عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام
|
منتظران مژده باد
یاران وفادار
چشم به راه ظهور
جهان در آستانه ظهور
اقتدار حضرت مهدى علیهالسلام
بانوان در دولت مهدوى
مخالفین دولت مهدوى
بشارتهایی در مورد ظهور
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
امامان معصوم علیهمالسلام به جهت اهمیت مسئله مهدویت و غیبت دوازدهمین حجت الهى، در فرصتهاى مناسب از عصر ظهور سخن گفته و شیعیان را با نشانهها، علائم و ویژگیهاى دولت کریمه حضرت قائم علیهالسلام آشنا ساختهاند.
این آگاهیها و اطلاعرسانى آن ستارگان هدایت موجب شده است که اهل ایمان و منتظران حکومت عدل حضرت مهدى علیهالسلام بیش از پیش امیدوار و دلبسته آن عصر گشته، نسلهاى بعدى را نیز با این فرهنگ مأنوس کنند.
امام باقر علیه السلام میفرماید: بر مردم زمانى مىآید که امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابتقدم و استوار بمانند! کمترین پاداشى که به آنان مىرسد، این است که خداى متعال خطابشان مىکند و مىفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.
دلدادگان فرهنگ انتظار با همه مشکلات و گرفتاریهایى که دشمنان برایشان فراهم مىآورند، هرگز امید به رسیدن آن روز دیدنى و لذتبخش را از دست نمىدهند، بلکه شوق و عشقشان بیشتر مىشود و زیر لب زمزمه مىکنند:
چه خوش باشد که بعد از انتظارى
به امیدى رسد امیدوارى
سخن از خصوصیات انقلاب جهانى آن یار سفر کرده، زمانى شیرینتر مىشود که امامان معصوم علیهمالسلام ویژگیها و نشانههاى عصر ظهور حضرت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله را برایمان توصیف کنند و بذر امید و آرزوى استقرار دولت کریمه امام زمان علیهالسلام را در دلهاى به انتظار نشستهمان شکوفا گردانند تا رایحه دلانگیز دوران ظهور در روح و جسم انسانهاىِ خسته از ظلم و ناعدالتى و فتنه و فساد، حیاتى تازه ببخشد.
اگر آن نائب رحمان ز درم باز آید
عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید
دارم امید خدایا که کنى تأخیرى
در اجل تا به سرم تاج سرم باز آید
گر نثار قدم مهدى هادى نکنم
گوهر جان به چه کار دگرم باز آید
آن که فرق سر من خاک کف پاى وى است
پادشاهى کنم ار او به سرم باز آید
کوس نو دولتى از بام سعادت بزنم
گر ببینم که شه دین ز درم باز آید
مىروم در طلبش کوى به کو دشت به دشت
شخصم ار باز نیاید خبرم باز آید
«فیض» نومید مشو در غم هجران و منال
شاید ار بشنود آه سحرم، باز آید
امام باقر علیهالسلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مىدهد که «یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِکَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِىءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(1) ؛ بر مردم زمانى مىآید که امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابتقدم و استوار بمانند! کمترین پاداشى که به آنان مىرسد، این است که خداى متعال خطابشان مىکند و مىفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.»
امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیهالسلام تقدیم مىدارم.
آن گاه امام باقر علیهالسلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارجگذارى به چنین منتظران راستینى به آنان مىفرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید. رفتار نیک و شایستهتان را مىپذیرم و از کردار ناپسندتان عفو مىکنم و به خاطر شما سایر گنهکاران را مىآمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع مىکنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناک خود را به مردم نافرمان نازل مىکردم.»(2)
پیشواى پنجم علیهالسلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیهالسلام که در زمان غیبت، خود را براى شرکت در قیام جهانى آن حضرت آماده مىکنند، به ابو خالد کابلى فرمود: «من به گروهى مىنگرم که در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مىخیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حکومت الهى تلاش مىکنند. بارها از متولیان حکومت اجراء حق را خواستار مىشوند، امّا با بىاعتنایى مسئولین مواجه مىشوند. وقتى که وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مىنهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواستهشان اصرار مىورزند تا این که سردمداران حکومت نمىپذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مىگردند و کسى نمىتواند جلوگیرشان شود. این حقجویان وقتى که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیهالسلام به کس دیگرى نمىسپارند. کشتههاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مىشوند.»
در اینجا امام باقر علیهالسلام به ابو خالد کابلى جملهاى زیبا فرمود که مىتواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیهالسلام تقدیم مىدارم.»
امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیهالسلام مىآیند که پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مىشوند.
امام پنجم علیهالسلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیهالسلام به آیهاى از قرآن استناد کرد و در تفسیر آیه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدا مَفْعُولاً»(4) ؛ «هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوىِ خود را بر ضد شما برمىانگیزیم [تا شما را سخت درهم کوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانهها را جستجو مىکنند و این وعدهاى است قطعى.» فرمود: «این بندگان پیکارجو و مقاوم که به طرفدارى از حق به پا مىخیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»(5)
از منظر امام باقر علیهالسلام در عصر غیبت، چشم به راه ظهور حضرت مهدى علیهالسلام بودن و انتظار حکومت آل محمد صلى الله علیه و آله را کشیدن از عبادات شایسته و برتر محسوب مىشود. آن گرامى به نقل از وجود مقدس رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ انْتِظارُ الْفَرَجِ(6)؛ انتظار [پیروزى و] فرج [آل محمد صلى الله علیه و آله] از برترین عبادات محسوب مىشود.»
در آستانه ظهور حضرت مهدى علیهالسلام اوضاع جهان به بدترین وضع خود مىرسد و ظلم و ناعدالتى، تبعیض، تضییع حقوق دیگران به بدترین وضع خود تبدیل شده و مردم از هر کس و حکومتى ناامید گردیده، به دنبال روزنه امید و نداى عدالتى مىگردند که آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستکبران نجات بخشد. مردم چنان از دست دروغگویان فتنهانگیز و فرصت طلب به تنگ مىآیند که شب و روز آرزوى قیام منادى عدالت را در سر مىپرورانند. حضرت امام باقر علیهالسلام فضاى تاریک جهان قبل از ظهور را اینگونه بیان مىکند:
«لا یَقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلى خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلاءٍ یُصیبُ النّاسَ وَ طاعُونٍ قَبْلَ ذلِکَ وَ سَیْفٍ قاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَیْنَ النّاسِ وَ تشْتیتٍ فى دینِهِمْ وَ تَغْییرٍ فى حالِهِمْ حَتّى یَتَمَنَّى الْمُتَمَنّى الْمَوْتَ صَباحا وَ مَساءً مِنْ عِظَمِ ما یَرى مِنْ کَلْبِ النّاسِ وَ اَکْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا(7)؛ حضرت قائم علیهالسلام قیام نمىکند، مگر در حال ترس شدید مردم و زلزلهها و فتنه و بلایى که بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون مىشوند.
آنگاه شمشیر برنده میان اعراب حاکم مىشود و اختلاف میان مردم و تفرقه در دین و دگرگونى احوالشان به اوج مىرسد؛ به گونهاى که هر کس بر اثر مشاهده درندهخویى و گزندگىاى که در میان برخى از مردم نسبت به بعضى دیگر به وجود مىآید، صبح و شام آرزوى مرگ مىکند.»
امام آنگاه افزود: «وقتى که یأس و ناامیدى تمام مردم را فرا گرفت و دیگر از هر جهت خود را در بنبست احساس کردند، امام غائب علیهالسلام قیام مىکند.»
براى اجراء عدالت و گسترش مساوات در جامعه اسلامى لازم است که موانع عدالت را از میان برداشت و راه آن را هموار کرد؛ زیرا اصحاب زر و زور و تزویر و کسانى که از در هم ریختگى جامعه در راه ترویج فساد و انحراف بهره مىبرند، هرگز از عدالت و برنامههاى عادلانه راضى نخواهند بود و با توسل به هر شیوهاى در مسیر احقاق حقوق مردم سنگاندازى خواهند کرد. بنابراین، یکى از مهمترین ویژگیهاى زمامداران عادل قاطعیت و صلابت در مقابله با دشمنان داخلى و خارجى است. امام زمان علیهالسلام نیز با اقتدار کامل مخالفین اسلام و دشمنان عدالت را سرکوب خواهد کرد. امام باقر علیهالسلام مىفرماید:
«لَیْسَ شَأْنُهُ اِلاّ بِالسَّیْفِ(8) ؛ آن حضرت (در سرکوب دشمنان قسم خوردهاش) فقط شمشیر را مىشناسد.»
او در قاطعیت همانند جدّش رسول خدا صلى الله علیه و آله عمل خواهد کرد و به خیانتکاران، کافران و عوامل داخلى دشمن اجازه هیچگونه توطئهاى نخواهد داد.
دجّال نیز فتنهگرى کذّاب و فریبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا مىکند و بسیارى را با دسیسههاى شیطانىاش مىفریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلىاش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مىکند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مىآیند.
حضرت باقر علیهالسلام درباره شباهتحضرت مهدى علیهالسلام به پیامبران الهى مطالبى فرموده و درباره تشابه حضرت خاتم الاوصیاء به حضرت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرموده است: «وَ اَمّا مِنْ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله فَالْقِیامُ بِالسَّیْفِ وَ تَبْیینُ آثارِهِ ثُمَّ یَضَعُ سَیْفَهُ عَلى عاتِقِهِ ثَمانِیَةَ اَشْهُرٍ فَلا یَزالُ یَقْتُلُ اَعْداءَ اللّهِ حَتّى یَرْضَى اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ(9)؛ و امّا [شباهت حضرت مهدى علیهالسلام] به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قیام با شمشیر است [که دشمنان لجوج را از میان برمىدارد] و آثار آن حضرت را آشکار مىکند. آنگاه هشت ماه به صورت مسلّح و آماده به سر مىبرد و همواره با دشمنان خدا مبارزه مىکند تا این که خداوند راضى شود.»
بدون تردید بانوانِ شایسته و متعهد در دولت آن حضرت جایگاه ارزشمندى دارند. نقش زن در آن زمان همانند زنان صدر اسلام، فراخور حال آنان و نسبت به موقعیت ویژهشان خواهد بود؛ یعنى همان رسالتى که یک زن مسلمان طبق آیین اسلام به دوش گرفته است، در عصر ظهور نیز به آن پاىبند خواهد بود. آنچه از روایات بر مىآید، آن است که عدهاى از کارگزاران آن حضرت از بانوان ارجمند هستند. جابر بن یزید جعفى از یاران نزدیک امام محمد باقر علیهالسلام به نقل از آن حضرت فرمود:
«وَ یَجِىءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ(10)؛ به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیهالسلام مىآیند که پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مىشوند.»
روایت دیگرى در این زمینه از امسلمه، همسر رسول خدا صلى الله علیه و آله از طریق اهل سنت نقل شده است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در آن گفتار با اشاره به عصر ظهور و اجتماع یاران حضرت مهدى علیهالسلام در اطراف آن حضرت مىفرماید:
«یَعُوذُ عائِذٌ فِى الْحَرَمِ فَیَجْتَمِعُ النّاسُ اِلَیْهِ کَالطَیْرِ الْوارِدِ الْمُتَفَرِّقَةِ حَتّى یَجْتَمِعَ اِلَیْهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ اَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فِیهِ نِسْوَةٌ ...؛ (در زمان ظهور) پناهخواهى به حرم خداوند در مکه پناهنده مىشود. مردم همانند کبوتران از هر سو به جانب او رو مىآورند تا این که سیصد و چهارده نفر که عدهاى از آنان زن هستند، دور او را مىگیرند.» و ادامه داد: «و از همان جا خروج مىکنند و بر تمام ستمگران و اعوان و انصارشان پیروز مىگردند و عدل را آن چنان در روى زمین برقرار مىسازند که زندگان آرزو مىکنند که اى کاش مردههایشان نیز از طعم آن عدالت مىچشیدند!»(11)
سران جبهه باطل معمولاً افرادى خودخواه، متکبر، صاحب صفات ناپسند انسانى هستند که در مقابل حق خودنمایى مىکنند. آنان چنان در منجلاب فساد و گناه غوطهورند که انسانهاى حقطلب و جلوههاى فضیلت را خطرناکترین دشمنان خویش قلمداد مىکنند. به همین جهت، تمام تلاشهاى خود را براى نابودى آیین حق و رهبران الهى به کار مىگیرند. اما خداوند طبق سنت پایدار خود همواره حق را پیروز گردانیده و دشمنانش را مأیوس و مغلوب کرده است.
قرآن مىفرماید: «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلآَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْکَرِهَ الْکَـفِرُونَ»(12)؛ «(مخالفین حق)مىخواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش کنند، ولى خدا جز این نمىخواهد که نورش را کامل کند؛ هر چند کافران را خوش نیاید.»
در عصر ظهور، تلاشهاى زیادى صورت مىگیرد تا از استقرار حکومت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله جلوگیرى شود، اما آن حضرت به لطف و مدد الهى، تمام موانع را از میان برمىدارد. سفیانى یکى از دشمنان سرسخت حضرت مهدى علیهالسلام است.
امیرمؤمنان على علیهالسلام در مورد جنایات وى به کوفیان فرمود: «بدا به حال کوفه! سفیانى چه جنایاتى در آنجا انجام مىدهد! به حریم شما تجاوز مىکند، کودکان را سر مىبرد و ناموس شما را هتک مىکند.»(13)
امام باقر علیهالسلام درباره ویژگیهاى این دشمن سرسخت حضرت مهدى علیهالسلام فرمود: «اگر سفیانى را مشاهده کنى، در واقع پلیدترین مردم را دیدهاى. وى داراى رنگى بور و سرخ و کبود است. هرگز سر به بندگى خدا فرو نیاورده و مکه و مدینه را ندیده است.»(14)
امام باقر علیهالسلام مىفرماید: «گویا من سفیانى (سرکرده دشمنان حضرت امام عصر علیهالسلام) را مىبینم که در زمینهاى سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده، ندا مىدهد که هر کس سر یک تن از شیعیان على علیهالسلام را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست. در این هنگام، همسایه به همسایه دیگر حمله مىکند و مىگوید: این شخص از شیعیان است. او را مىکشد و هزار درهم جایزه مىگیرد.»(15)
شیصبانى نیز یکى دیگر از سران جبهه باطل در عصر ظهور است. او از دشمنان کینهتوز اهلبیت علیهمالسلام و حضرت مهدى علیهالسلام مىباشد. ریشهاش به بنىعباس مىرسد و شخصى بدکردار، شیطان صفت و گمنام است. امام باقر علیهالسلام به جابر جعفى فرمود: «سفیانى خروج نمىکند، مگر آن که قبل از او شیصبانى در سرزمین عراق خروج مىکند. او همانند جوشیدن آب از زمین، یکباره پیدا مىشود و فرستادگان شما را به قتل مىرساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانى و ظهور قائم علیهالسلام باشید.»(16)
دجّال نیز فتنهگرى کذّاب و فریبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا مىکند و بسیارى را با دسیسههاى شیطانىاش مىفریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلىاش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مىکند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مىآیند.
اما طبق مشیت الهى و سنت تغییرناپذیرش همچنان که در طول تاریخ همواره به اثبات رسیده است، اهل باطل همچون کف روى آب نابود شدنى هستند و حضرت مهدى علیهالسلام نیز با غلبه بر سران کفر و فتنه و نفاق طومار زندگانى دشمنان فضیلت و کمال را درهم مىپیچد و بساط عدل و داد و انسانیت را در روى زمین مىگسترد.
1- ابوحمزه ثمالى آورده است که: در یکى از روزها در محضر درس امام محمدباقر علیه السلام بودم، هنگامى که حاضران رفتند، امام باقر علیه السلام فرمود:
اباحمزه! از رخدادهایى که خداوند آن را قطعى ساخته است قیام قائم ماست. هر کس در آنچه مىگویم تردید کند با حال کفر به خدا، او را ملاقات خواهد کرد. آنگاه افزود: پدر و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد که همنام و همکنیه من است و هفتمین امام پس از من. پدرم فداى کسى باد که زمین را لبریز از عدل و داد مىکند همان گونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است .
یا اباحمزه! هر کس سعادت دیدار او را داشت و همان گونه که به پیامبر صلی الله علیه و آله و على علیهالسلام سلام و درود مىگوید بر آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او گردید، بهشت بر او واجب مىگردد و هر کس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمکاران! (17)
2- بانوى دانش پژوهى که به (امهانى) شهرت داشت آورده است که بامدادى بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدم و گفتم: سرورم! آیهاى از قرآن شریف، ذهن و فکرم را به خود مشغول داشته و خوابم را ربوده است .
فرمود: کدام آیه امهانى؟ بپرس!
گفتم: این آیه شریفه که مىفرماید: فلا اقسم بالخنس. الجوار الکنس. (18)
فرمود: به! به! چه مسئله خوبى پرسیدى، این مولود گرانمایهاى است در آخرالزمان. او (مهدى) این عترت پاک است. مهدى خاندان وحى و رسالت، براى او غیبت و حیرتى است که گروهى در آن گمراه مىگردند و گروههایى راه حق و هدایت را مىیابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درک کنى ... و خوشا به حال آنان که او را درک خواهند نمود. (19)
پینوشتها:
1.کمال الدین، ج 1، ص 330.
2.همان.
3.غیبت نعمانى، ص 273.
4.اسراء / 5.
5.تفسیر عیاشى، ج 2، ص 281.
6.بحارالانوار، ج 52، ص 125.
7.همان، ص 230.
8.همان، ص 354.
9.کمال الدین، ص 329.
10.بحار الانوار، ج 52، ص 222.
11.معجم احادیث المهدى علیهالسلام ، ج 1، ص 501/ المعجم الاوسط، ج 5، ص 334.
12.توبه / 32.
13.یوم الخلاص، ص 93.
14.بحارالانوار، ج 52، ص 354.
15.بحار الانوار، ج 52، ص 215.
16.غیبت نعمانى، ص 302.
17- بحارالانوار، ج 24، ص 241 .
18- سوره تکویر، آیه 16 و 17 .
19- اکمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 / بحارالانوار، ج 51، ص 137 .
منبع سایت تبیان به نقل از:
مجله مبلغان، شماره 74 ، کریم حیدرى نهند
ماهنامه موعود جوان، شماره 21، ساره سام کن .