کتاب: زندگى سیاسى امام باقر (ع)، ص 94
نویسنده: احمد ترابى
پس از رسول خدا، ظاهرا قرآن، به عنوان منبع اصلى شناخت مسایل عقیدتى وعبادى و سیاسى، در جامعه اسلامى باقى ماند، اما از آن جا که این منبع ژرف نیاز به مفسرانى آشنا با پیام وحى داشت و دستهاى سیاست، این مفسران واقعى (اهل بیت علیهم السلام) را در جامعه منزوى ساخته بود، با گذشت زمان، نیازهاى اعتقادى و پرسشهاى عبادى و مسایل مستحدث یکى پس از دیگرى رخ نمود و کسانى که در جامعه به عنوان عالم و محدث شناخته مىشدند، ناگزیر باید جوابى را براى هر پرسش و مسأله تدارک مىدیدند!
عدم احاطه کامل آنان بر مجموعه معارف قرآنى از یک سو، و عدم آشنایى آنان با فرهنگ ویژه وحى از سوى دیگر، سبب گردید تا با قیاس و توجیه گرى و استحسان و تکیه بر آراى شخصى و گاه احادیث بىریشه و اقوال بىاساس، عقیدهاى را ابراز کرده و یا فتوایى دهند.
بنابر این، یکى از راههاى اساسى مبارزه با این مشکل، بازگرداندن مردم به قرآن و هشدار دادن آنان نسبت به آراى ساختگى و غیر مستند به وحى بود.
امام باقر (ع) در این راستا مىفرمود:
هر گاه من حدیث و سخنى براى شما گفتم، ریشه و مستند قرآنى آن را از من جویا شوید.سپس آن حضرت در برخى سخنانش فرمود: پیامبر (ص) از قیل و قال (بگو مگو و مشاجره) و هدر دادن و تباه ساختن اموال و پرس و جوى زیاد، نهى کرده است.
به آن حضرت گفته شد: این مطالب در کجاى قرآن آمده است؟
امام باقر (ع) فرمود: در قرآن آمده است
لا خیر فى کثیر من نجواهم الا من امر بصدقة أو معروف أو اصلاح بین الناس (1)
(این آیه دلالت مىکند که بیشتر سخنان نجوایى و به درازا کشیده فاقد ارزش است، مگر سخنى که در آن امر به انفاق یا کار نیک و یا اصلاح میان مردم باشد) .
و لا تؤتوا السفهاء اموالکم التى جعل الله لکم قیاما (2)
(از این آیه استفاده مىشود که اموال را نباید در معرض نابودى و تباهى قرارداد).
لا تسئلوا عن اشیاء ان تبد لکم تسؤکم (3)
(و این آیه مىنمایاند که هر سؤالى شایسته و مفید و مثبت نیست، و چه بسا پرسشهایى که به ناراحتى و نگرانى خود انسان بینجامد) . (4)
امام باقر (ع) با این شیوه، در صدد بود تا روحیه قرآن گرایى را در میان اهل دانش و جامعه اسلامى تقویت نماید، و از این طریق انحراف بینشهاى سطحى و عالم نمایان خود محور را به مردم یادآور شود، چه، در برخى مباحثهها، با صراحتى فزونتر به این نکته پرداخته است :
حسن بصرى نزد امام باقر (ع) آمد و گفت: آمدهام تا مطالبى درباره قرآن از شما بپرسم .
امام فرمود: آیا تو فقیه اهل بصره نیستى؟
پاسخ داد: این چنین گفته مىشود.
امام فرمود: آیا در بصره شخصى هست که تو مسایل و احکام را از او دریافت کنى؟
پاسخ داد: خیر.
امام فرمود: بنابر این، همه مردم بصره، مسایل دینشان را از تو مىگیرند؟
گفت: آرى.
امام باقر (ع) فرمود: سبحان الله! مسؤولیت بزرگى را به گردن گرفتهاى.از جانب تو سخنى برایم نقل کردهاند که نمىدانم واقعا تو آن را گفتهاى یا بر تو دروغ بستهاند.
حسن بصرى گفت: آن سخن چیست؟
امام فرمود: مردم گمان کردهاند که تو معتقدى خداوند امور بندگان را به خود آنان تفویض کرده است!
حسن بصرى سکوت اختیار کرده و هیچ نمىگفت!
امام باقر (ع) براى این که وى را به ریشه اشتباهش متوجه سازد و بنمایاند کهعامل اصلى کج فهمى او، ناتوانى در فهم معارف قرآن است، برایش نمونهاى روشن آورد و گفت:
اگر خداوند در قرآنش به کسى ایمنى داده باشد، آیا براستى پس از این ایمنى تضمین شده از سوى خدا، بر او ترسى هست؟
حسن بصرى گفت: خیر، ترسى بر او نخواهد بود.
امام باقر (ع) فرمود: اکنون آیهاى را برایت مىخوانم و سخنى با تو دارم، من گمان نمىکنم که آن آیه را به گونه صحیح تفسیر کرده باشى، و اگر غلط تفسیر کردهاى، هم خودت را هلاک کردهاى و هم پیروانت را.
آن آیه این است:
و جعلنا بینهم و بین القرى التى بارکنا فیها قرى ظاهرة و قدرنا فیها السیر سیروا فیها لیالى و ایاما آمنین (5)
شنیدهام که گفتهاى مراد از سرزمین مبارک و امن، سرزمین مکه است؟ آیا کسانى که براى حج به مکه سفر مىکنند مورد هجوم راهزنان قرار نمىگیرند و در مسیر آن هیچ ترسى ندارند و اموالشان را از دست نمىدهند؟
حسن بصرى گفت: چرا.
امام فرمود: پس چگونه ایمن هستند و امنیت دارند؟ ! این آیه مثالى است که خداوند درباره ما اهل بیت رسالت، بیان داشته است.ما سرزمین مبارکیم و سرزمینهاى آشکار (قرى ظاهرة) نمایندگان و فقهاى پیرو ما هستند که میان ما و شیعیانمان قرار دارند و مطالب ما را به آنان مىرساندند.
قدرنا فیها السیر
مثالى است از حرکت و کاوش علمى.
سیروا فیها لیالى و ایاما
مثالى است از تهییج مردم براى کسب هماره دانش در زمینه حلال و حرام و واجبات و احکام از اهل بیت (ع) .
هر گاه مردم از این طریق معارف دین را دریافت کنند، ایمن از شک و گمراهىاند...
اى حسن بصرى! اگر به تو بگویم جاهل اهل بصرهاى! سخنى به گزاف نگفتهام، از اعتقاد به تفویض، اجتناب کن، زیرا خداوند به دلیل ضعف و سستى، تمام کارخلق را به ایشان وا ننهاده و از سوى دیگر ایشان را بناروا بر گناهان مجبور نساخته است. (6)
نظیر چنین مباحثهاى از امام باقر (ع) با قتادة بن دعامة نیز نقل شده است:
قتادة بن دعامة از محدثان و مفسران مشهور اهل سنت است و از فقهاى بصره به شمار مىآید .
امام به او فرمود: آیا تو فقیه اهل بصرهاى؟
قتاده گفت: چنین گمان مىکنند.
امام باقر (ع) فرمود: آیا قرآن را بر اساس شناخت و علم تفسیر مىکنى یا از روى ناآگاهى؟
قتادة گفت: بر اساس علم و مبانى علمى، قرآن را تفسیر مىکنم.
امام فرمود: اگر براستى بر اساس علم تفسیر مىکنى، از تو سؤال مىکنم که مراد از آیه قدرنا فیها السیر سیروا فیها لیالى و ایاما آمنین چیست؟
قتادة نظریهاى همانند سخنان حسن بصرى ابراز داشت، و امام همان پاسخ را به او یاد آور شد. (7)
پی نوشت ها:
1 ـ نساء/ .114
2 ـ نساء/ .5
3 ـ مائده/ .101
4 ـ اختصاص مفید .322
5 ـ سبأ/ .18
6 ـ الاحتجاج/ .327
7 ـ بحار 46/ .349