استفاده کند تا جلوی فریب خوردن و جذب افراد بیشتر را بگیرد.
رضا عمادی الهیاری، ۳ سال است که از فرقه انحرافی «عرفان حلقه» نجات پیدا کرده است، خودش میگوید که به او گفته بودند اسلامش صحیح نیست و نمازش کیفیت ندارد و به همین ترتیب یک سالونیم از عمرش را به دور از اسلام، قرآن، نماز و اهل بیت و در ضلالت هدر داده است. ساعتی را در محل کارش به گرمی میزبان ما بود تا حداقل بخشی از دغدغهاش مبنی بر مبارزه با این فرقه انحرافی را به انجام برساند.
ابتدا بفرمایید شیوه آشناییتان با فرقه انحرافی عرفان حلقه چگونه بوده است؟
آشنایی من با این فرقه از طریق دو نفر از آشنایانمان که اتفاقاً مذهبی هم بودند صورت گرفت. این دو در سال ۸۵ وارد این فرقه شده بودند و من در سال ۸۶ در یک مهمانی آنها را دیدم، آنها برای من تعریف کردند که در چنین کلاسیهایی شرکت میکنند. بعد از مدتی، تقریباً ۷ یا ۸ ماه دوباره آنها را ملاقات کردم، وقت اذان که رسید، طبق عادت گفتم که سجاده در اتاق هست. دیدم که به حالتی عجیب به هم نگاه میکنند و دیدم که نماز نخواندند! آخر وقت که شد، دوباره نماز را یادآوری کردم که اینها گفتند نمیخوانند و در واقع ارتباط به همان کلاسها دارد و برایم توضیح خواهند داد! آنها گفتند که ما نماز به این شکل نداریم. اولاً آن مسلمانانی که وارد عرفان حلقه میشوند، برای نمازشان یک ترمزدستی وجود دارد و غیرمسلمانانی که اصلاً برایشان نماز وجود نداشته است، وارد حلقهای بنام حلقه صلات میشوند. آنها از قول آقای طاهری[سرکرده عرفان حلقه] نقل کردند که وقتی یک شخص وارد عرفان حلقهها میشود با حلقههای زیادی مواجه میشود که یکی از آنها حلقه صلات است که انسان را در راه عرفان و سیر و سلوک رو به کمال میبرد. آشنایی من از همینجا آغاز شد، البته طبیعی بود که یک سری پرسوجو کنم، اما آنها در جواب گفتند عرفان حلقه اینطوری نیست که ما به شما بگوییم و شما از طریق گفته ما بیایید و یک چیزهایی یاد بگیرید. گفتند ما روی پله عشق هستیم که بعد رفتم و دیدم درست میگویند. مثلاً پله عقل همان پله علم است، پله عشق هم یعنی تسلیم شوی، یعنی فکرت را آزاد کنی تا آقای طاهری شما را اتصال دهد! یکسری اتفاقات درونی برای شما پیش میآید و شما همه چیز را تجربه میکنید، تحقیق در عرفان حلقه اینگونه است. من هم قبول کردم و حدود یک هفته یا ده روز بعد به همان آدرسی که داده بودند مراجعه کردم برای ثبتنام. ابتدا برگهای جلوی من گذاشتند که جلوی همه میگذاشتند، پرسشنامهای بود که پر کردم و در نهایت هم برگهای دادند که حاوی مطالبی بود و ما باید امضاء میکردیم و آنهایی که امضاء نداشتند هم باید انگشت میزدند. این برگه در واقع یک تعهدنامه بود که در آن ما خود را بهعنوان امین این دستگاه (فرقه حلقه) معرفی میکردیم، در پشت این تعهدنامه یک سری مطالبی بود مبنی بر اینکه ما امضا کنندگان در خصوص حقیقت عرفان حلقه هیچگونه شک و تردیدی نداریم و متعهد میشدیم که ناسپاسی نکنیم! به عنوان مثال اگر اعجازی دیدیدم نباید آن را به قرآن خواندن یا نماز خواندن ارتباط بدهیم و همه اینها به خاطر عرفان حلقه است. ۵۰هزار تومان هم مستقیم دادیم به آقای طاهری که بعداً یک منشی این مبلغ را تحویل گرفت؛ من خودم اینطوری وارد این فرقه شدم.
محتوای فرقه حلقه را چگونه و با چه روندی آموزش میدادند؟ بالاخره سوالاتتان را چه زمانی پاسخ دادند؟
آموزشها در ۸ ترم بود و یک ترم هم مَستری(لیدر) دارند که ۹ ترم میشود و من کارتم هست اگر خواستید نشانتان میدهم. الان که آقای طاهری در زندان هستند گفتند که ترم ۹ را نمیتوانند انجام دهند. مستر همان مربی بود و ترم مستری هم باید توسط خود طاهری که میگفتند متصل است به روحالقدس آموزش داده شود. آقای طاهری آن کسانی را که ۸ ترم را تمام کرده بودند میفرستاد سعادت آباد که یک فرم جدید را پر کنند، این ترم آزمون نداشت و مثلا اگر کسی میگفت که من فلان موضوع را بلد نیستم، طاهری به او میگفت که بخوان و برای شاگردهایت بخوان بعد حفظ میشوی اشکالی ندارد. طاهری میگفت که یک حلقهای است به نام حلقه مستری، شما برو تا ۷۲ ساعت دیگر این حلقه برایت میآید و دیگر هیچ تعریفی هم ندارد که این حلقه که میآید جنسش چیست و چگونه میآید؟ قرار بود که دیگر سوال نکنیم، اگر کسی سوال کند می رود روی پله عقل و از عرفان خارج شده است. بعد از ترم مستری شخص تبدیل به مربی میشد، موردی هم نداشت بیحجاب باشد، مسیحی یا یهودی باشد، پاک یا ناپاک باشد، هیچ فرقی نداشت ما همجنسباز داشتیم که در آنجا ۴ سال مربی بود و هنوز خوب نشده بود و به قول خودشان وصل میکرد به عالم بالا! هر ترم با فواصل آن تقریباً ۴۶ روز میشد، چون مثلاً دوره اول که تمام میشد، میگفتند که ۲ هفته استراحت کنید و در این مدت خودتان کار کنید تا به ارتقاء برسید.
سوالات را هم همچنان در طول دورهها جواب نمی دادند، میگفتند که این سوالها را نمیتوانیم اینطوری جواب دهیم و شما باید این ۸ ترم را به پایان برسانید تا به مجموعه سوالات خود برسید. میگفتند که مثلاً شما یک سوال را در ترم ۱ میپرسیدید که جوابش در ترم ۸ است. در ترم دوم ترمز دست نماز کشیده میشد؟ میگفتند خانمی که نیاز دارد خودش را نمایش بدهد! پس از وی نمیتوان توقع حجاب داشت، سوال که میکردیم، مثلاً میگفت که این در ترم ۵ مشخص میشود و این باید ارتقاء عرفانی پیدا کند و معلوم هم نیست یک سال، دو سال یا شاید ده سال طول بکشد و بعد روسری سرش کند و همین مسئله باعث میشد که کسی که بابت تحقیق و کنجکاوی هم رفته باید این ۸ ترم را میرفت و هم یک مبلغی را پرداخت میکرد این شد که خوب ما میماندیم.
دیده بان شما تا چه مرحلهای پیش رفتهاید؟
من تا ترم ۶ رفتم و دوره ۷ را هم میخواستم بروم، چون به هر حال یک سری سوالات داشتم.
برای ورود به این فرقه شرایط خاص و ویژهای وجود نداشتند؟
نه. ببینید در کتاب عرفان کیهانی که اولین کتابشان و در واقع اساسنامه آنها بود، در یکی از بندها گفته شده که عرفان حلقه و اتصال به شبکه شعور کیهانی که از طرف آقای طاهری یا مسترها انتقال داده میشود هیچ ارتباطی با سن، سواد، موقعیت اجتماعی، مذهب به طور اعم چه مادی و چه معنوی، دین، گناهکاری و بیگناهی و پاکی و ناپاکی ندارد و هرکسی با هر شأنی وارد عرفان شود، همین که تسلیم شود، کافیست. وقتی از وی سوال میشود که تسلیم چیست؟ میگویند همین که تو فکر به تسلیم شدن میکنی کافیست؛ ذهنت را خالی کن و بیا اینجا من به تو حلقه میدهم چشمهایت را ببند، وصل میشوی به عالم بالا و هیچ فرقی ندارد که مثلا یک آیتالله عظمی بیاید یا شخصی که انواع و اقسام آلودگیها را دارد. اتفاقاً اگر این آقایی که ناپاکی بیشتری دارد اگر بیشتر تسلیم باشد زودتر از این آیتالله از نظر عرفان حلقه به کمالات میسد!
این کلاسها در زمانهای خاصی برگزار میشد؟
هفتهای یک جلسه بود و من روزهایش را به خاطر ندارم و فکر میکنم که آخر هفته بود.
اشارت مراحل جذب را دقیقتر توضیح دهید، بهعنوان مثال در مورد جذب خودتان فرمودید که دو نفر از دوستان سابقتان که اتفاقاً مدتها آنها را ندیده بودید، برای تبلیغ و جذب به شما مراجعه کردند، شاید بشود از همین یک نمونه نتیجه گرفت که معرفی فرقه و جذب از طریق دوستان و آشنایان صورت میگیرد. غیر از این بفرمایید که در جلسات اول و در زمان معرفی اولیه این فرقه چه جنبههایی از آن بیشتر در محوریت معرفی قرار میگیرند؟ یعنی چگونه سعی میکنند فضایی وسوسهانگیز برای جذب ایجاد کنند؟ و دستاوردهای پیوستن به عرفان حلقه را چه چیزی معرفی میکنند؟
اولین چیزی که اینها میگفتند این بود که شما به کمال معنوی میرسید بعد من خودم سوال کردم که چگونه؟ میگفتند که با اتصال به حلقههای شعور کیهانی یا از طریق مستر یا از طریق آقای طاهری چون ما متصل هستیم به حلقه های شعور کیهانی و درون شما را نیز متصل میکنیم به عالم بالا و از این طریق رستگار میشوید! دیگر احکام هم ندارد. میگویند که شبکه شعور کیهانی زیربناست و روبنا در هر دین و مذهب و مکتبی اعتقادات و مناسک مختلف است. که البته منظورش از روبنا، زوائد است. توجه کنید که نمیگوید اعتقادات و مناسک و نماز من، مرا به اعتقاد وا میدارد، بلکه میگوید که اعتقادات و مناسک مختلف روبنای شبکه شعور کیهانی است؛ فکر میکنم که جواب شما را دادم. اولین چیزی که در عرفان حلقه خیلی باعث جذب میشود و ۹۰درصد از جذب شدهها را در بر میگیرد این است که افراد برای درمان به این فرقه روی میآورند! یک از حلقهها بنام «فرادرمانی» است. وقتی می گوییم انرژی درمانی است، سریع موضع میگیرند که نه این انرژی نیست بلکه تشعشع است، در حالی که اگر کمی دقت کنید میبینید که همان کارهای انرژی درمانی را انجام میدهند. تشعشع درمانی هم به این صورت است که آقای طاهری میآید و به قول خودشان ارتباط میدهد انسانها را با شعور کیهانی که البته این کار هم از راه دور و هم از راه نزدیک انجام می شود.
نحوه تمرینهای خود را در کلاس توضیح دهید، آیا مانند دیگر فرقهها تمرکز بر روی عبارات و حالات عرفانی هم وجود داشت؟ یا اینکه تصویر آقای طاهری را در ذهنتان ایجاد کنید؟!
بله. آقای طاهری در ابتدای کلاس یک سری از مسائل فیزیکی و فلسفی را با هم ترکیب میکند و بنام عرفان نظری توضیح میدهد که البته این موضوعات هم مشکلاتی دارد. مثلاً طاهری میگوید که این دنیا مجاز است و ما در دنیای واقعیت هستیم و حقیقت چیز دیگری است و شما اصلاً وجود خارجی ندارید. طاهری مسائل مربوط به فیزیک را توضیح میدهد تا مرحله بعدی که عرفان عملی شروع میشود. در این مرحله میگوید حالا یک اتصال بشوید با هم و همه روی صندلی مینشینند و آقای طاهری روی یک سکو، بعد چراغها را خاموش میکنند و یک نور رنگی فقط روی سر آقای طاهری روشن است، بعد طاهری میگوید که چشمانتان را ببندید من به شما ارتباط میدهم که حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه طول میکشید. طاهری میگفت هر ترمی که بالاتر بروید، بیشتر هم میشود! میگفت شما خودتان هم شروع کنید و این کار را انجام بدهید، مثل نماز که نافله هم دارد! میگفت من شما را اتصال میدهم به عالم بالا بعد گزارش میگرفت و مثلاً میگفت رنگ ندیدی؟ یک نور قرمز؟ بعضی مثلاً میگفتند بله من دیدم، مثلاً در ابتدا میگفت من را چگونه میبینید؟ مثلا نصف تنه ندیدید؟ یا اینکه اصلاً نبینی انگار که غیب شوم؟ بعضیها جواب میدادند شما را یک گلوله نور دیدیم، یکی میگفت که مثل یک خورشید کوچک بودی! بعد طاهری میگفت حالا نفر بعدی گزارش بدهد، یعنی گزارشها اصلاً رد نمیشود یعنی اگر یک نفر میگفت که من دیدم شما اینجا در سمت راست من بودی و بعد در سمت چپ من بودی و یک دفعه دقت کردم دیدم اصلاً همه جا بودی! طاهری میگفت حالا نفر بعدی! اگر کسی هم این چیزها را ندیده باشد طاهری میگوید بیشتر دقت کن شاید یادتان بیاید! تنها عملی که در عرفان حلقه عبادت محسوب میشود سکوت و تسلیم است. یعنی شک نکنی، سوال نپرسی که اصلاً چرا من در این کلاس آمدهام؟ آقای طاهری چند آیه از قرآن را گزینش کرده و خود قرآن را داخل جلسه نمیگذاشت، یعنی اگر قرآنی هم بود از جلسه خارج میشد! بیشتر هم از انجیل میگفت و عبادت هم همین بود: سکوت، شاهد و تسلیم؛ شاهد یعنی اینکه نظارهگر باشی و فقط ببینی در دل و اطراف خودت چه میگذرد و عین همان را گزارش بدهی و شک و تردید هم نداشته باشی. طاهری میگوید که اگر شک و تردید کنی به پله عقل میروی و در آنجا قفل ذهنی داری و بعد دیگر این قفل باز کردنش سخت است و دیگر تا آخر هر چه را که به شما بگوییم میخ آهنی در سنگ است.
انرژی درمانی یا به قول آنها تشعشع درمانی تبعات یا عوارضی را هم در پی داشت؟ به هر حال گزارشات زیادی در خصوص اختلالات روحی و روانی افراد پس از دورههای انرژی درمانی وجود دارد که بیانگر خطرات احتمالی این قبیل فعالیتهاست.
بسیار زیاد بود. در یکی از جلسات یکباره یک خانمی که آرایش بسیار زیادی داشت در حالی که فریاد میزد انا ابلیس! انا ابلیس! به سمت آقای طاهری حمله کرد، تقریبا ۱۰۰تا۱۵۰ نفر زن و مرد هم آنجا نشسته بودند، این خانم حمله کرد به سوی آقای طاهری و ایشان این خانم را گرفت و مثلا که آقای طاهری قدیس است و شروع کرد به صحبت کردن با آن خانم، البته میگفتند که طاهری با خود آن زن صحبت نمیکند بلکه طرف صحبتش ارواح و اجنهای است که در وجود آن خانم قرار دارند! طاهری میگوید انسان کالبدهای متفاوتی دارد که شما فقط یکی از آنها را میبینید. یکی از این کالبدها کالبد ذهنی است که به تعبیر آنها آرشیو اطلاعات ابدی یا همان روح است. این همان سوالی است که از پیغمبر(ص) پرسیدند که روح چیست؟ و حالا امر خدا را آقای طاهری جواب میدهد! و میگوید این روح، روح نیست و ذهن است و پس از مرگ انسان از ذهنش خارج میشود. حالا آن ذهنهای متعالی به مرحله بعدی میروند و آن روحهای غیر متعالی دیگر برمیگردند. مثلا شخصی قمار باز است و روح او یک انسان قمار باز را پیدا میکند و وارد کله او می شود، اصطلاحش این است که سوار بر کله آن کسی میشود که جذب میکند! که آن هم شبکه منفی است. طاهری در خصوص خودش میگوید که من جذب ندارم، کلی آدمهای خوب هستند که مگر آنها وارد بدن من شوند، وگرنه آدم شرور وارد نمیشود و این ارواح یا اجنهای را که وارد بدن دیگران میشوند را به نام موجودات غیر اُرگانیک معرفی میکرد. طاهری با این خانم صحبت کرد و گفت «میخواهیم تو را نجات دهیم!» گویا با ارواح و اجنه صحبت میکرد، پرسید «تو کی هستی که میگویی اَنا شیطان، اَنا ابلیس؟»، آقای طاهری آن زن را گرفت و صندلیها را محکم زد کنار، همراه با آن زن روی زمین غلت میزد، کارهای تشنجی میکردند حتی ممکن بود به خودشان آسیب بزند ممکن بود سرشان به میز و صندلیهای روی زمین افتاده برخورد کند! من فکر میکنم بخشی از این حرکات تلقین است و بخشی دیگر نیز ساختگی است و این افراد مأمورهای طاهری هستند. آقای طاهری فریاد میزد که تو کیهستی؟ بعد آن زن جواب داد که من روح یک مرد هستم که ۵۰ سال پیش در یک کشور اروپایی من را کشتهاند، من رفتم در وجود این خانم و نمیخواهم بیرون بیایم، طاهری گفت «نه، این کانال نور را ببین ما میخواهیم تو را نجاتت دهیم» تمام این لحظات در حضور جمع بود، همش با فریاد و جیغ، مخصوصاً آنجایی که میگفت اَنا ابلیس! داد میزد، بعد وقتی که آزاد شد صدایش هم آرام شد. فیلم این صحنهها را نیز بعداً پخش کردند، بعد از آزادی آن روح طاهری گفت «دست بزنید آزاد شد!» جالبتر اینکه خیلی از این افراد تکرار میشوند، یعنی چندبار این اتفاق برایشان میافتد و روح یا جنی در بدن دارند که باید آزاد شوند، این سوال برایم پیش آمده بود که مثلاً همین خانم مگر چقدر جن و روح در بدنش دارد؟ من فکر میکنم اینها تلقین است یا اینکه هماهنگ شده صورت میگیرد. تلقین را برای این میگویم که وقتی توجه کردم دیدم که کسانی که مشکلات روحی و روانی نداشتند این مسائل برایشان پیش نمیآمد. خدمت شما عرض کنم کسانی بودند که مثلاً برای بهبود پوکی استخوان یا یک بیماری جسمانی به طاهری مراجعه میکردند که بعد از دو سه ماه به او میآموختن که تو دیوانه و جنزده هم هستی! آن وقت آن فرد میگفت من خبر نداشتم! من جن زدهام؟! الان ارواح در وجودم هستند؟ جن هم دارم؟ چندتا جن دارم؟ طاهری میگفت تعدادش مهم نیست! شما ببینید فردی که یک بیماری را از طریق طب رایج میتوانسته مداوا کند وارد این جریان کردهاند و بیچاره را توهمی و دیوانه هم کردهاند و این خیلی بد است و شما ببینید که میگوید من دیگر شب خواب ندارم، طاهری میگفت اشکالی ندارد به هر حال مقاومت کنید و تسلیم نشوید، صد مرتبه گفتم ناامید نشوید، در یکی از موارد طاهری گفت «ارتباط گرفتم و تعداد زیادی جن اعلام کردن ما اینجا هستیم، روح دوتا بود و تعداد زیادی جن» حتی یکی از اعضا پرسید چند تا؟ و خندهای هم در سالن شد طاهری گفت «خیلی والا آن اتصال دهنده که به من داد یک ۷۰_۸۰ تا خودشان را معرفی کردند و کاغذ هم دارم به همه نشان می دهم».
تصاویری را که پخش کردهاند و شما هم ممکن است دیده باشید، تصاویری است که در کلاسها گرفتهاند خیلی از تصاویری که گرفتهاند را سانسور کردند و چیزهایی که الان است گزینش شده است، چون یک جاهایی آقای طاهری مینشیند روی آن خانم که نمیشود نشان بدهند. اتفاقاً در تصاویر صحنهای هست که طاهری روی یک آقایی نشسته و تکانش می دهد، با خانمها هم همین کار را انجام میداد. اصلاً شاید در آغوش هم بگیرد و یک جاهایی آن خانم یا آقا را محکم میگرفت و میگفت که جن در حال خارج شدن است.
البته بعد از مدتی آقای طاهری متوجه شد که یک سری دستگیریهایی صورت گرفته به همین جهت خانمها و آقایان را از هم جدا کرد، طاهری گفت که در حال حاضر مخالفها که منظورش حکومت بود، حجاب را بهانه کرده است و ممکن است فعالیتمان را تعطیل کنند، برای همین خانم و آقا از هم جدا باشند. یکسری کلاسها هم در همین دانشگاه تهران بود که کلاسهای مختلط آن جدا شد.
دیده بان این یک روند جذب است که افراد را خواسته و از روی عمد مبتلا به این جریان کنند تا افراد همیشه دراین محافل برای درمان خودشان شرکت کنند؟
بله همین طور است. لازم نیست آقای طاهری این موضوع را رسماً اعلام کند، ما خودمان میبینیم که این یک روند است، مثلاً میگوییم حلقه، میگویند بینهایت حلقه است و من[طاهری] یک تعدادی را تا ترم هشت به شما دادهام، ۹ را بعداً میزنم و ما تازه شروع کار هستیم. این از حلقهها، یعنی شما هیچگاه جواب قطعی در این فرقه نمیبینید. اعضا میپرسیدند «آقا من چه زمان عارف می شوم و به کمال میرسم؟ چه وقت من از این جن و روحها تخلیه میشوم؟ یک جا اگر نتیجه حاصل نشود، محکوم هم میشوید و میگویند تو خوب تسلیم نبودی، سیستم دارد خوب عمل میکند تو هنوز شک داری و هنوز اعتقاداتت را رها نکردی. یک خانمی بود که به خاطر بینایی فرزندش به عرفان حلقه پیوسته بود آن خانم میگفت خیلی کار کرده، خیلی تمرینات را انجام داده است و نتیجه نگرفته بود، بعد به پیشنهاد شوهرش به مشهد رفته بود که اتفاقاً بچه مقداری بهبود پیدا کرد که شوهرش گفته بود این به خاطر حلقه نبوده بلکه به خاطر حضرت رضا(ع) است، اتفاقاً آن خانم بعداً کنارهگیری کرد و اینها می گفتند رفته به شبکه نفی، بعد از مدتی دوباره بینایی بچه کمتر شد، باور نمی کنید که این موضوع را به گوش طاهری رسانده بودند و او هم گفته بود «این به خاطر ناسپاسی است، زیرا عرفان حلقه نیاز به هیچ مکملی ندارد، نیاز به هیچ اسم مقدسی ندارد، نیاز به نیاز به خدا و قرآن ندارد» این مسئله در اساسنامه هم ذکر شده است. بعدها من با آن خانم صحبت کردم و ایشان گفتند که بهبود نسبی و بازگشت به شرایط اولیه فرزندش به لحاظ علم پزشکی کاملاً طبیعی بوده است. به هر حال در این کلاسها این موضوعات انحرافی را تزریق میکنند و در ذهن مردم و جوانان جا میاندازند، اینها افراد را مبتلا میکنند یعنی شخصی که ناآگاه بوده و اطلاعات کمی داشته و مذهبی نبوده است، آن مقدار اعتقادش را هم از او میگیرند و او را وارد حلقه میکنند و میگویند که مشخص نیست تا چه زمانی درمان میشوی، باید بیایی و معلوم نیست چه تعداد جن و روح را جذب کردهای و بستگی به تسلیم و شاهد بودنت دارد. قرآن هم میفرماید که باید دلیل و برهان بیاورید اگر صادق هستید و به پیغمبر فرمان میدهد که دلیل و برهان بیاورد، اما طاهری میگوید که ما این چیزها را نداریم.
دیده بان تحت نظر بودن، کنترل شدن رفت و آمدها و ارتباطات با دوستان و فامیل هم در حلقه بود؟ یعنی اینکه دایرهای اجتماعی از طرف مسترها یا آقای طاهری برای اعضا ایجاد شده بود؟ مثلاً اینکه فلان جا نروید، فلان کار را نکنید، از همین محدودیتهایی که بقیه فرقهها هم اعمال میکنند.
ببینید همین ساعتی را که آقای طاهری برای اتصال در خانه مشخص می کرد یک نوع اِعمال محدودیت بود، یک کاغذی را میداد که مثلاً آقای رضا عمادی الهیاری شما چه ساعتی میتوانی؟ مثلاً من کارمند هستم و ۵ بعد از ظهر میتوانم، طاهری یا یکی از مسترها میگفت من ۶ صبح به تو ارتباط میدهم که بعد نیاز به انجام اعمالی بود. در مورد مطالعه سوال می شد که آیا ما میتوانیم قرآن بخوانیم؟ جواب می دادند که تا قرآن را باز کنید، جنها به شما حمله میکنند! و قرآن هم جزء منابع غیر ارگانیک است و عاملی میشود برای جذب جن! همین باعث شده که افراد از قرآن میترسند. من رفتم خانه یکی از آشنایان که در همین عرفان حلقه بود، حتی یک مورد تابلوی آیات قرآن هم بر روی دیوارها ندیدم، گفتم چرا؟ گفت مگر دیوانه هستم جن را بیاورم به خانه خودم! و برخی هم که مطمئن نیستند میگفتند: احتیاط شرط عقل است. من سوال کردم از آقای طاهری گفتم شما میگویید که من پیرو همه پیغمبرها هستم، ولی پیغمبر(ص) با این که میدانستند که بعضیها در نماز منافق هستند، ما ندیدیم که حتی یک نوبت ترمز نماز کسی را کشیده باشند؟ مقداری که از این سوالات میکردیم میگفت «هرکس دوست ندارد برود جای دیگری شاید در آنجا نفسشان برای آنها گرمتر باشد! اینها کلاً مطالعه هم ندارند، چون اصلا پلهای به نام عقل نیست، میگویند که عقل و عشق از هم جداست. مثلاً خانمی که باز من حضور داشتم و در جریان بودم کسی بود که شوهرش مذهبی بوده و از دانشجویان خط امام بوده است. خانمش از طریق یکی از اقوام جذب میشود، نمازش قطع شده است و غسل نمیکند، وضو ندارد و آقا هم دوست ندارد که ایشان سر سفرهاش باشد و برایش آشپزی کند. این خانم آمد و به آقای طاهری گفت «من چکار کنم؟» طاهری هم جواب داد که «شما این را بدان که الان شوهر شما خودش نیست و شیطان بر او مسلط شده و جذب نیروهای غیر ارگانیک کرده است، اصلاً از شوهرتان ناراحت نشوید، هر ناراحتی که دارید تقصیر آن جنها و ارواح است که شوهر شما جذب کرده و هیچ اشکالی ندارد، شما به ایشان هیچ اعتنایی نکنید!» مواردی در این فرقه بوده است که همین منجر به طلاق شده است. مثلاً خانم میگوید که من نمیتوانم با این آقا زندگی کنم و آقا گفته بود به خاطر رأفت اسلامی به خاطر بچهها زندگی کنیم و خانم گفته بود که اصلاً بچه چه معنی دارد؟! بچه سد راه کمال است. من دو سه مورد خودم دیدم که میگفت چقدر هم خوشحالم که جدا شدهام! گفتم چرا؟ گفت «مگر میشود من با کسی زندگی کنم که پر از جن و روح است؟» امیدوارم در رابطه با سوال شما جواب داده باشم، به هر حال از همسر گرفته تا برادر و خواهر، هرکسی به نوعی تحت کنترل است. طاهری یک مبحثی داشتند در رابطه با «شیخ بهائی» و در مکتوباتشان هم وجود دارد، در ترم ۳ میگوید که ایشان در شبکه منفی بوده است! عرفانِ قدرت داشته است، یا خودش نمیدانسته یا استفاده نمیکرده است. منظور دارم که این را میگویم، شما دیگر این خط را بگیر که میآید و همه عرفا را در بر میگیرد. از ملاصدرا سوال کردیم، میگوید «حالا هرکسی یک دیدگاهی دارد و شیطان یک چیزهایی را پنهان میکند» حتی یک نفر سوالی کرد در مورد ملاصدرا که فلان چیز را میگوید، طاهری گفت «نمیخواهم بگویم که آقای ملاصدرا دروغ گفته، ولی حالا یه جاهایی را هم پنهان کرده است» و همین طوری ترور شخصیت میکرد. این بود که در شبکه اینها همه علما یا دروغ گفتهاند یا نمی فهمند.
افرادی که در این دورهها شرکت میکردند بیشتر از چه قشری بودند؟ دانشجو بودند؟ آیا خانمها بیشتر درگیر بودند؟
اکثریت خانمها هستند که وارد میشوند، از طریق تبلیغات دانشجو هم خیلی جذب کردند، اینها هنوز هم از طریق کتابها و سیدیهای زیر زمینی آقای طاهری تبلیغ میکنند. دو کتاب بنام موجودات غیر ارگانیک و کتاب انسان و معرفت دارند که در ارمنستان چاپ کردند و حدود ۲هزار تومان قیمت زدند، یک سیدی به نام تشعشعات دفاعی هم دارند که با عنوان کمک به شبکه در سطح وسیعی پخش کردند. همین الان هم به احتمال زیاد این کار ادامه دارد، هرچند آقای طاهری و یک نفر دیگر در زندان هستند، اما بقیه مسترها که آزاد هستند، مراد در زندان است، مریدان که هستند. اینها از طریق پیام دستورات را دریافت میکنند، زمانی که طاهری را گرفتند پیام برای همه ارسال شد که فقط سکوت کنید! علاوه بر سکوت پول جمع میکنند برای خانم آقای طاهری و این موضوع را من حتی رفتم به بازپرس پرونده در زندان اوین دادم، من یک سری مطالب در دو تا نامه دادم که گفتند ما پیگیری کردهایم، اینها پایگاه خودشان را به ارمنستان منتقل کردهاند و از آنجا کنترل میکنند و با پیام دادن بین خودشان مطالبی را به هم ارتباط میدهند و فعال هستند و کلاسها هم همچنان برگزار میشود.
اشارت: شما یا بقیه افراد جدا شده از سوی عوامل فرقه مورد تهدید قرار نمیگیرید؟
سیاهی لشکرها در عرفان حلقه و کسانی که رتبه و مرتبهای ندارند را یک تهدیدی میکنند که از شلیک موشک هم برای آنها بدتر است، به آنها گفته میشود که با خروج شما از عرفان اجنه و ارواح آسایش را از شما میگیرند، شما ببینید این تهدید تیری است در تاریکی و مطمئن باشید که از ده نفر ۸ نفر مبتلا هستند، یک خانمی میگفت ما میترسیم نکند که حملهای به ما شود! و چون خانمها حساستر هستند، این تهدید موثر است. پلیس دنبالت باشد اینقدر ترس نداری که جنها دنبالت باشند. اما در ردههای بالا یک مورد بود که حتی ترورش کردند و سیدیهایش هم وجود دارد، قوه قضائیه هم در جریان است.
خود شما چه نیازی را در خود احساس کردید که به سمت این تشکیلات رفتید؟ آیا مسائل عاطفی، عرفانی،… یا فقط حس کنجکاوی شما را به این سمت کشاند؟
من خودم از روی کنجکاوی رفتم که ببینم چیست و خیلیها هم به همین روش پایشان گیر میکند. کلاً سه دسته عضو این فرقه میشوند که همگی آنها یک وجه اشتراک دارند که تبیلغات سینه به سینه و از طریق دوستان و آشنایان است. عده زیادی برای درمان میآیند چون اولین حلقه اینها حلقه فرادرمانی است و ادعا میکنند که به دلیل خروج موجودات غیر ارگانیک از وجود انسان، سلامتی و بهبودی حاصل میشود. انسان به عنوان شعور جزئی به شعور کل وصل میشود و اسکن شده و درمان میشود و تشرع ذهنی از بین میرود و شهر سلولی بدنتان متعادل میشود مثلا قبلاً فرمان به پرکاری میداده و الان متعادل میشود. این مسائل که مطرح کردم عین ادبیات آنهاست. در کلاسها از هر نفر ماهانه مبلغ ۵۰هزار تومان میگیرند و میگویند برای کسی که کاری و درآمدی دارد ماهی ۴۰تا۵۰هزار تومان که مبلغی نیست، اما واقعیت این است که برای طاهری و مسترها رقمی میشود. یک بچه فلج را یک سال پیاپی آوردند برای شفا! با این نیت که این همه دکتر رفتیم، خوب اینجا هم برویم ضرری ندارد، در نهایت هم که نتیجه نگرفتند به پدر و مادرش گفتند که خوب تسلیم نشدید و خوب شاهد نبودید. به نظر من دسته دوم یک عدهای که کم هم هستند، اینها بصیرت دینی و اطلاعات دینی ندارند و درخانواده تربیت دینی و مذهبی صحیح نشدهاند جذب میشوند، ولی خوب فطرت انسان خداجوست. اسم کمال و اسم رسیدن به خدا که میآید میدوند و یک عده هم این طوری فریب میخورند. البته فقط اسم عرفان دارد، نه حجابی و نه محرم و نامحرمی هیچ چیزی وجود ندارد، حتی خواندن قرآن نفی میشود، کعبه و قبله هم نفی میشود. یک عده هم به هر نحوی که وارد شدند، بعد از سر علاقهمندی یا ابتلا به مشکلاتی که قبلاً توضیح دادم ادامه میدهند. حالا یا روانی میشوند یا به فسادها کشیده میشوند، به هرحال در آنجا میان زن و مرد تماس صورت میگیرد و این شوخی نیست. زمانی که آقای طاهری میگوید که مستر پاک و ناپاک هم میتواند بیاید، طرح دوستی میریزند و شاید روابط جنسی هم در میان باشد. تعدادی هم به دنبال کسب قدرت میباشند! بهعنوان مثال من خانمی را میشناسم که تا قبل از ورود به عرفان حلقه قرآن آتش میزده و کسی است که متارکه کرده، این خانم بیسواد هم است و معلوم هم نیست از نظر اخلاقی چگونه باشد، الان این خانم شده مراد یک تعداد خانم دیگر و مستر یا استاد در عرفان حلقه به حساب میآید که یک مقام معنوی است. کسی مستر میشود که ارتباط دارد با روحالقدس و میگویند که دیگر مسیح زمان شده است! شما ببین این خانم به چه جایگاهی رسیده که سوال و استفتا ازش میگیرند! مثلاً خانم دیگری از او میپرسد من با شوهرم چکار کنم؟ اگر الان آن خانم بگوید طلاق بگیر، طلاق میگیرد یا اینکه بگوید بزن شوهرت را بکش، میکشد!
آیا این ادعای فرادرمانی آقای طاهری و مسترها اثبات هم شده است؟ گویا ایشان ادعا میکند چند دکترا هم در این زمینه دارد!
نه آن مدرک را که ادعا میکرد از ارمنستان گرفته است در سایتها وجود دارد و معلوم شد تقلبی بوده است و بعد من به نوبه خودم در آن تعدادی که دیدم برای درمان مراجعه کردند حتی یک مورد ندیدم که کسی بگوید که من خوب شدم، حالا غیر از آن دسته که عوامل آقای طاهری هستند. یک عده هم که تعادل روحی و روانی ندارند و البته تلقینپذیرتر هم هستند و البته این موضوع منبع علمی هم دارد. مثلاً شخصی قبل از ورود به عرفان حلقه خودش توهمی بوده است و یک زمینه خوبی هم در اینجا به آن میدهند که قوز بالا قوز شده و کاملتر هم میشود! چنین آدمی تا حالا نمیدانسته چه مشکلی دارد و از الان به بعد هم به او میگویند که این جن و روح است. یک عده هم در اثر تلقین کمی تسکین پیدا میکنند. مثلاً من ندیدم کسی با پوکی استخوان توسط آقای طاهری درمان شود، با این حال آقای طاهری رسماً در ترم ۴ میگوید که لهشدگی نخاع، قطع نخاع، منگلیسم، بیماری ژنتیکی، انواع سرطان و… را درمان میکند. اصلاً شما تا به حال خبر تایید شدهای در این خصوص دیدهاید؟ اصلاً علم یعنی چی؟ علم یعنی اینکه قابل مشاهده و قابل تکرار و قابل تجربه باشد، آقای طاهری میگوید این اسمش علم است!
در این مدت اعمال ماورائی یا حرکات خاص که انسان از انجامش عاجز باشد هم از این افراد دیدهاید؟
بله. گزارشات همین حلقه فرادرمان، مثلاً میگویند ما شما را متصل میکنیم به عالم بالا و گزارشاتی میگیرند مبنیبر اینکه که رنگ را دیدی؟ من را چگونه دیدی؟ غلتیدن بر روی زمین و ایجاد داد و فریاد تعدادی در جلوی بقیه افراد، حتی برخی به آقای طاهری میگویند قدیس یا بعضیی گفتند که هالهای در اطراف سر آقای طاهری میبینند! و یک مورد دیگر اینکه زمانی که به ما پایاننامه میدادند، میگفت به عکس خودتان نگاه کنید، آن را به صورت حیوان و چهره های مختلف میبینید و این اصل شما است! مثلا یک خانمی میگفت که من خودم را شکل یک پیرمرد میدیدم و دیگری خودش را به شکل گوسفند میبیند یا اسکلت یا ابلیس و آقای طاهری همه را تأیید میکرد و میگفت خوب است ادامه دهید. طاهری در هنگام ارتباط میگفت رنگ خاصی نمیبینید؟ یا صدای خاصی نمیشنوید؟ آنهایی که میگفتند نه، در جواب میگفت که شما تسلیم نیستی و درست شاهد نیستی. آنچه که در این کلاسها مشهود بود، اینکه تعدادی عضو ثابت در این کلاسها حضور داشتند و حرکاتی نشان میدادند که فقط آقای طاهری میتوانست این افراد را کنترل کند، حالا زن و مرد فرق نمیکرد.
دیده بان کسانی در فرقهها که وارد میشوند، همیشه مورد سوء استفادههای مالی، جنسی، اخلاقی و البته معنوی قرار میگیرند، در این خصوص هم توضیح دهید که عرفان حلقه چگونه بود؟
بله مستری بوده از حوالی تهران که مانند بقیه مسترها از طرف آقای طاهری انتخاب شده بود، این فرد در تهران پارکینگی را اجاره کرده بود و کلاس برگزار میکرد و شرکتکنندگان را با شربتی شیرین بیهوش کرده و مورد تجاوز قرار میداد که البته روزنامهها هم در خصوص آن خبر زدند. مورد بعدی بحث خانوادهها بود اکثر خانمها دیگر حاضر به ادامه زندگی نیستند و خانواده خود را در شبکه منفی یا جنزده میبینند و تمکین نمیکنند که باعث طلاق و از هم پاشیدگی خانوادهها میشود. مورد بعدی ارتباطات مستر آقا یا خانم به جنس مخالف است که ابتدا روابط دوستانه و بعد هم به روابط نامشروع ختم میشود.
ادعای خودشان در خصوص تعداد مریدانشان چقدر بود؟
اینها ادعا دارند و در دهان همه نیز انداختهاند که ما ۲ میلیون جمعیت داریم! مشخص هم نمیکنند که در داخل یا در خارج از ایران هستند. در سال ۸۷ قبل از اینکه برای اولین بار دستگیر شود در سایتش به تمام دنیا اعلام کرد که با هر دینی که دارید بیایید و اسم و مشخصات خود را وارد کنید، ما به شما ساعت اتصال میدهیم و بعد از پخش این خبر خیلی از مسترها میگفتند که ما الان یک جمعیت دو میلیون نفری هستیم و روز به روز هم به تعدادمان افزوده میشود!
واقعیت چیست؟ آیا از تعداد درست اعضای این فرقه اطلاعی دارید؟
این طور به نظر نمیرسد و فکر نمیکنم که آمارشان صحت داشته باشد، البته نباید خیلی هم آنها را درست کم گرفت بالاخره پیوسته در حال تبلیغ هستند. مردم ما هم به دلیل اینکه حب اهلبیت و مذهب شیعی دارند، کمتر فریب میخورند. البته باید گفت که اینها مصداق همان خطبه زیبای مولا علی(ع) هستند که فرمود «بدعتگذار یک مشت از حق و یک مشت از باطل را با هم مخلوط میکند و بعد شیطان بر مردم ولایت پیدا میکند».
برای اینکه ترغیب کنند که شما اعضای خانواده خود را نیز باید وارد کنی اقدامی انجام میدادند؟
ببینید اینها مهمان میپذیرفتند، معمولا یک خواهری که میآید خواهرش را هم میآورد یا خواهر شوهرش را هم میآورد. اصلاً آقای طاهری خودش میگفت که غیر از همسر و خانواده که باید روی آنها کار کنید، میروی در مترو یا در سینما، در خانواده، در فامیل، در مسجد، و… اسلحه در دست داشته باشید و شلیک کنید، آگاهی بدهید و گلوله آگاهی پرتاب کنید، یعنی اینها با تبلیغات خود باید عضو بگیرند، با سوءاستفاده از آیه ۳ سوره آلعمران، میگوید که این مصداق وصل شدن به عرفان حلقه است و نه نماز خواندن! و زمانی که شخص متصل میشود، میگوید که مردم را در این آگاهیها شریک خود کنید!
اسمی از امام یا ائمه میآوردند به صورت خاص؟ مثلا مولا علی (ع)؟
ببینید شما کتاب انسان از منظر دیگر نوشته طاهری را که بخوانید یک دانه اسم از پیغمبر اسلام نمیبینید، در این مدت فقط یک بار نام امام صادق را شنیدم که آن هم برای سوء استفاده از کلام معصوم ار طریق تحریف سخنانش بود. الان که این مطالب را میگویم، خدا میداند که یک حالت منقلب دارم. اصلاً نامی از حضرت فاطمه زهرا(س) برده نمیشود، خوب اگر این نام برده شود که دیگر نمیتوانند یک عده بیحجاب و بیبندوبار را دور هم جمع کنند که سیگار بکشند و طاهری به آنها دست بزند و مسترها در آغوش بگیرند. بهعنوان مثال طاهری میگوید «چهکار دارید که واقعه عاشورا انجام شده است یا نه؟! شما فقط پیامش را بگیرید! حسین[ع] میخواسته شما را اتصال دهد به حلقههای شعور کیهانی!»
چطور شد که دیگر این دورهها را ادامه ندادید و از آن جمع جدا شدید؟
با توجه به اینکه هیچ سوالی را در این فرقه پاسخ نمیگرفتم، اینها سوالات را دستهبندی کرده بودند که اگر بخواهی یک را بفهمی باید دو را بفهمی و بعد میروی در دو و می فهمی که برای دانستن دو باید سه را بدانی که بالاخره مجبور میشوی تا ترم ۸ را ادامه بدهی که تازه آنجا هم اگر همچنان سوال داشته باشی باید دورهات را تجدید کنی! یعنی اگر کسی به قصد تحقیق هم وارد شده باشد باید تا پایان دوره هشتم را بگذراند! من تا ترم ۶ رفتم و در ترم ۶ آن یک مستر خانم داشتم که یکسری سوالات را از او میپرسیدم و او هم که میدیدی پرسیدن این سوالات باعث ریزش بقیه و ایجاد شک در دیگران میشود به من گفت که دیگر در کلاسها شرکت نکنم! البته غیر از من هم کسانی بودند که اخراج میشدند.
در آخر توصیهای برای کسانی که به دنبال درمان روح و جسم خود هستند یا به دنبال رسیدن به کمال یا کنجکاوی وارد این فرقه میشوند، دارید؟
آنهایی که از روی کنجکاوی وارد میشود باید حواسش باشد که امکان دارد بروند و پایش گیر کند! این خیلی مهم است، کسانی هستند که در ابتدا مسخره میکردند اما بعد پایشان گیر کرد. بالاخره یکسری تزئینها و زرق و برقهایی در آنجا هست، یکسری بیحجابیها و ارتباطات و… . یک عده هم اطلاعات ندارند و فریب میخورند، در کل باید بگویم که هیچگونه معنویتی در عرفان حلقه وجود ندارد، درمانی هم در آن نیست. در عین حال فساد وجود دارد بینمازی و بیحجابی است، پشت کردن به قرآن است از دامن اهل بیت بیرون آمدن است. آنها حضرت امام حسین(ع) و حضرت فاطمه(س) را چیزی در حد آقای طاهری میدانند و در نهایت خیلی بخواهد مردانگی رخ دهد میگوید که آنها هم همین بودند! این پیام من به کسانی است که وارد میشوند و آلوده میشوند، کسانی بودند که آمدند و دست اطرافیانش را هم گرفته و بعد از خود وارد کردند و الان کل خانواده آلوده است.
منبع : پرسمان دانشجویی – رهبران شیعه