لطف امام هادى و نور ولایتش |
ما را اسیر کرده به دام محبتش
|
بر لطف بى کرانه اوبسته ایم دل |
امشب که جلوه گر شد خورشید طلعتش
|
منت خداى را که به ما کرده مرحمت |
توفیق برگزارى جشن ولادتش
|
تبریک باد بانوى کبرى سمانه را |
کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش
|
ماه تمام و نیمه ذى حجه مطلعش |
خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش
|
این است آن امام که تقدیر ایزدى |
بعد از جواد داده مقام امامتش
|
این است آن امام که ذرات کائنات |
اقرار کرده اند به جود و کرامتش
|
این است آن امام که در برکة السّباع |
شیران شوند رام و گذارند حرمتش
|
این است آن امام که از نقش پرده هم |
ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش
|
این است آن امام که دشمن به چند بار |
رخسار عجز سوده به درگاه عزتش
|
سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى |
دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش
|
آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى |
چون سه على دیگر باشدعبادتش
|
افزون زریگهاى بیابان عطاى او |
بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش
|
مائیم و دست و دامن آن حجت خدا |
چون ناامید کس نشود از عنایتش
|
گردیده ایم جمع به ذیل لواى او |
افکنده ایم دست به دامان رحمتش
|
از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم |
آه دلى به غربت و اشکى به تربتش
|
یارب بحق فاطمه با فتح کربلا |
بگشا بروى ما همه راه زیارتش
|
از لطف آن امام (مؤید) مؤید است |
کو رانشان خدمت آل محمد است
|