزندان زمین از گیاهان و حیوانات و انسان از این فصل حیات‏بخش سهمى و حقّى دارند: گل ها و سبزه‏ها در این فصل خود را به کمال رشد مى‏رسانند، به حدّ اعلى جمال خود را طراوت مى‏دهند؛ اسب و گاو و گوسفند خود را به آب و علف مى‏رسانند، خود را فربه مى‏سازند، جست و خیزى مى‏کنند؛ انسان هم از آن جهت که انسان است، عقلى دارد و فهمى، دلى دارد و احساساتى و عواطفى، او هم از این فیض عام سهمى دارد. سهم انسان چیست؟


 


براى بعضى از مردم فصل حیات‏بخش بهار الهام دهنده است، درس است، آموزنده است، نکته‏ها، رمزها و حقیقت ها در مى‏یابند. امّا متأسّفانه استفاده بعضى دیگر از افراد از حدّ استفاده یک حیوان تجاوز نمى‏کند. حاصل بهره آنها از این تجلّى باشکوه خلقت، شکم پر کردن و عربده کشیدن و بد مستى کردن و سقوط در منت ها درجه حیوانیّت است. آنها در این فصل الهام مى‏گیرند امّا نه از این فصل بلکه از صفات و ملکات پلید خودشان؛ الهام مى‏گیرند امّا چه چیز الهام مى‏گیرند؟ جنایت و آدمکشى، فحشاء و فساد اخلاق، شکستن قیود و حدود انسانى.


 


آیا این منتهاى بدبختى نیست که محصول رسیدن ایّامى به این لطف و صفا و طراوت، تیرگى دل و تاریکى روح و قساوت قلب باشد؟ آرى، هر کسى بر طینت خود مى‏تند.


 


به هرحال، فصل بهار فصل تجدید حیات و زندگى از سر گرفتن زمین ماست؛ فصل نشاط و خرّمى زمین است؛ فصلى است که زمین در شرایط تازه و جدیدى قرار مى‏گیرد و مستعد مى‏شود که بزرگترین موهبت هاى الهى یعنى حیات و زندگى به او افاضه شود.


 


در قرآن کریم از این حالت زمین، از این تجدید حیاتى که براى این موجود رخ مى‏دهد، مکرّر یاد شده. در حدود 15 بار و شاید بیشتر در قرآن به این موضوع اشاره شده، ولى به عنوان یک درس و یک تعلیم و یک حکمت آموختنى.( مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج‏3، ص: 367).


 


همانگونه که سال را بهاری است و بهار عبادت رمضان است، به همین نحو عالم از حیث پر شدن از عدل و داد نیز بهار دارد. این بهارها گاهی مقطعی و کوتاه بوده و برخی طولانی تر. اما سرانجام سر منزل این تاریخ را بهاری است که با رهبری مهدی موعود به بهار حقیقی و دولت کریمه و دولت عدل و داد مبری از ظلم منتهی می شود.


 


بهار خود انقلابی است . گذشت فصول و ماه ها و نو به نو شدن و تحول طبیعت نمونه ای طبیعی از انقلاب است. انقلاب نهائی مدیریت جهان با مقدماتی همراه است ازجمله آنها پر شدن عالم از ظلم و فساد. البته این بدین معنا نیست که ما با اختیار و آگاهانه اقدام به ظلم کنیم تا زمینه ظهور حضرت را فراهم آوریم. بلکه ما هر یک مسئولیم و باید خود را برای تحول و انقلاب نهائی آماده کنیم و با علم آموزری و عمل صالح، خود از یاران حضرت در زمان حضرت باشیم نه آنکه در برابر قیام عادلانه ایستادگی کنیم و در زمره گروهی گمراه باشیم که در برابر قدرت الهی حضرت به گورستان ظالمین ملحق شویم.





حذف ارسالي ويرايش ارسالي