خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
کرده خداوندگار عالم و آدم
خلقت گیتی همه برای محمد(ص)
کس نرساندش گزند لیله هجرت
چون که علی خفته بود جای محمد(ص)
غیرعلی پی نبرده است بر این راز
آری و سوگند بر خدای محمد(ص)
غیر رضای خدا نخواست ازیراک
هست رضای خدا، رضای محمد(ص)
ظاهر و باطن بر او شود همه پیدا
هر که صفا یابد از صفای محمد(ص)
نغمه داود را ز یاد بَرَد نیز
نغمه قرآن جانفزای محمد(ص)
سائل درمانده ناامید نگردد
گر که بکوبد در سرای محمد(ص)
ای که ندای" اذان" رسید به گوشت
هان که به گوشت رسد ندای محمد(ص)
رفته خود از عرش تا به فرش سراسر
زیر فلک سایه لوای محمد(ص)
نوری(سیّاره) یافت راه هدایت
تا که شدش عشق رهنمای محمد(ص)
"بانو نوری گیلانی"(سیاره)