امام،راه مقابله با شیطان
شیطان سر راه مستقیم ما نشسته و با ترفندها و راه های گوناگون،در ما فکر و وسوسه القا می کند و امروز خیلی بیشتر از دیروز فعال است؛اما همه این را نمی فهمند!باید امام شناس بود تا شیطان شناس شد؛چون امام شناسی،شیطان شناسی را برای انسان باز می کند و در حقیقت،نور امام است که هر ظلمتی را –هر چند با جاذبه ها پوشیده شده باشد-کاملا نشان می دهد.
امامت،پایه ی همه ی اعتقادات ماست اگر از همان اول خلقت آدم،امام را برداریم،می بینیم چیزی ادامه پیدا نمی کرد؛زیرا از همان آغاز وقتی شیطان،آدم را فریفت،آدم به حجت و امام توسل پیدا کرد که توبه اش قبول شد و توانست برگردد؛و گرنه شیطان کار خودش را می کرد!
آخر چگونه می شود ما انسان های ضعیف،در میدانی که شیطان-دشمنی که دیده نمی شود-با حقه ها،خستگی ناپذیری ها و جاذبه ها ی مختلف در کمینمان نشسته،پناهگاهی نداشته باشیم؟!ما برای این که بتوانیم با این دشمن قوی پنجه در طول زندگی مان خوب و قوی مبارزه کنیم،به امام نیاز داریم.لذا خداوند بر اساس لطفش برای ما امام نصب کرده است.
حال،دست و پنجه نرم کردن با شیطان با این اوصاف و احوال،به جسم امام و شناخت شناسنامه ای او نیاز دارد،یا به ارتباط با او و ادراک حضورش؟یقینا ارتباط و حضور؛و گرنه خیلی ها با پیامبر و ائمه علیهم السلام بودند ولی چون حضوروارتباط نبود،نتوانستند حدّ شیطان را پاره کنند.پس این که وقتی امام در غیبت است،ما نمی توانیم با شیطان بجنگیم،از وسوسه های شیطان است؛چون وجود امام با توجه به فضل الهی،در تکوین و تشریع،حضور دارد و با ارتباط وجودی است که می توان از فیوضاتش بهره مند شد؛نه این که صرفا نزدیکی به جسم امام لازم باشد.
بنابراین توسل ما به امام زمان عج الله فرجه-که بنا به لطف خدا،اسلحه،پناه و وسیله ای است که در معصیت به او پناه می بریم و در طاعت،مسیر را از او اخذ می کنیم-در حقیقت،ارتباط با او و یافتن حضورش در وجود است؛"بموالاتکم...أصلح ما کان فسد من دنیانا". "و جعلته لنا عصمة و ملاذا"
در لطف خداوند جبر نیست؛یعنی چنین نیست که همه مجبور باشند تحت جاذبه ی آن لطف قرار بگیرند.اما به هر حال،فضل خدا این است که کاری کند تا بندگان با اختیار،به طاعت و بندگی او نزدیک و از معصیت دور شوند و این فضل را با فرستادن پیامبران،انزال کتب و اصل امامت و تبیین مسیرها،ثواب ها و عقاب ها به وسیله ی آن ها تحقق می بخشد.