کارگروه
منتظران ظهور
این کارگروه برای عاشقان ظهور و منتظران آمدنش می باشد لذا از تمام عاشقان و منتظران ظهورش برای عضویت در این کارگروه دعوت می شود.
 

شعر/ و می دانم که حتمأ سر به ما هم میزنی آقا..(حمیدرضا برقعی)

صفحه اصلی کارگروهها >> منتظران ظهور  >> شعر/ و می دانم که حتمأ سر به ما هم میزنی آقا..(حمیدرضا برقعی)
سرباز گمنام

سرباز گمنام

در کارگروه: منتظران ظهور
تعداد ارسالي: 1269
11 سال پیش در تاریخ: دوشنبه, خرداد 27, 1392 12:54


شعر/ و می‌دانم که حتمأ سر به ما هم میزنی آقا..(حمیدرضا برقعی)




شعر/ هوای جمکران تو دل مارا هوایی کرد
دلم را گنبد فیروزه ای رنگی طلایی کرد


من از شب‌های کوه خضر زیباتر نخواهم دید
از آنجا هم حرم هم جمکران را میتوان بوسید


اگر چه مردم دنیا سراسر دوستت دارند
ولیکن اهل قم یک جور دیگر دوستت دارند


و می‌دانم که حتمأ سر به ما هم میزنی آقا... حمیدرضا برقعی


خدا را شکر بین شهر ما از تو نشان پیداست
کمی از پشت بام خانه ی ما، جمکران پیداست


 


اگر هر جای دنیایم دلم در یک خیابان است
همیشه نیمه شعبان دلم در چهار مردان است


 


خیابانی که دل سرمست یوسف میشود در آن
و با اصرار هی شربت تعارف میشود در آن


 


به پای دل به شوق دیدن دلدار خواهم رفت 
پیاده از حرم با گریه تا گلزار خواهم رفت


 


حرم...گلزار، احساس صفا تا مروه را دارد
و بالای سرم یک کعبه ی زیبا خدا دارد


 


منه بیچاره دنبال تو هستم، چاره من چیست؟ 
تو هستی در میان ما ولی توفیق دیدن نیست


 


و می‌دانم مرا که دل به تو بستم تو میبینی
اگر چه اهل پایین شهر قم هستم تو میبینی


 


و می‌دانم که حتمأ سر به ما هم میزنی آقا
تو حتی سر به جشن بچه‌ها هم میزنی آقا


 


چه می‌شد باز کودک می‌شدم با شور دلتنگی
دوباره کوچه را تزئین کنم با کاغذ رنگی


 


و می‌خواند تو را حتی نگاه بچه‌ها آقا
برای کودکان چشم بر راهت بیا آقا


 


..: حمیدرضا برقعی :..



حذف ارسالي ويرايش ارسالي