کرامت و بزرگوارى در عفو
استاد محقق در شرح این فراز از دعا که امام خداى سبحان را توصیف مى کند: «وَ أَکْرَمُ مَنْ عَفَا»، به تشریح کرامت و بزرگوارى خداوند در عفو و بخشش انسان ها پرداخته اند.
چون عفو و گذشت انسان ها مراتب مختلفى دارد؛
بعضى پس از مدتى اعتذار و التماس مى بخشند، برخى در برابر دریافت دیه و جریمه مى بخشند و... و کریم ترین بخشنده ها بدون هیچ توقعى مى بخشند، اما ناخودآگاه نشانه هاى انتقام در گفتار یا کردارشان ظهور مى کند و در مقابل انسان بخشوده شده، احساس خجلت زدگى مى کند. و هر چه بخشش بیشتر و کریمانه تر باشد، حس شرمندگى انسان بیشتر مى شود.
هیچ کریمى انفعال درونى انسان را که عذاب دردناکى است، نمى تواند برطرف کند. خداى سبحان تنها بخشنده اى است که نه تنها زشتى ها را مى پوشاند و زیبایى ها را آشکار مى سازد، بلکه بر صفحه نفس و ذهن انسان سلطه دارد و گناه انسان را از یاد او مى برد و با عفو خویش شرمسارى درونى انسان را مى تواند با فراموشاندن نابود سازد. لذا در بهشت هیچگونه خجلت زدگى نیست.
منشأ ظهور هستى
شارح محترم در تفسیر جملات عارفانه دعاى عرفه «أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتَّى یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ...» به بحث «منشأ ظهور هستى» مى پردازد و با نفى استقلال در آثار و صفات غیرخدا، ابتدا تفسیرى عمومى از کلام امام ارائه مى کند و در ادامه مى افزاید:
«برداشت دقیق تر و لطیف تر آن است که نه تنها ظهور تو کمتر از ظهور دیگران نیست و تو براى آشکار شدن به دیگران نیازمند نیستى و نه تنها ظهور آنان برگرفته از توست و از خود چیزى ندارند، بلکه معنایش این است که هرگونه خودنمایى و ظهورى که دیگران دارند، از آنِ تو و مال توست و چیز دیگرى نیست. در نتیجه این جلوه ها پیش از آن که دیگران را بنماید، تو را نشان مى دهد. چگونه از ظهور دیگران تو را مى توان روشن کرد؟...
به بیان دیگر، سخن او این نیست که دیگران توان راهنمایى به سوى تو را ندارند، بلکه سخن او این است که تو از چنان جلوه اى برخوردارى که به راهنمایى به سوى تو نیازى نیست؛
زیرا اگر بخواهیم وجود یا مفهوم واقعى چیزى را با علم حصولى یا شهودى برهانى کنیم، باید از ظاهر به باطن، از حاضر به غایب و از نزدیک به دور پى ببریم.
درحالى که ظهور، حضور و نزدیکى خداى سبحان نه تنها کمتر از ظهور، حضور و نزدیکى دیگران نیست، بلکه برخوردارى دیگران از این صفات به برکت افاضه ذات اقدس الهى است؛
چون او این خصال را به صورت نامحدود داراست و اگر چیزى از جهتى نامحدود است، جاى خالى نمى گذارد تا دیگران آن را پر کنند. در نتیجه هر ظهور، حضور و قربى که در جهان هست، از آن خداست.
بنابراین، نمى توان تصور کرد که دیگران ظهورى داشته باشند که خداى سبحان از آن برخوردار نباشد.»