عشق حقیقی روح و عقل را از عقیم ماندن رهایی داده مایه ی ادراک اشراقی و دریافتن زندگی جاودانی یعنی نیل به معرفت جمال حقیقت و خیر مطلق و حیات روحانی است و انسان به کمال علم وقتی می رسد که به حق واصل و به مشاهده جمال او نایل شود و اتحاد عالم و معلوم و عاقل و معقول حاصل گردد همچنین اشتیاق به لقای حق تعالی و معرفت ذات و شهود صفات در ذات را عشق اکبرمی نامند ، فلاسفه و عرفا می گویند اگر از عشق عالی نمی بود موجودات عالم مضمحل می شدند و آن چه حافظ ممکنات و معلولات نازله است عشق است ( عشق عالی ) که مساوی در تمام ممکنات و موجودات جهان هستی می باشد زیرا همه موجودات عالم طالب و عاشق کمال اند و غایت این مرتبه از عشق تشبه به ذات خدای متعال است.
عشق جوششیست بس زیبا و حیرت آور وپیوندی از سر بینایی و بیداری دل و خواهش و تمنای او و حال آنکه دوست داشتن خود معلول است زمانیکه عشق علت باشد، هم او ( عشق ) نشأت گرفته ی ازاحساس است و نشانه ی ظهور و بروز حس یا غریزه ای ملیح تحت لوای نوع دوستی ودر واقع بی اعتنای به زمان و مکان شناسنامه دار، گذر فصلها و گذشته شدن ( مردن ) بر او بی اثر ، اقیانوسی آرام و بی کرانه که لباس شیفتگی و دلدادگی و دلبستگی عاشقانه و معصومانه بر تن کرده ، مظلومانه برای هدایت شدن و به ثمر نشستن ،محتاج امداد و مراقبت رفیق صمیمی اش عقل ، حال چنین رحمتی را با جنون و نفهمی چه کار ! به حق عشق ناب ابزاریست بس رایگان که شکافنده ی حجاب معارف وزیبایی های معشوق و کاشفی از اقیانوسی دیگر است ، ندایی درونیست و نیازمند دستگیری و توجه عقل تا آفرینش ولوج در سطوح اقیانوسها ی ادراک ، آری عشق همان تبلوریست که قالبش ( انسان ) را مفتخر به بینایی ساخته ، محرک پرواز او در آسمان معانی میگردد و چقدر این پیکره ی ماندگارو منعطف و آرام و نورانی ثابت قدم است در ولع خویش که همانند فرشته ای واسطه ی در هم آمیختگی و امتزاج دو اقیانوس تشنه گشته از زبان عاشق به معشوقش می گوید ای که برای با تو بودن باید ازبودن گذشت بزار دستای ما پلی باشه برای از خود گذشتن ، آری موضوع سخن ما قطع به یقین عشق است عشق .
- برای دستیابی به کمال دنیوی و اخروی ،به سمت خدا و در جهت نیل به معشوق مجازی که پرتویی است از منبع بیکران و فیاض مهر الهی و البته باز از ابزارهای تکامل و نیل به قرب معبود بدنبال مخاطب خویش باشیم(مخاطبی که همکفو و همتای ماست، همچنانی که پیامبر اعظم فرمودند وانکح الاکفاء)
محبت شدید و قوی فطری در وجود انسان راعشق می نامند( آیه 21 سوره روم ) وجعل بینکم مودة و رحمة
- نیز بدانیم عشقهایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود