به گزارش
خبرنگار دفاعی - امنیتی باشگاه خبرنگاران؛ فدراسیون دانشمندان آمریکا، FAS در گزارش سالانه خود در سال 2012 درباره قدرت نظامی ایران، از قدرت جنگ و نیروهای ویژه جنگ نامتقارن ایران اشاره کرده و مینویسد، این نیرو برای دفاع از خاکهای سرزمینی ایران غیر قابل نفوذ است.
اما قبل از پرداختن به قدرت نیروی دریایی ایران در جنگ نامتقارن، نگاهی به مشخصات جغرافیایی خلیج فارس و تنگه هرمز انداخته میشود.
چرا ایران تاکتیک جنگ نامتقارن را ترجیح میدهد؟
"خلیج فارس" در 24 تا 30 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 48 تا 56 درجه و 25 دقیقه طول شرقی از "نصفالنهار گرینویچ" قرار دارد. "خلیج همیشه فارس" توسط "تنگه هرمز" به "دریای عمان" و از طریق آن به "دریاهای آزاد" مرتبط است.
طول مرز آبی ایران با خلیج فارس، با احتساب جزایر در حدود 1800 کیلومتر و بدون احتساب جزایر در حدود 1400 کیلومتر و طول خلیج فارس از تنگه هرمز تا آخرین نقطه پیشروی آن در جهت غرب در حدود 805 کیلومتر است.
عریضترین بخش خلیج فارس 290 کیلومتر است. عمیقترین نقطه خلیج فارس با عمق 93 متر در 15 کیلومتری "تنب بزرگ" و کم عمقترین نقطه آن با عمقی بین 10 تا 30 متر در سمت غرب میباشد.
تنگه هرمز
"تنگه هرمز" آبراهی است بین "استان هرمزگان" و "استان مسندم" عمان که دریای عمان را به خلیج فارس متصل میکند. این گذرگاه یکی از راهبردیترین مسیرهای بینالمللی کشتیرانی در جهان به شمار میآید.
طول این آبراه 158 کیلومتر و عرض آن از "بندرعباس" تا راس شوریط درعمان بین 56 تا 180 کیلومتر است.
ژرفای تنگه هرمز از خلیج فارس بیشتر است و به دلیل شیب تند کف آن از قسمت شمال به جنوب متغیر است، به طوری که نزدیکی جزیره "لارک"، در حدود 36 متر و در ساحل جنوبی و در نزدیکی شبه جزیره مسندم به بیش از 100 متر میرسد. در حالی که حداکثر عمق آب در خلیج فارس 90 متر است.
قوس تنگه هرمز، رو به شمال و به طرف درون فلات ایران قرار دارد و در نتیجه بیشترین خط ساحلی آن در راستای کرانههای ایران قرار گرفته است.
چه عواملی در برنامهریزی "نیروهای دریایی ایران" و تمایل آنها به "جنگ نامتقارن" در خلیج فارس تاثیرگذار است؟
جغرافیای ساحلی
در بالا به مقیاسهای جغرافیایی خلیج فارس و تنگه هرمز اشاره شد. یکی از عواملی که باعث میشود ایران بتواند در جنگ احتمالی خلیج فارس دست بالا را بگیرد همین موقعیت جغرافیایی تنگه هرمز و خلیج فارس است. برخی از مزیتهای جغرافیایی این منطقه از این قرار است:
*وجود مناطق متعدد عملیاتی که زمان انتقال نیروهای ایرانی را کاهش داده و زمان واکنش به نیروهای دشمن را ممکن میسازد.
*عمق و حجم شبکههای جادهای ساحلی که عملیاتهای تاکتیکی ایران و انعطافپذیری نیروهای این کشور را افزایش میدهد.
*آبهای نسبتاً محدود خلیج فارس که مانور نیروهای دریایی متخاصم را محدود کرده و ایران را قادر میسازد با "موشکهای ساحلی" دوربردی که دارد اهداف خود را در دور دست نیز هدف قرار دهد.
پایگاههای نظامی، مناطق عملیاتی و مسیرها
در "خط ساحلی جنوب ایران"، حدود 10 بندر بزرگ و کوچک به علاوه بسیاری از روستاهای ماهیگیری و دریانوردی که همه آنها موقعیت مکانی بسیاری مناسبی برای پنهان کردن جنگافزارهای کوچک هستند.
نیروی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران مناطق عملیاتی گستردهای در این اماکن دارد، به علاوه نیروهای بومی منطقه نیز حمایت خود را از این نیروها اعلام کردهاند.
استتار
در جنگهای نامتقارن، افراد تلاش میکنند توسط دشمن شناسایی نشده و برای حمله از اقدامات استتاری و پنهانی بسیاری استفاده میکنند. شکل ساحلی خلیج فارس در مجاورت ایران از نوع طولی است که موازی با محور ارتفاعات مجاور است.
خط ساحلی خلیج فارس دارای برآمدگیهایی که به 2000 متر میرسند. برآمدگیهای مرتفع، این امکان را به نیروهای ایرانی میدهد تا به راحتی بتوانند خود را استتار کنند.
به علاوه، شبکه جزایر، شاخابهها و زیرساختهای حمایتی ساحلی امکان بسیار خوبی برای عملیاتهای شناسایی، عملیاتهای مینگذاری و حملات زنبوری میدهد.
بسیاری از قسمتهای عمیق خلیج فارس در ایران قرار دارند. قسمتهای کم عمقتر در قسمتهای جنوبی قرار دارند که پر از جزایر مرجانی کوچک، چاههای نفت، سکوهای پمپاژ نفت و تپههای زیر آبی است که همگی آنها ناوبری را مشکل کرده و ترافیک حمل و نقل دریایی را به سمت کانالهای عمیق نزدیک جزایر و خطوط ساحلی ایران میفرستند. ایران میتواند از این مزیت با استفاده از کانالهای عمیق و "مینگذاری در آبهای عمیق" استفاده کند. گرچه مینگذاری سر و صدای زیادی به پا خواهد کرد، اما مقابله با این تاکتیک بسیار مشکل است، زیرا زمانبر و پرهزینه خواهد بود.
به گزارش "والاستریتژورنال"،"جوناتان گرینرت" Greenert، در سال 2011 به همراه ناو هواپیمابر "USS" به خلیج فارس سفر کرد و تحلیلی نظامی از تنگه هرمز داشت.
این فرمانده آمریکایی اعتقاد دارد علیرغم تجهیزات نظامی سنگین ناو هواپیمابر، یک خطر بالقوه نیروی دریایی آمریکا را تهدید میکند؛ خطر چیزی نیست جز تاکتیک جنگ نامتقارن نیروی دریایی ایران.
براساس تحلیلهای نظامی، در صورتی که آمریکا بخواهد به تاسیسات هستهای ایران حمله کند، با واکنش سخت ایرانیها همراه خواهد بود. انتقامجویی ایران در دریا با استفاده از "تاکتیکهای جنگ نامتقارن و چریکی" با تبحر بسیار بالایی که آنها دارند، افزایش خواهد یافت.
تهدیدهایی مانند "مینهای دریایی"، "حملات زنبوری قایقهای تندرو" یا همان تجهیزات نامتقارن ایرانی مانند بمبهای کنار جادهای در افغانستان خطرناک و غیر قابل پیشبینی هستند. به علاوه هزینه مینهای دریایی و قایقهای کوچک تندرو با هزینهای که بر اثر غرق شدن یکی از ناوهای جنگی غولپیکر چند میلیارد دلاری به آمریکا میشود قابل مقایسه نیست.
پیدا کردن مینهای دریایی ایران مثل بازی موش و گربه میماند
به گفته یک مقام نظامی در خاورمیانه، ایرانیها به خوبی کار خود را بلد هستند، آنها همیشه از رویکرد نامتقارن به خوبی بهره بردهاند و تجربه جنگ هشت ساله این کشور با عراق به خوبی این مساله را ثابت کرده است.
قبل از انقلاب اسلامی، ایران زرادخانه بزرگی از تجهیزات نظامی در دست داشت اما در دهه 80 به خاطر وقوع جنگ کاهش پیدا کرد. از همان زمان بود که ایران به فکر ابتکار در تجهیزات نظامی خود افتاد.
به گفته کارشناسان، یکی از تاکتیکهای جنگ نامتقارن که توانایی ایران در برابر ناوهای آمریکایی خلیج فارس را افزایش میدهد، مینهای دریایی این کشور است.
بر اساس تخمین تحلیلهای نظامی ایران بیش از 5 هزار مین دریایی در اختیار دارد. ایران انواع گوناگونی از مینهای دریایی را در اختیار دارد؛ از مینهایی گرفته که در هنگام تماس منفجر میشوند تا مینهای با فنآوری بالا و مینهای بستر دریایی که میتوانند سیگنالهای آکوستیک ناوها را شناسایی کرده و زیر ناو منفجر شوند.
اسکات تراور؛ تحلیلگر مینهای دریایی میگوید پیدا کردن مینهای دریایی ایران مثل بازی موش و گربه برای نیروی دریایی آمریکا میماند. مینهای دریایی مانند مینهای زمینی خطرناک هستند، به علاوه پیدا کردن آنها نیز مشکل است.
البته آمریکاییها قبلا طعم مینهای ایرانی را چشیدهاند.
14آوریل 1988، در جریان یکی از عملیاتهای اسکورت، ناو"USS Samuel B roberts"در حال اسکورت کشتی کویتی از مسیری در مرکز خلیج فارس بود که ناگهان متوجه میشود وارد یک منطقهی مینگذاری شده است. ناو بسرعت تغییر مسیر میدهد تا از منطقه خارج شود، اما دیگر دیر شده بود. یک مین تماسی درست در زیر ناو منفجر میشود و یک حفره 25 فوتی (8 متر) در بدنهی ناو ایجاد میکند.
کل موتورخانهی ناو پر از آب شده و دو توربین گازی ناو از کار میافتند، صدمه به ساختار ناو در این حد معمولا به غرق ناو میانجامد، اما ملوانان موفق شدند ناو را نجات دهند، در نتیجه این اصابت مین، 10 نفر صدمه دیده و حدود صد میلیون دلار خسارت به ناو وارد شد.
اژدرهای ایرانی، رعبآورترین سلاح نامتقارن ایرانی
در میان جدیدترین تهدیدهای ایران اژدرهای ایرانی است که میتوانند در دل ناوهای جنگب بنشینند و آنها را زمینگیر کنند.
کارشناسان نظامی نگران اژدرهایی هستند که از زیردریاییهای کیلو، Yono و غیره شلیک میشوند.
در سالهای اخیر، ایران توانایی اژدرها خود را افزایش داده و خط تولیدی از حداقل دو نوع اژدر 533 و 324 میلیمتری راهاندازی کرده است.
اژدرهای ایرانی TT-4، 53-56KE، تا 20 کیلومتر برد دارند.
بر طبق گزارشها ایران اژدرهایی طراحی کرده است که ویژه هدف قرار دادن کشتیها و زیردریاییهای تنگه هرمز است.
"اژدر حوت"، موشک اژدری دارای پیشرانه راکتی سطح به دریا و زیر آبی تولید ایران است که نخستین بار در "رزمایش پیامبر اعظم(ص)" در بهار سال 1385 آزمایش شد. چنین موشکی قادر به سوراخ کردن بدنه اغلب کشتیهای جنگی آمریکایی است و نیروی دریایی آمریکا راهکار دفاعی چندانی برای دفاع در مقابل چنین جنگ افزاری ندارند.
به گزارش کارشناسان نظامی، این اژدر برای نیروی دریایی آمریکا رعبآور خواهد بود، قایقهای کوچکی که به حوت مجهز هستند بسیار خطرناک خواهند بود چرا که به دلیل سرعت بسیار بالا، ناوهای دشمن توانایی هیچ واکنشی ندارند.
به گزارش "USATODAY، سرعت اژدر حوت، حدود سه تا 4 برابر اژدرهای معمولی است. گفته میشود ایران با استفاده از تکنولوژی معکوس، اژدر روسی شکوال را بهگونهای غیر قابل باور تغییر داده است.
پایگاه اینترنتی شکبه خبری CNN نیز در گزارش خود با عنوان "ایران سریعترین اژدر جهان را آزمایش کرد" با اشاره به اینکه اژدر حوت سرعتی در حدود 223 مایل در ساعت (100 متر در ثانیه) دارد به نقل از "علی خداوی" "فرمانده نیروی دریای سپاه پاسداران" نوشت:
"هدف از طراحی این اژدر که یک کلاهک بسیار قدرتمند دارد تخریب زیر دریاییها و کشتیهای جنگی بوده و حتی اگر سیستمهای ردیابی کشتیهای جنگی دشمن بتوانند این اژدر را شناسایی کنند به علت سرعت بسیار بالای آن نمی تواند از دست آن فرار کنند".
حملات گروهی قایقهای تندروی ایرانی بلای جان ناوهای آمریکایی
ایران همچنین به داشتن صدها ناوگان ناوچه تندرو معروف است که میتوانند هر چیزی اعم از مسلسل تا موشکهای ضد ناو بزرگ را حمل کنند. در حالی که یک قایق تندرو به تنهایی نمیتواند تهدیدی برای یک ناو باشد اما گروهی از قایقهای کوچک میتواند برای ناو تهدید بزرگی به حساب بیایند.
به گزارش پایگاه تحلیلی Examiner، فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا میترسد که ایران از زیردریاییهای کوچک خود در صورت وقوع جنگ در خلیج فارس استفاده کند. مارک فاکس معاون فرمانده نیروی دریایی آمریکا میگوید: آنها تعداد زیردریاییهای خود را افزایش دادهاند، تعداد قایقهای تندروی ایران نیز افزایش یافته است. به گفته وی ایران دارای قایقهای انتحاری بسیاری است.
فاکس میافزاید: آمریکا برای مقابله با تجهیزات نظامی ایران با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد و نباید توان نیروی نظامی ایران را دست کم گرفت.
10 سال پیش در زمان رامفسلد پنتاگون یک رزمایش کاملا محرمانه برای آزمایش سناریوی خلیج فارس انجام داد. ژنرال پائول ون ریپر فرماندهی "تیم قرمز"(نیروی فرضی ایرانی) را بر عهده داشت. ژنرال ون ریپر پیامهای خود به خط مقدم را با پیامرسان موتور سیکلت فرستاد و ارتش آمریکا نتوانست پیغامها را هک کند. او قایقهای تندرویی را مجهز به موشک و مواد منفجره برای حمله گروهی به سمت ناوهای آمریکایی فرستاد. بعد از اینکه دود انتزاعی کنار رفت بیش از بسیاری از ناوهای آمریکایی به در خلیج فارس دفن شده بود.
بنا به گزارش EagelSpeak، تاکتیکهای زنبوری نیروهای نظامی ایران اینگونه است که 100 قایق تندرو به طور همزمان به یک هدف مانند ناوهای بزرگ یورش میبرند. بنا به گفته کارشناسان نظامی غرب، بیش از 20 قایق تندرو از هر جهت به ناو دشمن حمله میکند که این کار سامانه دفاعی ناو را از کار میاندازد.
تاکتیکهای حملات زنبوری نیروی دریایی ایران به نیروهای نظامی دشمن شوک وارد کرده و مانع تجدید قوای آنها میشوند. تاکتیک حملات پراکنده شامل صدها قایق کوچک و سبک میشود که از پایگاههای متفاوتی حمله میکنند، سپس از جهتهای مختلف به یک یا چندین هدف حملهور میشوند. اما تاکتیک حملات زنبوری از یک سری قایقهای تندروی موشکانداز و اژدرانداز استفاده میکنند که از مکانهای مخفی و بهطور پراکنده ناگهانی حمله خواهند کرد.
موشکهای ساحل به دریای ایرانی
وزارت خارجه آمریکا تخمین میزند ایران بیش از 1000 موشک دوربرد و کوتاهبرد در اختیار دارد که بردی معادل 90 تا 1200 مایل دارند.
موشک شهاب 3 دور بردترین موشک ایران است که گفته میشود تا سرزمینهای اشغالی میتواند برود. اما موشکهای کوتاهبرد اسکاد ایرانی بر سکوهای متحرک سوار هستند که به دلیل قابلیت رادارگریزی بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند.
"جنگ 2006 لبنان و اسراییل" به ایرانیها نشان داد که میتوانند علیه دشمنی که از نیروی هوایی خوبی برخوردار است مقاومت کنند. نیروی سپاه پاسداران امیدوار است بتواند با تعداد زیادی از سامانههای دفاعی هوایی خود مانند "موشکهای سطح به هوای میثاق 1 و 2" با برد 5 کیلومتر بتواند عمل کند.
نیروهای نظامی ایران به زرادخانه پیشرفته موشکهای ضد ناو خود میبالد. در سالهای اخیر ایران توانسته است موشکهای بومی بسیاری تولید کند و موشکهای دیگر کشورها را به خوبی اصلاح کرده است مانند "موشک ساحلی کرم ابریشم" که برد آن به 85 تا 100 کیلومتر میرسد.
ایران تعداد زیادی از نسخه موشکهای HY-2 و SS-N-4 رعد را تولید کرده است.
سامانه موشکی رعد برای اولین بار در مانوری در اوایل سال 2007 آزمایش شد. این سامانه به رهیابهای فعال و مجهز بوده و کلاهک جنگی آن 500 کیلوگرم وزن دارد. این سامانه توانایی نابودی ناوهای بزرگ را نیز خواهد داشت.
موشک بعدی "موشک کروز ضد ناو نور" است. این موشک در پرتابگرهای متحرک در نواحی ساحلی ایران مانند قشم مستقر میشود. نور دارای دیتالینکی است که اطلاعات مسیر هدف را دریافت میکند.
ایرانیها ناوگان "هلیکوپترهای Mi-171" را به موشک نور مجهز کرده است.
موشکهای نصر 1 به طور بومی در ایران ساخته شدهاند، دارای بردی معادل 35 کیلومتر و رهیابهای فعال هستند.
نصر1 موشک کروز بسیار دقیق و رادار گریز ساخت داخل ایران است، که قابلیت از بین بردن هدفهای 3000 تنی مانند کشتیهای جنگی را دارد.
موشک نصر-۱ میتواند از پایگاههای ساحلی و هم از شناورهای جنگی پرتاب گردد، و مدلی از آن در حال اصلاح و تغییر است تا قابلیت شلیک از بالگردها و زیردریاییها را داشته باشد. در دسامبر 2008، نیروی دریایی ایران با موفقیت موشک سطح به سطح نصر-۱ را در طی رزمایش "وحدت ۸۷" در آبهای خلیج فارس آزمایش کرد. در پی آزمایش موفقیتآمیز، در تاریخ ۷ مارس ۲۰۱۰، وزیر دفاع ایران بهرهبرداری از خط تولید انبوه موشک نصر-۱ را اعلام کرد.
زیردریایی کیلو، قاتل خاموش ایرانی
از مهمترین تجهیزات پیشرفته ایرانی که در هنگام وقوع جنگ نامتقارن در منطقه خلیج فارس به کمک نیروهای این کشور میآید، زیردریاییهای ایران است. یکی از پیشرفتهترین زیردریاییهای ایران، زیردریایی کلاس "کیلو" است.
زیردریایی کیلو از جمله پیشرفتهترین نمونههای کلاس دیزل الکتریک در دنیا است که نیروی دریایی آمریکا، لقب "حفره سیاه" را به آن داده است. توانمندی بیشتر این زیرسطحی در مقابله با زیردریاییهای کلاس دلفین نیروی دریایی رژیم صهیونیستی است.
کیلو در واقع یکی از کم سرو صداترین زیر سطحیهای دنیا است که این ویژگی به مدد عایق بندی صوتی کامل بدنه آن ممکن شده است که در کنار پوششهای جاذب امواج سونار، روی بدنه و استفاده از پروانههای هفت پرهای که صدای بسیار کمی تولید میکند، شناسایی آن را بسیار سخت نموده به طوری که برخی منابع، احتمال شناسایی آن را نسبت به انواع هم کلاس، حدود یک چهارم برآورد کردهاند که موجب توانمندی بیشتر این زیرسطحی در مقابله با زیردریاییهای کلاس دلفین نیروی دریایی رژیم صهیونیستی میشود.
زیردریایی کیلو دارای طول 70 تا 74 متر و وزن روی آب حدود 2300 تن، شش مقر 533 م.م. شلیک اژدر و 18 اژدر برد بلند با سامانه خودکار بارگذاری است. 24 مین دریایی نیز در واحد وجود دارد که دارای قابلیت برنامه ریزی و استقرار در اعماق مختلفی را دارند.
بر اساس اطلاعات رسانههای غربی، زیردریایی کیلو همچنین به 8 فروند موشک پدافند هوایی کوتاه برد مجهز است که به افزایش توانمندی دفاع از خود برای این واحد میانجامد. زیردریاییهای کلاس کیلو امکان حمل و شلیک موشکهای کروز دریایی اس اس ان-27 را دارند که از محفظه اژدرها پرتاب میشود. این موشک دارای انواع ضد کشتی، ضد زیردریایی و نیز ضداهداف زمینی است.
تجهیزات نظامی دیگری نظیر زیردریایی غدیر، موشکها و پرتابگرهای بسیاری در اختیار نیروی نظامی ایران وجود دارد که در گزارشهای بعدی به آن اشاره خواهد شد.