بایسته های عاشقی ( استنتاجی از بیانات استاد دکتر انوشه _ روانشناس )

صفحه اصلی کارگروهها >> رسم عاشقی 2  >> بایسته های عاشقی ( استنتاجی از بیانات استاد دکتر انوشه _ روانشناس )
علی طاهری

علی طاهری

در کارگروه: رسم عاشقی 2
تعداد ارسالي: 23
11 سال پیش در تاریخ: دوشنبه, آذر 27, 1391 14:40

- راز دستیابی به خدا اهلی شدن انسان در برابر اوست ، به عبارتی منتظم انتظام خدا شدن که البته تا زنده ایم فرصت هست(بدین معنی که خود راهمواره در مسیر وزش نسیم الطاف الهی حفظ کنیم)


 


 


 


- اولین قدم برای عاشقی(در مسیر نیل به معشوق مجازی )  ما شدن دو طرف است و این یعنی از بین رفتن منیتها به طور واقعی


 


 


 


- تفاهم (که یکی از زیر مجموعه های همکفوی است )یعنی توانایی تحمل تفاوتها


 


 


 


 


 


 


 


 


-زندگی را باید عاقلانه شناخت  ،  عاشقانه پیمود  و عارفانه به پایان رسانید


 


 


 


 


 


 


- چرا بعضی ها قبل از بیان انسانیت خود اصرار می ورزند که جنسیت خویش را به نمایش بگذارند، واقعا چرا؟


 


 


 


- در مسیر عاشقی گفتن اینکه من تورا دوست دارم چون به تو نیاز دارم اشتباهی خطیر بوده ، در عوض اداء اینگونه: من به تو نیاز دارم چون تو را دوست دارم بسیار نیکوست


 


 


 


- خیلی فرق است بین به هم خیره شدن تا با هم خیره شدن ، اولی یعنی همدیگر را دوست داشتن و دومی یعنی در کنار هم بودن


 


 


 


- بعد از ازدواج حق عیب نمایی داریم اما حق عیب جویی نداریم


 


 


 


- اگر ما نسبت به آنچه یا آن کس  که ازانمان نیست تعصب بورزیم همان زمان نسبت به آنچه یا آن کس که ازانمان است غفلت ورزیده ایم


 


 


 


- نیز دقت کنیم ، محجبه  بودن غیر از محجوب بودن و حجب داشتن است ، به دیگر سخن ، می شود محجبه  بود اما حجب نداشت ، و این در حالیست که حجب اصل است (چه برای زن وچه مرد تفاوتی  ندارد )


 


-توجه داشته باشیم ، مقصد در انتهای مسیر نیست بلکه در لابلای مسیر است ، لذت وصال هرگز در خود نقطه ی وصل نیست و همچنان که گفته شد در مسیر وصال است ،دوران آشنایی پسر و دختربرای ازدواج  جالب تر است از دوران عقد و نامزدی ، دوران عقد و نامزدی آن دو جالب تر است از اوایل ازدواج آنها ، اوایل ازدواج آنها جالب تر است از 5 سال بعد از ازدواجشان  به شرطی که ، به شرطی که  قرار باشه خود ازدواج مقصد قرار بگیره ، در واقع اگر خود ازدواج مقصد نهایی شد مسیر آن از خود ازدواج جالبتره ، اما اگر نه خود ازدواج یک ایستگاه در مسیر عشق الهی بود هر قسمتی از این مسیر جالبه و لذت وصال را داره ، از نگاهی دیگر اگر خود ازدواج مقصد نهایی شد دوران اولیه اش جالب تره از زمانیکه زندگی مشترک را تشکیل می دهیم اما اگر خود ازدواج گامی شد برای اتحاد دو نفر به سمت کمال طلبی و کمال گرایی آن موقع جای جای زندگی و لحظه لحظه ی زندگی لذت بخش خواهد شد.


 


 


- خوشا به حال آنانی که دائم این ذکر بر لب دارند : ای که برای با تو بودن باید از بودن گذشت ، بزار بین من و تو دستهای ما پلی باشه برای از خود گذشتن


 


 


 


 


 


 


- مأموریت ما در زندگی بی مشکل زیستن نیست ، با انگیزه زیستن است


 


 


 


 


 


-چینیان گفتند ما نقاش تر رومیان گفتند ما را کرو فر
اهل چین و روم در بحث آمدند رومیان در علم واقف تر بدند
گفت سلطان امتحان خواهم در این تا کنم در دعوی آن به را گزین
چینیان گفتند یک خانه به ما خاص بسپارید و یک آن شما
بود دو خانه مقابل در به در این یکی چینی ستد رومی دگر
چینیان از شهر صد رنگ خواستند پس خزانه باز کرد آن ارجمند
رومیان گفتند نه رنگ و نه نقش در خور آید کار را جز دفع زنگ
درفرو بستند و سیقل می زدند همچو گردون صافیو ساده شدند
چینیان چون از عمل فارق شدند از پی شادی دهل ها می زدند
چون که شه آمد به آن چینی سرا می ربود آن عقل ها و فهم را
بعد از آن آمد به سوی رومیان پرده را بالا کشید اندر میان
نقش آن تصویر و آن کردارها زد بر این صافی شده دیوارها
هرچه آنجا بود اینجا به نمود دیده را از دیده خانه می ربود
عاشقان و عارفان آن رومیانند ای پسر نی زتکرار کتاب و نی هنر
لیک سیقل کردند آن سینه ها پاک از آز و حرص و بخل و کینه ها
نقش و قشر علم را بگذاشتند رایت علم الیقین افراشتند
خرده کاریهای علم نجوم و هندسه یا علم طب و فلسفه یا...که تعلق با همین دنیاستش ره به هفتم آسمان بر نیستش
این همه از علم بنای آخور است که عماد بود و گاو و اشتر است
بهر استبقای حیوان چند روز نام آن کردند این گیجان رموز
علم راه حق و علم منزلش صاحب دل داند آن را با دلش
علم رسمی سر به سر قیل است و قال نه از آن کیفیتی حاصل نه حال
طبع را افسردگی بخشد مدام مولوی باور ندارد این کلام
علم نبود غیر علم عاشقی مابقی تلبیس ابلیس شقی
هرکه نبود مبتلای ماه روی
نام او از لوح انسانی بشوی



 


 


-هلن کلر می گوید من از لمس یک برگ به حقیقت جنگل پی بردم ، ما میتوانیم از یک حس دوست داشتن پی به همه ی حقیقت خدا ببریم ، ای انسان خبرت هست که از خوبی خود بی خبری ، به خدا خوب تر از خوب تر از خوب تری



 


 





 


 


 


و اما از کجا بفهمیم که عاشق شده ایم:


 


استاد در مقام بیان معیار شناخت عشق واقعی نسبت به معشوق مجازی و تمیز دادن آن از عشق ظاهری یا صوری مثالی جالب و در خور توجه به نمایش می گذارند ، ایشان می فرمایند :


 


از آنجا   که 2 نوع آنتن برای جذب امواج و انتقال آن به  گیرنده یعنی همان تلویزیون ، وجود دارد


 


و عبارتند از 1 – آنتن های آنالوگ یا شاخه ای و


 


2 – آنتنهای دیجیتال یا ماهواره ای


 


واز آنجا که معمولا آنتنهای آنالوگ در شبکه ها یا کانالهای مختلف کیفیت تصویر متفاوتی از خود نشان می دهند ،مثلا کانال یک را مثل آیینه  صاف نشان می دهند و کانال دو را باکیفیتی کمتر از یک و باز کانال سه را خیلی عالی و در آخر کانال چهار را بد و ضعیف انعکاس می دهند و در مقابل


 


آنتنهای دیجیتال یا ماهواره ای قرار دارند که تا زمانیکه گیرنده و یا به عبارتی بشقاب آنها درست در مقابل فرستنده جای گرفته باشد بدون کوچکترین خطا ، هر شش کانال یا بیست کانال و یا صد کانال را مثل آیینه صاف و بدون پارازیت گرفته پخش می نماید پسرها نیز می تواند وزن و عیار و اصالت عشق خویش را با معیار و کیل این دو آنتن بسنجند ، به این صورت که اگر دیدند همچون آنتنهای آنالوگ ، از مریم خوششون  میاد ، رعنا هم دختر بدی نیست ، ریحانه هم میتونه شریک خوبی باشه ولی نرگس تا بدی هاش رو کنار نگذاره نه ، این هوسِ به اصطلاح عشق ،عشق واقعی  و اصیل نبوده و نیست اما اگر همچون آنتنهای دیجیتال یا ماهواره ای  ، احساس کردیم که یا مریم یا هیچ کس و فقط و فقط او ولا غیر ، آن وقت می توانیم بگوییم که احساس ما نسبت به او ( مریم ) نشأت گرفته از عشقی راستین و خالص و با ارزش است ،و دختران نیز به همین منوال  دریابند میزان علاقه ی درونی خویش را نسبت به پسرها یا یک پسر!


 


 


برای ملاحظه ی فیلمهای ویدئویی استاد دکترانوشه و دانلود آنها بر روی آدرس اینترنتی زیر کلیک فرمایید.


 


 


 


 


 


 


http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=150314&MusicID=70285


 


 


 


 


 


 


 


حذف ارسالي ويرايش ارسالي