برگهایی از درخت انسان ( استنتاجی از بیانات استاد دکتر انوشه - روانشناس )

-آیا میدانستید که هرعملی اعم از مثبت یا منفی تحت تاثیر 3 عامل زمان ، تکرار و اراده  تبدیل به عادت می شود ، نیز

هر عادتی  تحت تاثیر3 عامل زمان ، تکرار  واراده  تبدیل به ملکه   می شود ، نیز

هر ملکه ای تحت تاثیر3 عامل زمان  ، تکرار و اراده  تبدیل به هویت  می شود و نیز

هر هویتی تحت تاثیر 3 عامل زمان  ، تکرار و اراده  تبدیل به شخصیت و طبیعت

فرد می شود و نکته ی مهم اینکه تا قبل رسیدن عمل به شکل هویت است که می توان آن عمل را از فرد گرفت و جدا ساخت ، و در واقع از مرحله ی هویت به بعد این جداسازی می شود تقریبا یک امر محال.

- متوجه باشیم شیطان دستان بیکار را به کار می گیرد و از انرژی انگشتان آن استفاده می کند. 

- دوم راهنمایی برای پسران اولین زمان ایجاد حس برقراری  ارتباط با دختران است  و این در حالیست که  پنجم دبستان در دختران  اولین زمان ایجاد حس برقراری ارتباط  با پسران است .

- نکته ی مهم : اگر نوجوان از روی پل سنی 3.5  تا 4 سالگی دوران بلوغ  به سلامت گذر کرد که هیچ به بلوغ عاطفی دست یافته است ، در غیر اینصورت اگر به دلایلی همچون بد اخلاقی در خانواده ها یا ... نوجوان روی پل بلوغ ماند در نهایت تاسف باید بگوییم که به بلوغ احساسی و عاطفی نخواهد رسید .

- بد نیست که بدانیم  بد اخلاقی در خانواده ها و درگیریهای لسانی ، فیزیکی در آن نهایت امر می تواند منجر به تحقیر شدن دختران و گستاخ شدن پسران در آن گردد.

- بنابراین دقت داشته باشیم که والدین هسته ی تبلور و انتظام شخصیت فرزندانند ، در همین ارتباط

کنفسیوس می گوید : اگر برنامه ای یک ساله دارید  برنج بکارید و اگر برنامه ای 10 ساله دارید درخت بکارید و چنانچه برنامه ای 100 ساله دارید پس انسان تربیت کنید.

-         حضرت لقمان زمان شروع تربیت فرزند را 20 سال قبل از تولد فرزند معرفی می نماید یعنی زمانیکه والدینش 4 یا 5 ساله اند!

-         جالب است بدانیم که فرزندان اول به طور متعارف بار غالب ژنتیک را از پدر به ارث می برند و فرزندان دوم این بار را نیز به طور متعارف از مادر به ارث خواهند برد( جالب تر اینکه بسیار پنهان کاریها و شیطنتها را فرزندان دوم مرتکب می شوند و آخریهای از چهارمی به بعد غالبا فرزندانی تیزهوشند)

-         در روانشناسی مقدار بار و فشاری  که در اثر3 دفعه  اسباب کشی منزل بر فرزندان وارد می آید را برابر با مقدار بار و فشاری  میدانند که در 1 مرتبه آتش سوزی خانه بر آنها وارد می شود .

-         نیز مقدار بار و فشاری که برای تربیت سه  دختر  مصروف میگردد برابری می کند با مقدار بار و فشاری که برای تربیت یک پسر نیاز است ، به عبارتی هر کسی 3 پسر داره مثل این می ماند که 9 تا دختر داشته باشه .

-         دوم راهنمایی در دختران و اول دبیرستان در پسران را سال بحران عاطفی در آنها می نامند و بر همین اساس بیشترین نیازهای  عاطفی را نیزپیدا می کنند . 

-  جالب است که بدانیم اگر بحث عشق در کار نباشد به دلیل ضریب حس کنجکاوی و ذهن پردازی  در دختران  که بیش از پسران است ، فاصله ی سنی یک پسر از یک دختر  باید 3 تا 5 تا 7 تا 9 تا 11 سال باشد ( یعنی سن پسر باید  بالاتر و بیشتر باشد )  تا تازه با هم بشوند هم شعور و این در حالیست که اگر بحث عشق واقعی  و وزین در کار باشد هیچ چیزی  به عنوان عامل  افتراق  و تمایز بین آن دو مطرح نخواهد شد ، پس بنابراین  همانطور که گفته شد در جایی که بحث عشق در کار نیست رعایت فاصله و تفاوت  سنی حداقل 3 سال بین دختر و پسر نیاز است و وای بر جایی که بحث عشق در کار نبوده ، تازه سن پسر کمتر از دختر باشد . 

- دختر ها از چهار سالگی تا آخر عمر انسانهایی هستند که میل به جلب توجه دارند بدون آنکه قصد خاصی داشته باشند.

- و اما پسر ها ، برای پسر ها در دوره ی راهنمایی و دبیرستان اصلا مهم نیست که تیپ طرف (دخترها ) چه طوری باشد ، بلکه فقط تعداد مهم است تعداد . 

- در روانشناسی ثابت شده که حدود 8 تا 17 ماه بعد از ازدواج که پرده ها کنار می رود آن موقع چهره ی اصلی طرفین نمایان می شود ،تیپ و قیافه ی یک دختر حدود 8 تا 11 ماه حداکثر برای شوهرش جالبه و تیپ و اندام یک دختر حدود 8 تا 14 ماه برای مرد و تیپ واندام یک مرد نیز حدود 8 تا 14 ماه برای زن جالبه ،مدرک و خانه و ماشین و اصالت و عنوان و خانواده و شهرت حدود 9تا 17 ماه پایدار بوده ، لذتش برای طرف دیگر است و نهایتا بعد از 17 ماه مثل آبی که در زمین فرو می رود کمرنگ شده دیگر لذت خاصی برای طرفین ندارد (پس برای دستیابی به کمال دنیوی و اخروی ،به سمت خدا ودر جهت نیل به معشوق مجازی ،عاشقانه ، عاشقانه بدنبال مخاطب خویش باشیم ،تا تمام زندگی مان سرشار از حس عاطفه و علاقه ی نسبت به یکدیگر گردیده ،  باهم بودن و همسر بودن و هم سِر بودن یکدیگررا لمس کنیم ) 

- بزرگترین صدمات ناشی از چت ( چت کردن ) معلول  این است که طرفین همدیگر را نمی بینند و بر اساس ذهن پردازی ها و تصورات  ذهنی خویش از مخاطب ، تصویر او را آن گونه که دوست داشته و پسندیده اند در ذهن و قلب خویش  انعکاس داده ، پس از برخورد با مخاطب به دلیل عدم تطابق تصویر موجود در ذهن  و قلب با واقعیت  عینی موجود دچار آسیبهای فراوان  روحی عاطفی می شوند که متاسفانه دختران ما از آنجا که ذاتا عشق ورزند سهم بیشتری از این آسیب ها را به  دوش خواهند کشید . 

- جالب است که بدانیم در مورد پسرها  اینکه همواره فشارهای ذهنی شان بیشتر از واقعیت عینی موجود اطراف آنهاست . 

- ایرانی بودن یعنی آریایی بودن  ، برهمین اساس آریایی بودن یعنی نجیب بودن ، همانگونه که ایرج به معنای آریایی رژیم است و تورج به معنای تورانی رژیم . 

- هلن کلر می گوید : من از لمس یک برگ به حقیقت جنگل پی بردم ، ما نیز می توانیم از یک حس دوست داشتن پی به تمام حقیقت خدا ببریم . 

- لحن و گفتار عاشق و معشوقی  ( در واقع ذکر فی مابینی دو عاشق نسبت به هم ) واقعی نسبت به یکدیگر غیر از این نیست ، ای که برای با تو بودن باید از بودن گذشت ، بزار دستهای ما پلی باشه برای از خود گذشتن .

-  سقراط می گوید : در هر حال ازدواج کنید ، اگر همسرتان زیبا و فهمیده بود که بسیار خوب و اگر که بد بود نتیجتا مثل من دانشمند می شوید.

- متوجه باشیم ، اگر زنی در خانه توسط شوهرش خوب دیده نشود در بیرون از خانه توسط دیگران خوب دیده خواهد شد ! و نیز ، اینکه اگر مرد در خانه در کنار همسرش خوب سیر نشود حتما در بیرون از خانه از انواع ساندویچ ها تناول می فرماید !

-  در زندگی هر زن سه مرد وجود دارد ، اول ، مردی که در سر و ذهن او ست ( که مورد بحث نیست ) دوم، مردی که در قلب اوست و سوم ، مردی که در آغوش اوست ، حال اگر مردی که در قلب زن است در آغوش او نباشد زندگی به گسیختگی می گراید.

به راستی :

قدر 10 سال را کی میدونه ؟ شاید یک زن و شوهر

قدر 7 سال را ؟ شاید فارغ التحصیلان پزشکی

قدر 4 سال را ؟ شاید بچه های مشروطی و اخراجی کارشناسی

قدر 2 سال را ؟ شاید سرباز فراری ها

قدر 9 ماه را ؟ شاید مادران بارداری که فرزند مرده به دنیا آورده اند

قدر 1 ماه را ؟ شاید روزه داران

قدر 1 هفته را ؟ شاید سردبیران مجله ی هفته

قدر 1 روز را ؟ شاید صاف کارها

قدر 1 ساعت را ؟ شاید عشاق

قدر 1 دقیقه را ؟ شاید از اتوبوس جا مانده ها

قدر 1 ثانیه را ؟ شاید زنده ماندگان از تصادف

قدر یک دهم ثانیه را ؟ شاید صاحبان مدالهای المپیک

قدر یک دوست را ؟ کسی که آن را جاهلانه از دست داده .

و اما یک قصه ی قابل تأمل :

می گویند زمانیکه خداوند در حال تقسیم کردن عمر بین مخلوقات خود بود  به آدم 30 سال عمر داد

و نیز به  خر هم 30 سال و همچنین به سگ هم 30 سال و به میمون هم 30 سال ، در همین حین انسان زبان به اعتراض گشود و گفت که من ناراضیم ، خداوند به او گفت که تو چرا ناراضی هستی ؟ انسان گفت چرا من که اشرف مخلوقاتم باید 30 سال عمر داشته باشم و خر و سگ و میمون هم 30 سال ، پس از آن خداوند به فرشتگانش دستور داد که بروند به سراغ  هر کدام از خر و سگ و میمون و از آنها سؤال کنند که آیا عمرشان درازو طولانیست یا نه و اگر پاسخ دادند که آری خیلی  طولانیست کمی از آنرا از او بگیرند و بر عمر آدم بیفزایند ، پس بدین منظور فرشتگان رفتند به سراغ خر و به او گفتند : جناب خر شما 30 سال عمر خواهید نمود آیا این 30 سال زیاد نیست ؟ خر جواب داد خوب قراره که من در این 30 سال چه کارهایی انجام دهم ؟ فرشته گان به او گفتند که شما می بایست در این 30 سال مثل خر جون بکنی و برای آدما بار ببری و بیاری و آخر شب هم یه علفی چیزی بیندازند جلوی تو و شما هم میل بفرمایی ،خر باشنیدن این اوضاع گفت پس نه من همان  15  سال برایم کافیه و نصف دیگر را نمی خواهم ، بعد از آن فرشتگان آمدند به سراغ سگ و به او گفتند که : جناب سگ شما قراره که 30 سال عمر کنید ، نسبت به این 30 سال اعتراضی  یا حرفی ندارید؟ سگ به آنها گفت خوب قراره که من در این 30 سال چه کار کنم ؟ فرشته گان به او گفتند که شما می بایست در این 30 سال مثل سگ جون بکنی و از دارایی آدما محافظت کنی و آخر شب هم یک تکه استخوان میل بفرمایی ، سگ با شنیدن این خبر سریع گفت که نه من همان 15 سال برایم کافیه و 15 سال باقی مانده رو نمی خواهم ، پس از آن فرشتگان به سراغ میمون رفتند و از او هم پرسیدند که جناب میمون شما هم قراره که 30 سال عمر کنید ، آیا نسبت به این 30 سال حرفی مسیجی ، اعتراضی ، چیزی نداری ؟میمون به آنها گفت که خوب حالا من باید با این 30 سال چه کنم ؟ فرشتگان به او گفتند که هیچی ، باید مثل میمون در قفس یا جنگل به این طرف و آن طرف بپری و برای آدما شکلک در بیاوری و دست آخر هم یه پوست میوه ای چیزی تناول بفرمایی ، میمون هم باشنیدن این خبر منقلب شد و گفت که نه من هم همان 15 سال برایم کافیه و نصف باقی مانده را اصلا نمی خواهم ، در این هنگام فرشته گان جمع باقی مانده ی عمر آنها را که 45 سال می شد را به 30 سال عمر آدم اضافه نمودند وعمر آدم شد 75 سال ، و برای همینه که آدما تا 30 سالگی آدمای خوبی هستند و از 30 تا 45 سالگی مثل خر در پی کسب مال و ثروتند و جمع آوری آنها و از 45 تا 60 سالگی هم مثل سگ از این اموال محافظت می کنند و از 60 تا 75 سالگی هم برای نوه هایشان مثل میمون شکلک در می آورند ( حال نتیجه ی اخلاقی قصه : اگر هنری برای انسان مفروض باشد تا همین 30 سال اوله که انسان میتونه خودش و جمع و جور کنه ، یعنی این که اگر درهمین  30 سال مبنای انسان بودن را تمرین کرد که تنها راهش هم این است که با ذات خداوند ارتباط پیدا کنه ، برده و انشاءالله سعادتمنده و در غیر اینصورت ممکن است که  پا  در جای پای آدم موضوع بحث در قصه  گذاشته باشد .)

برای ملاحظه ی فیلمهای ویدئویی استاد دکترانوشه و دانلود آنها بر روی آدرس اینترنتی  زیر کلیک فرمایید.

 http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=150314&MusicID=70285