کارگروه
منتظران ظهور
این کارگروه برای عاشقان ظهور و منتظران آمدنش می باشد لذا از تمام عاشقان و منتظران ظهورش برای عضویت در این کارگروه دعوت می شود.
 

مراسم نامگذارى امام حسن مجتبی علیه السلام

صفحه اصلی کارگروهها >> منتظران ظهور  >> مراسم نامگذارى امام حسن مجتبی علیه السلام
سرباز گمنام

سرباز گمنام

در کارگروه: منتظران ظهور
تعداد ارسالي: 1269
12 سال پیش در تاریخ: شنبه, مرداد 14, 1391 15:32










 




داستان ولادت به گونه‏اى که در روایات شیخ صدوق(ره)در امالى و علل و عیون اخبار الرضا(ع)و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد(ع) روایت‏شده این گونه است که فرمود:


چون فاطمه(س)فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش على(ع)عرض کرد: نامى براى او بگذار، على(ع)فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذارى او به رسول خدا پیشى گرفته و سبقت جویم.در این وقت رسول خدا(ص)بیامد، و آن کودک را در پارچه زردى پیچیده، به نزد آن حضرت بردند.حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زردنپیچید؟سپس آن پارچه را به کنارى افکند و پارچه سفیدى گرفته و کودک را در آن پیچید، آنگاه رو به على(ع)کرده فرمود: آیا او را نامگذارى کرده‏اى؟


عرض کرد: من در نامگذارى وى به شما پیشى نمى‏گرفتم!


رسول خدا(ص)فرمود: من هم در نامگذارى وى بر خدا سبقت نمى‏جویم!


در این وقت‏خداى تبارک و تعالى به جبرئیل وحى فرمود که براى محمد پسرى متولد شده، به نزد وى برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوى و به وى بگو: براستى که على نزد تو به منزله هارون است از موسى، پس او را به نام پسر هارون نام بنه!


جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوى خداى تعالى به وى تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خداى تبارک و تعالى تو را مامور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذارى. رسول خدا(ص)پرسید: نام پسر هارون چیست؟عرض کرد: «شبر».فرمود: زبان من عربى است؟ عرض کرد: نامش را«حسن‏»بگذار، و رسول خدا(ص)او را حسن نامید... (2)


و در برابر این روایت، روایات دیگرى هم در کتابهاى علماى شیعه و اهل سنت آمده که چون حسن(ع)به دنیا آمد، على(ع)او را«حرب‏»نامید، و چون رسول خدا(ص)اطلاع یافت‏به على(ع)دستور داد آن نام را به‏«حسن‏»تغییر دهد... (3)


و یا اینکه على(ع)نام این نوزاد را«حمزه‏»گذارد و چون حسین به دنیا آمد نام او را«جعفر»گذارد، و پس از آن رسول خدا(ص)على(ع)راطلبیده و به او فرمود: به من دستور داده شده که نام این فرزند خود را تغییر دهم، سپس به على(ع)دستور داد که نام آن دو را«حسن‏»و«حسین‏»بگذارد، و على(ع)نیز به دستور آن حضرت عمل کرد... (4)


ولى همان گونه که صاحب کشف الغمه گفته است، این مطلب بعید به نظر مى‏رسد، و خلاف مشهور و ضعیف است، و مشهور همان است که در روایت‏بالا ذکر شد، و باقر شریف در کتاب حیاة الحسن این گونه روایات را از موضوعات و جعلیات دانسته و دلیلهایى بر این مطلب ذکر کرده که بهتر است‏براى اطلاع بیشتر به همان کتاب مراجعه نمایید. (5)


و در روایات بسیارى از طریق اهل سنت آمده که این دو نام شریف‏«حسن‏»و«حسین‏»در جاهلیت‏سابقه نداشته و از نامهاى بهشتى است، و متن یکى از آن روایات که طبرى در کتاب ذخائر العقبى روایت کرده، این گونه است که عمران بن سلیمان گفته:


«الحسن و الحسین اسمان من اسماء اهل الجنة، ما سمیت‏بهما فى الجاهلیة‏» (6)


(حسن و حسین دو نام از نامهاى اهل بهشت است که در زمان جاهلیت‏سابقه نداشته است.)


انجام مراسم دینى و سنتهاى مذهبى


از جمله سنتهاى اسلامى درباره نوزاد، گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ اوست که رسول خدا(ص)این سنت را درباره این نوزاد عزیز انجام داد، و پس از اینکه او را به دست آن حضرت دادند، در گوش راستش‏اذان و در گوش چپ او اقامه گفت (7) .


و نیز براى نوزاد جدید عقیقه کرد(یعنى گوسفندى براى او قربانى کرد (8) و یک ران آن را به قابله داد، و در برخى از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد (9) .


و در روایت کلینى(ره)در کافى این گونه است که پس از عقیقه این دعا را خواند:


«...بسم الله عقیقة عن الحسن‏»


(به نام خدا این عقیقه‏اى است از حسن...)


و به دنبال آن نیز این دعا را خواند:


«اللهم عظمها بعظمه، و دمها بدمه، و شعرها بشعره، اللهم اجعله وقاءا لمحمد و آله‏» (10)


(خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وى، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موى او، خدایا آن را وسیله حفاظتى براى محمد و خاندانش قرار ده.)


و همچنین رسول خدا(ص)دستور داد موى سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد«خلوق‏»-که نوعى عطر مخلوط بوده-مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد مى‏مالیدند به اسماء که راوى حدیث است فرمود: «یا اسماء الدم فعل الجاهلیة‏»


(اى اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهاى زمان جاهلیت است!)


و در پاره‏اى از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد (11) ، ولى ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه دین(ع)آن بوده که‏«مختون‏»(یعنى ختنه شده)به دنیا مى‏آمدند، جز آنکه به عنوان استحباب و سنت، صورتى (12) از این کار را انجام مى‏دادند... (13)


و از جمله سنتهاى نوزاد در اسلام تعویذ او به دعاست، یعنى براى سلامتى و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنى و انسى به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا مى‏سپارند.


و طبق روایات بسیارى که در کتابهاى شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا(ص)دو فرزند خود حسن و حسین(ع)را به این دعا تعویذ فرمود:


«اعیذ کما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة‏» (14)


(شما را پناه مى‏دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهى و از هر چشم زخمى.)


و در روایت دیگرى است که این گونه مى‏فرمود:


«اعیذ کما من عین العاین و نفس النافس‏» (15)


(شما را پناه مى‏دهم از چشم چشم زن، و نفس نفس زن.)


کنیه و القاب


و از جمله آداب و سنتهاى ولادت نوزاد پس از نامگذارى، تعیین کنیه‏براى اوست که طبق حدیثى، امام باقر(ع)فرمود:


«انا لنکنى اولادنا فى صغرهم مخافة النبز ان یلحق بهم‏» (16)


(ما براى فرزندانمان در کودکى کنیه قرار مى‏دهیم، از ترس آنکه مبادا در بزرگى دچار لقبهاى ناخوشایند گردند.)


و کنیه آن حضرت بر طبق روایات بسیارى‏«ابو محمد»بوده و کنیه دیگرى نداشته است.


و اما القاب آن حضرت بدین شرح است: سبط، زکى، مجتبى، سید، تقى، طیب، ولى...


و مرحوم اربلى در کتاب کشف الغمة پس از نقل کنیه و القاب آن حضرت از روى کتابهاى اهل سنت گفته است: مشهورترین این القاب‏«تقى‏»است و بهترین و شایسته‏ترین آنها همان است که رسول خدا(ص)او را بدان ملقب فرمود و آن‏«سید»است. (17)


پى‏نوشت‏ها:


1.مستدرک حاکم، ج 3، ص 169، اسد الغابه، ج 2، ص 9، اکمال الرجال خطیب تبریزى، ص 627، حیاة الامام الحسن، ج 1، ص 59.


2.بحار الانوار، ج 43، ص 238، و به همین مضمون روایات بسیارى در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آنها در ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 492 به بعد ذکر شده است.


3.بحار الانوار، ج 43، ص 251، حیاة الحسن باقر شریف، ج 1، ص 63، ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 501-492.


4.بحار الانوار، ج 43، ص 255، ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 498.


5.حیاة الامام الحسن بن على، ج 1، ص 63.


6.ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 488 و حیاة الامام الحسن بن على، ج 1، ص 63.و در مناقب ابن شهرآشوب از عمران بن سلیمان و عمرو بن ثابت نقل کرده که گفته‏اند: «ان الحسن و الحسین اسمان من اسامى اهل الجنة و لم یکونا فى الدنیا»


7.بحار الانوار، ج 43، ص 239، مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص 391، صحیح ترمذى، ج 1، ص 286، صحیح ابى داود، ج 33، ص 214، احقاق الحق، ج 11، صص 8-6.


8.و در برخى از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند براى حسن(ع)و دو گوسفند براى حسین(ع)قربانى کرد، ولى روایت‏یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قوى‏تر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.


9 و 10.بحار الانوار، ج 43، صص 239 و 250 و 257.حیاة الامام، ج 1، ص 64.ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 17-511.


11.نور الابصار، ص 108، و ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 519 به نقل از مفتاح النجا بدخشى.


12.و به تعبیر روایات‏«امرار موسى‏»مى‏کرده‏اند.


13.سفینة البحار، ج 1، ص 379.


14.سفینه، ج 2، ص 287 و ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 520 و 524 و 527.


15.ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 527.


16.حیاة الامام الحسن(ع)، ج 1، ص 65.


17.بحار الانوار، ج 43، ص 255.


برگرفته از:


«زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام»، سید هاشم رسولى محلاتى




تنظیم: گروه دین و اندیشه_شکوری










حذف ارسالي ويرايش ارسالي