تبلیغات جادوی قرن بیستم
با آغاز انقلاب صنعتی در اواخر قرن هجدهم، دگرگونی های زیادی در بخش صنعت به وجود آمد و صنعت وارد مرحله ی جدیدی شد که یکی از نشانه های بارز آن تولید انبوه بود. تولید کنندگان برای فروش کالاهای خود نیاز به بازارهایی در خارج از مرزهای خود داشتند که این امر نیاز به تبلیغات را امری اجتناب ناپذیر می نمود. دراواخر قرن نوزدهم تبلیغات به عنوان یک حرفه توسعه پیدا کرد. به تدریج با اختراع رادیو،تلویزیون و ماهواره و ... بهره گیری از ترکیب صدا، موسیقی و تصویر و رنگ برای ایجاد تأثیر روانی در افراد تبلیغات شکل علمی به خود گرفت. نویسندگان زیادی پا به عرصه ی تبلیغات گذاشتند. کتاب های زیادی در رابطه با تبلیغات منتشر شد. شرکت های تبلیغاتی بزرگی پدید آمدند. با رشد کمی و کیفی تبلیغات، کاربرد تحقیقات بازاریابی جدی گرفته شد. بزرگانی چون اُگیلوی(پدر تبلیغات مدرن)، ریموند رابیکم، دکتر جورج گالوپ، استانلی رزور مفاهیم نوینی را در تبلیغات خلق کردند و ...
امروزه تبلیغات به عنوان جادوی قرن بیستم به شمار می آید. امروزه دیگر نمی توان کارخانه، مؤسسه، فروشگاه و ... ای را پیدا کرد که خدمات و یا تولیدات خود را تبلیغ نکند. از صبح که از خانه خارج می شوید در و دیوار پر از آگهی های تبلیغاتی است. وارد خیابان که می شوید تا محل کارتان برسید چند آگهی بدست شما می رسد. پشت چراغ قرمز که می ایستید بیلبوردهای تبلیغاتی را مشاهده می کنید. رادیو و تلویزیون را که باز می کنید آگهی های ازرگانی پخش می کنند. روزنامه ها، صندوق پستی الکترونیکی، صفحات اینترنتی و .... خلاصه همه جا صحبت از تبلیغات و آگهی های بازرگانی است.شما از همان لحظه ای که از رختخواب بیرون می آیید تا آخر شب مورد هجوم هزاران آگهی تبلغاتی هستید. حال این سؤال پیش می آید آیا تمامی آنها اثربخش هستند؟ آیا همه ی آنها می توانند شما را برای خرید و یا استفاده از خدماتِ خود متقاعد سازند؟ و ...
اگر دقت کرده باشید بیشتر آنها دست به کارهای تقلیدی می زنند و از روی تبلیغات دیگران کپی می کنند. شاید برخی در این تقلید کمی هم ابتکار به خرج دهند!
واقعیت این است که تبلیغات یک علم است. کسی در تبلیغات موفق است که اولاً علم تبلیغات را بشناسد. ثانیاً رازهای آن را بداند و در نهایت آنها را به کار بگیرد.
البته باید یادآور شوم که تبلیغات جنبه های گوناگونی دارد و صرفاً به منظور معرفی تولیدات یک کارخانه و یا خدمات یک مؤسسه به کار نمی رود و می تواند جنبه های سیاسی و فرهنگی هم داشته باشد که در مجالی دیگر به آن خواهم پرداخت.
در یک تعریف ساده می توان گفت تبلیغات به فعالیت های اطلاع رسانی ای اطلاق می شود که مجموعه ای با هدف تأثیر گذاری بر مردم و جلب توجه آنان برای استفاده از کالاهای تولیدی و یا خدمات شان انجام می گیرد.
آفتی که متأسفانه امروز گریبانگیر تبلیغات شده است این است که مصالح و منافع مقدم بر ارزشهای انسانی شده اند! اندکی تأمل کنید. به شعارهای تبلیغاتی که تاکنون شنیده اید فکر کنید. آیا همه ی آنها واقعیت دارند. نمی خواهم شما را بدبین کنم. هدف من صحبت در رابطه با تبلیغات و آگهی های تبلیغاتی است. حتماً برای شما پیش آمده است که تحت تأثیر یک آگهی تبلیغاتی از کالایی استفاده کرده باشید و سپس از آن دلزده شده باشید. حتی ممکن است بعداً به ضد تبلیغ آن کالا هم دست زده باشید. نکته مهم همین است. تبلیغات به منظور جذب مشتری است پس با گذشت زمان باید تعداد مشتریان و استفاده کنندگان کالا یا خدمات رو به افزایش باشد. در واقع نمودار زمان – تعداد مشتری باید همواره حالت صعودی داشته باشد. در اینصورت است که تبلیغات اصولی و صحیحی انجام گرفته است. یک آگهی نویس تبلیغاتی و یا یک سازنده تیزر تبلیغاتی و ... باید در هنگام تولید یک اثر تبلیغاتی تمام جوانب کار را بسنجد و با نگاه از زوایای مختلف اثری تأثیرگذار خلق نماید.