کاش.....


من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پردوست
کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام
گل بگو ، گل بشنو
 هر کسی می خواهد وارد خانه پر مهر و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه دهد
 شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست
شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
 روی آن با قلم سبز بهار
 می نویسم
ای یار  ، خانه ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
 خانه دوست کجاست


حذف ارسالي ويرايش ارسالي


چه کسی می گوید:


 


که گرانی شده است؟ دوره ارزانی است!


 


دل ربودن ارزان، دل شکستن ارزان!


 


دوستی ارزان است! دشمنی ها ارزان، چه شرافت ارزان!


 


تن عریان ارزان!آبرو قیمت یک تکه نان، و دروغ از همه چیز


ارزان تر!




قیمت عشق چقدر کم شده است، کمتر از آب روان!




و چه تخفیف بزرگی خورده است، قیمت هر انسان!



حذف ارسالي ويرايش ارسالي

صبر کن سهراب!


قایقت جای دارد.......!


من از همهمه ی داغ زمین بیزارم......!


حذف ارسالي ويرايش ارسالي