کارگروه
منتظران ظهور
این کارگروه برای عاشقان ظهور و منتظران آمدنش می باشد لذا از تمام عاشقان و منتظران ظهورش برای عضویت در این کارگروه دعوت می شود.
 

آثار و برکات اخلاقى - تربیتى سید الشهداء (علیه السلام)

صفحه اصلی کارگروهها >> منتظران ظهور  >> آثار و برکات اخلاقى - تربیتى سید الشهداء (علیه السلام)
سرباز گمنام

سرباز گمنام

در کارگروه: منتظران ظهور
تعداد ارسالي: 1269
11 سال پیش در تاریخ: چهارشنبه, خرداد 22, 1392 12:29


  

1- ایجاد اخلاق جدید در جامعه مسلمین‏


اگر دیدى که نابینا و چاه است‏
اگر خاموش بنشنیى گناه است


یکى از آثار و برکات سیدالشهدا (ع) در بعد اخلاقى - تربیتى این است که قیام او باعث گردید در جامعه مسلمانان نوعى اخلاق جدید بلند نظرانه پدید آید و نظر انسان را به


زندگى خود و دیگران، دگرگون سازد تا بتواند بدینوسیله جامعه را اصلاح نماید . و به عبارت دیگر، با خودسازى به دیگر سازى نیز بپردازد.


آرى، در آن زمانى که بنیاد روانى و اخلاقى مردم در هم ریخته و ویران شده بود و این ویرانى شامل رهبران مسلمین و بزرگان آنان نیز شده بود و با اخلاق و شیوه‏اى وحشتناک زندگى مى‏کردند ، امام حسین (ع) یگانه درمان آن حالت بیمار گونه را که در مجتمع مسلمانان مورد قبول واقع شده بود، در قیام آشکار و فریاد درآن سکوت مرگبار دید. لذا آن حضرت با خون پاک خود و فرزندان و یارانش و با همه اعتبارات احساسى و تاریخى ، حتى شمشیر و عمامه جدش رسول خدا (ص) ، وارد مبارزه گردید تا همه روزنه‏ها و راههاى توجیه را فرو بندد.


 


سیدالشهدا (ع) نیک دریافته بود که وجدان شکست خورده و اخلاق پست امت را نمى‏توان به وسیله رویارویى ساده دگرگون ساخت، از این رو با قیام و شهادت خویش دیرى نپایید که اخلاق هزیمت و فرار را به نیرویى عظیم درآورد و اخلاق جدیدى به جاى آن جایگزین نمود. براستى شهادت حسین بن على (ع) تأثیر ژرف و شگرفى بر شیعیان ساکن و ساکت بجاى گذاشت ، و سرنوشت غم انگیز نواده پیامبر اکرم (ص) عواطف اخلاقى و مذهبى مردم را بهم ریخت.


در اثر قیام و شهادت امام حسین (ع) موجى در روح مسلمین به وجود آمد، حمیت و عزت، شجاعت و صلابت به وجود آمد،و احساسات بردگى و اسارتى که از اواخر حکومت عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه اسلامى حکمفرما بود، تضعیف شد و ترس آنها را فرو ریخت ، خلاصه، ابا عبدالله (ع) به اجتماع اسلامى شخصیت داد.


کربلا و قیام سیدالشهدا (ع) نمایشگاه اخلاق عالى اسلامى و انسانى با همه صفات و طراوت آن بود و این اخلاق را نه به زبان که در عمل به خون پاک خویش بر صفحه ماندگار تاریخ به ثبت رسانید.



از پا حسین افتاد و ما بر پاى بودیم‏
زینب اسیرى رفت و ما بر جاى بودیم


 


2- احساس گناه در بین مسلمین


یکى دیگر از آثار نهضت و شهادت سیدالشهدا (ع) این بود که مردم پس از مدت کوتاهى متوجه عدم توانایى و ضعف نفس خود شدند، لذا احساس عمیق ندامت و گناه کرده و چنین اندیشیدند که براى جبران این اهمال کارى و غفلت ، و نیز براى طلب بخشایش الهى، باید جانبازیهاى مشابهى را انجام دهند. و از جمله کارهاى امام زین‏العابدین (ع) این بود که کوشید این احساس گناه را شعله‏ور سازد. از این رو به گروه انبوهى از مردم کوفه نهیب زده و فرمود:


«اى مردم، شما را به خدا سوگند مى دهم، آیا شما فراموش کردید که نامه‏ها براى پدرم نوشتید و چون به سوى شما آمد، به او خدعه و نیرنگ زدید؟! شما با پدرم عهد و پیمان بستید و با وى بیعت کردید، اما بیعت خود را شکستید و او را به قتل رساندید پس هلاکت بر شما باد و با این توشه‏اى که به آخرت فرستادید هلاکت بر شما باد . چه رأى زشت و پلیدى را که براى خود پسندیدید! آنگاه که به دیدار پیغمبر خدا (ص) مى‏شتابید و به شما بگوید: «عترت مرا کشتید ، هتک حرمت مرا کردید.» با چه دیده‏اى به او نظر خواهید کرد؟ و سرانجام به شما خواهد گفت : «از امت من نخواهید بود» 1


 


این احساس گناه عامل همیشه شعله‏ورى بود که مردم را براى شورش و انتقام جویى همواره به جلو مى‏راند.


استاد «عادل ادیب» در این باره مى‏نویسد: شهادت فجیع امام حسین (ع) در کربلا موجى شدید از احساس گناه در وجدان هر مسلمانى برانگیخت . آنان پى بردند که مى‏توانستند او را یارى دهند. اما از آن پس که با او براى قیام پیمان بستند، او را یارى نکردند . این احساس گناه دو جنبه داشت: از یک طرف انسان را وادار مى ساخت که گناهى را که مرتکب شده با کفاره بشوید، و از طرف دیگر نسبت به کسانى که او را به ارتکاب چنین گناهى واداشته بودند، احساس کینه و نفرت کند. به طورى که انگیزه انقلابهاى متعددى که در اثر قتل امام (ع) برپا شد، همان کفاره یارى نکردن به حضرت او، و انتقام گرفتن از امویان بود .


 


مقدر چنین بود که آتش این احساس گناه، پیوسته برافروخته بماند و انگیزه انتقام از بنى امیه در هر فرصت به انقلاب و قیام بر ضد ستمگران منتهى گردد. 2


بارى ، بر اثر شهادت امام حسین (ع) این آیه شریفه مصداقى روشن یافت:


«و یوم یعض الظالم على یدیه » 3


و روزى که ستمکار دستهاى خود را از پشیمانى مى‏گزد.


 


3-ازدیاد محبوبیت سید الشهداء (ع) و خاندان وحى‏


سؤمین اثر مهم تربیتى قیام و شهادت سیدالشهداء (ع) ، بالا بردن محبوبیت خاندان حضرت على (ع) در اجتماع اسلامى و شناساندن بیشتر و بهتر آنان به مردم بوده است .


مسئله داشتن محبوبیت و قبضه کردن افکار اجتماع از مسائل حیاتى و مهمى است که همواره مورد نظر حکومتها بوده و هست . حکومتها هر چند به طور اکثر تکیه گاه بزرگى جز قدرت ندارند، اما به خوبى مى دانند که نیرومندتر از قدرت نظامى ، جایگاهى است که در دلهاى مردم مى‏باشد، وسعى دارند آن را براى خویش به دست آورند . معاویه نیز با همه تلاشهاى شیطانى خود به طور کلى مى خواست دو چیزرا به دست آورد: یکى محبوبیت بخشیدن به خاندان و شجره خبیثه بنى امیه ، و دیگرى سقوط خاندان و شجره طیبه حضرت على (ع) از محبوبیت . متأسفانه معاویه در این تلاش خود موفقیت بسیارى هم کسب کرد. اما با ظهور حماسه حسینى و جانبازیهاى مردان راستین خدا، نفوذ معنوى و اعتبار روحانى عمیقى براى سیدالشهدا و اهل بیت (ع) ایجاد نمود .


 


به طورى که هر چه از آن واقعه مى گذشت مردم بیشترى به خاندان حضرت على (ع) جذب مى‏شدند این محبوبیت رفته رفته چنان بالا گرفت که عده‏اى براى خونخواهى و به نام هوا داران از خاندان رسول خدا (ص) دست به قیام زدند.


آرى ، اگر حسین بن على (ع) پیش از نهضت مردانه‏اش به عنوان امام وقت و سبط پیغمبر و فرزند على و فاطمه، و بزرگترین شخصیت از خاندان وحى شناخته مى‏شد، پس از قیام با حفظ مقامات سابق، به نام عالیترین و کاملترین نمونه مردانگى و مجاهدت و فداکارى در راه خدا و حقیقت شناخته شد.


 


«مسیوماربین آلمانى» در این خصوص مى‏نویسد: «مهمترین اثر این نهضت این بود که ریاست روحانى که در عوالم سیاست اهمیت شایانى داشت، مجدداً به دست بنى‏هاشم افتاد، و به ویژه در بازماندگان حسین (ع) مسلم گردید، و چندى طول نکشید که (حکومت) ظلم و جور معاویه و جانشیان او منهدم شد و در کمتر از یک قرن قدرت از بنى امیه سلب گردید. منهدم شدن (قدرت) بنى امیه به قسمى شد که امروز نام و نشانى از آنها نمودار نیست و اگر در متن کتب تاریخى نامى از این قوم ذکر شده در تعقیب آن هزاران نفرین و ناسزا هم نوشته شده است، واین نیست مگر به واسطه قیام امام حسین (ع) و یاران با وفاى او » 4


 


پى نوشتها:


1-  سیرهء امامان ، سید محسن امین ، ص 188
2-  زندگانى تحلیلى پیشوایان م، عادل ادیب ، ص 149
3-  سورهء فرقان ، آیه 27
4-  نقل از کتاب درسى که حسین به انسانها آموخت شهید هاشمى نژاد، ص 445


 


علیرضا رجالى تهرانى



حذف ارسالي ويرايش ارسالي