دجال از ریشه «دجل» به معناى دروغگوى حیلهگر است. اصل داستان دجال در کتابهاى مقدس مسیحیان است.(1) در انجیل این واژه بارها به کار رفته و از کسانى که منکر حضرت مسیح باشند و یا «پدر و پسر» را انکار کنند، به عنوان دجال یاد شده است. به همین جهت در ترجمه انگلیسى کتابهاى مقدس مسیحى، واژه آنتى کریست(Anti christ) یعنى ضد مسیح به کار رفته است.
در روایات زیادى از اهل سنت، خروج دجال از نشانههاى برپایى قیامت دانسته شده است.(2)در کتابهاى روایى شیعه، تنها دو روایت در مورد خروج دجال به عنوان یکى از علائم ظهور حضرت مهدى(عج) آمده است(3)که هیچ یک از آنها از نظر سند معتبر و قابل قبول نیست. بنابراین، از نظر منابع شیعى، دلیل معتبرى بر این که خروج دجال یکى از علائم ظهور باشد، وجود ندارد؛ اما در عین حال با توجه به روایات زیادى که در منابع اهل سنت آمده است، احتمال این که اصل قضیه دجال به طور اجمال صحت داشته باشد؛ وجود دارد. البته حتى اگر اصل قضیه دجال صحت داشته باشد، بىتردید بسیارى از ویژگىهایى که براى آن بیان شده، افسانه به نظر مىرسد.
پس، اصل قضیه دجال امرى محتمل و ممکن، مىنماید. اکنون این سؤال مطرح است که مقصود از دجال چیست؟ درباره مصداق این واژه دو احتمال وجود دارد:
1. با توجه به معناى لغوى «دجال»، مقصود از آن نام شخص معینى نیست؛ بلکه هر کسى که با ادعاهاى پوچ و بىاساس و با تمسک به انواع اسباب حیلهگرى و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد، دجال است.
بر این اساس، دجالها متعدد خواهند بود. وجود روایاتى که در آن سخن از دجالهاى متعدد رفته است، این احتمال را تقویت مىکند؛ مانند: «قال رسول الله(ص): یکون قبل خروج الدجال نیّف على سبعین رجالاً؛(4) پیش از خروج دجال، بیش از هفتاد دجال خروج خواهند کرد».
بنابراین احتمال، در حقیقت قضیه دجال بیانگر این مطلب است که در آستانه انقلاب امام مهدى(عج) افراد حیلهگر براى نگهداشتن فرهنگ و نظام جاهلى، همه تلاش خود را به کار مىگیرند تا با تزویر و حیلهگرى مردم را نسبت به اصالت و تحقق آن انقلاب و استوارى رهبریش، دچار تردید سازند. این که در همین روایات تأکید شده است: «هر پیامبرى امت خویش را از خطر بر حذر داشته است»، خود تأییدى دیگر بر همین احتمال است که مقصود از دجال، هر شخص حیلهگر و دروغ گویى است که قبل از خروج حضرت مهدى(ع) در صدد فریب مردم است.
2. دجال، کنایه از کفر جهانى و سیطره فرهنگ مادى بر همه جهان است.
استکبار با ظاهرى فریبنده و با قدرت مادى، صنعتى و فنى عظیمى که در اختیار دارد، سعى مىکند مردم را فریب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فریبنده خود کند. بر این اساس است که پیامبران امتهاى خود را از فتنه دجال بیم دادهاند: «ما بعث الله نبیا الا و قد انذر قومه الدجال...؛(5) هیچ پیامبرى مبعوث نشد مگر آن که قومش را از فتنه دجال بر حذر داشت»، در حقیقت آنان را از افتادن به دام مادیت و ورطه حاکمیت طاغوت و استکبار جهانى بر حذر داشتهاند. پس احتمال مىرود منظور از دجال - با آن شرایط و اوصافى که در این روایات براى او شمرده شده - همان استکبار جهانى باشد؛ مثلاً در اوصاف دجال گفته شده «کوهى از طعام و شهرى از آب به همراه دارد» کنایه از امکانات عظیم و گستردهاى که استکبار در اختیار دارد.(6)
1. رساله یوحنا، بابا 2، آیه 22و18.
2. سنن ترمذى، ج4، ص507 - 519.
3. کمال الدین صدوق، ص525 و 526.
4. کنزالعمال 14، ص200.
5. بحارلانوار، ج52، ص205.
6. رجوع کنید به: الف) چشم به راه مهدى، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات قم، جمعى از نویسندگان، ص289.
ب) دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص223.