کارگروه
منتظران ظهور
این کارگروه برای عاشقان ظهور و منتظران آمدنش می باشد لذا از تمام عاشقان و منتظران ظهورش برای عضویت در این کارگروه دعوت می شود.
 

آن مرد دانا که قدرش را نمیدانیم

صفحه اصلی کارگروهها >> منتظران ظهور  >> آن مرد دانا که قدرش را نمیدانیم
سرباز گمنام

سرباز گمنام

در کارگروه: منتظران ظهور
تعداد ارسالي: 1269
12 سال پیش در تاریخ: یکشنبه, شهريور 19, 1391 11:10



پیامبر خدا (ص) فرمودند : « به سه کس رحم کنید . اول ، به شخصی که قبلا عزیز بوده و اینک خوار گشته است . دوم ، به کسی که ثروتمند بوده و اکنون دچار فقر و تنگدستی شده . سوم ، به عالمی که در میان مردمی نادان قرار گرفته ، و قدرش دانسته نمی شود . »
اگر از شما بپرسند آیا دانشمندی را می شناسید که در میان مردم باشد ، ولی آنها چنان که باید و شاید قدر او را ندانند ، چه کسی را معرفی می کنید ؟ آیا شخصا فرد دانایی را می شناسید که در اثر عدم توجه مردم به او گوشه گیر شده باشد ؟ آیا تا کنون از غربت و مظلومیت عالِمی مطلع شده اید و دل و جانتان بر غربت او آتش گرفته و سوخته است ؟
اگر از من درباره چنین شخصی بپرسید می گویم : « دانا تر از همه دانا ها ، عالم تر از همه علما و آگاه تر از همه آگاهان ، امروز همان کسی است که خدا او را از سرچشمه علوم آسمانی خویش سیراب کرده و او را در میان بندگان خویش به عنوان نماینده خود قرار داده است . »
من می گویم : « او همان چشمه حیات ، مهدی امت ، دانای دانایان ، امام زمان ماست ، که فرزند گرامی امام عسگری (ع) است . »
می گویم : « با اینکه او دانای اسرار پنهان ، و آگاه از تمام رازهای صعود به ملکوت آسمان و توانا به درمان تمام درد های بشر است و با اینکه انسان ها به شکل گسترده ای به دانش او نیاز دارند ، به او پشت کرده و از او غافل مانده اند . »
می گویم : « سال هاست که مردم ، این چشمه حیات را در ظلمات دنیای آشفته و پر ستمشان گم کرده اند ، از نعمت وجودش بی بهره مانده اند و در این سالیان دراز او تنهایی و غربت را تجربه می کند . »
می گویم : « او همان کسی است که خداوند در باره او فرمود که کمال موسی دارد و نورانیت عیسی و در عین حال صبر ایوب .»
می گویم : « او همان مهدی قائم است که پیامبر در خطبه آینده ساز غدیر درباره او فرمود که او تمام دانش ها را به ارث می برد و به همه علوم احاطه دارد . »
می گویم : « او همان بزرگ مردی است که نیای او امیرالمؤمنین درباره اش فرمود که آغوش پناهش بیش از هر پناهگاهی به روی پناه جویان گشاده است و دانشش بیش از همه دانش همه شماست و دلسوزی اش از همه شما فراگیر تر است .»
و می گویم : « او همان کسی است که کاظم (ع) غربتش را پیش از ولادتش پیش گویی کرده و درباره اش فرمود : او همان طرد شده تنها و غریب است که از نزدیکانش غایب مس شود . »
من می گویم : « وقتی به درماندگی هایی که در دوری از او گریبان گیر ما شده است می نگریم ، دلمان می سوزد از اینکه که چرا ما انسان ها باید درست در نزدیکی چشمه حیات بخش از تشنگی جان بدهیم ، از بین برویم و در نتیجه به رشد مطلوبی که شایسته ماست نرسیم ؟ »
اما دل من تنها برای از دست رفتن خودمان نمی سوزد ، بلکه دلم بیشتر برای آن چشمه حیات می سوزد که کسی به او رغبت نشان نمی دهد . دلم برای آن چاه پر آب می سوزد که معطّل و بی نشان و غریب و دور افتاده مانده است . دلم برای آن مرد دانا می سوزد که ما نیازمندان دانش ، او را به راستی طلب نمی کنیم ( «ما» که می گویم ، منظورم همه « ماست » یعنی تمام مردم دنیا . ) بشر آنقدر خودش را از او جدا ساخته که بسیاری از ما آدم ها حتی نمی دانیم که او وجود دارد و در کنار ماست .
من دلم نه تنها بر خودمان بلکه بر او می سوزد و از تنهایی و غربت شدیدش که علیرغم دانایی و برکات وجود اوست ، غصه می خورم .
و پیامبر هم به ما گفته بود به آن دانایی که در میان نادانان قرار گرفته و قدر او دانسته نمی شود رحم کنیم ، یعنی دلهایتان برای غربتش بسوزد .

 


منبع :www.emammahdi.com



حذف ارسالي ويرايش ارسالي