جواب سوال - خانوم سیما - در فصل چهار


سلام 


خیلی خیلی ممنون بابت مطالب قشنگت 


بذارید یه چیزی بهتون بگم ....


شما انسان موفق و خوشبختی هستید و خوشبخت وموفق تر هم خواهید شد .


خانوم سیما داستان های ........نه داستان نه بهتره بگم اتفاقات این چنینی یعنی همین مطالب شما 


تو جامعه زیاده ولی ادمهای غافل خیلی ساده از کنارش رد می شن اگه بخوام براتون اتفاقات این چنینی که برای جوامع مختلف وبزرگان عالم علم افتاده را بگم هزار هزار شاهنامه است .اما چند نکته ....


 


پدری پسرش تو زندان بود !


پدر خیلی پیر واز کار افتاده بود !


تکه زمینی داشت که برای دراوردن خرج ومخارج زندگیش مجبور بود تو اون کشاورزی کنه ....!


بهار شد وفصل کشت وکار................................................!


پیرمرد باید زمینش را شخم می زد ولی اون به تنهایی ...................................!


نامه ای به پسرش توی زندان نوشت ...


سلام پسرم .می خوام زمینم را شخم بزنم اما من تنهام و به تنهایی نمیتونم ای کاش در کنار پدر بودی ...)


وپدر شروع به گلایه و دل تنگی کرد .............


سه روز بعد جواب نامه ی پیرمرد اومد ........متن نامه این بود 


((( نه پدر دست نگه دار اون زمین را شخم نزن من زیر اون زمین تعداد زیادی اسلحه پنهان کردم زمین را شخم نزن تا زمانی که من ازاد بشم )))


پدر نا امید شد واز همه گذشته تعجب کرد به این دلیل که چرا پسر سلام هم به پدرش نداده و متن نامه این چنین بود 


فردای ان روز اتفاق جالبی افتاد .....


تعدادی مامور پلیس نماینده دادستان و تعدادی تراکتور زمین پیر مرد را زیرو رو کردند .


 


                              اشتباه نکنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


برای شخم زدن زمین نه ..


برای یافتن اسلحه .


اسلحه ای پیدا نکردند اما زمین پیرمرد بهتر از زمین های دیگران شخم زده شد واماده کاشت ....


وقتی پدر به دیدن پسر رفت و علت را پرسید 


پسر گفت 


سلام پدر عزیزم مرا ببخش که نامه ای بدون احوال پرسی برایت نوشتم زمانی که نامه را خواندم هزار فکر به سرم زد که به شکلی به شما کمک کنم اما بهترین فکر این بود .....و این تنها کار بجایی بود که می توانستم از راه دور انجام دهم .


 


خوب این یک داستان نیست این یک شاهنامه است اگر به عمق موضوع برسی .


بله با فکر واندیشه سالم 


خانوم سیما چه از چیزی خبر داشته باشی وچه خبر نداشته باشی اگر بتونی درست  ضمیر ناخوداگاهت را پروگرم کنی هر مساله ای را می تونی مثل اب خوردن حل کنی .


نوشته های منا دنبال کن به همه ی جوابای نامعلومت می رسی .


محققان و دانشمندان بزرگ دنیا به این موضوع رسیدن که امروزه بیشتر بیماری های انسان سایکوسوماتیک 


یعنی می گی سرم داره درد میکنه هی بیشر میشه میگی خوب شد خوب میشه یعنی بیماری ها


 


                                                           تلقینی


ادم خودش به خودش تلغین کرده


وبخاطر همین میان از شبه داروها کانسرت ها پلیستی بوی ها استفاده میکن 


مثلا سر درد داری استامینیفون میخوری 


استامینیفون سردردا خوب نمیکنه عزیزم بد تر فقط پدر معدرا در میاره ولی چون میگن مال سردرده به خودت تلقین می کنی خوب میشه اینا دانشمندا گفتن .....


ولی چون کشورهایی که داروسازی های بزرگ را دارن ((وخیلی از ارگانای دیگه )) از سیاست هایی که صلاح نیست اینجا بگم استفاده میکنن که این قوانین و علم ناشناخته بمونه وروی انتن های همگانی نره تا چی 


ورشکست نشن هی پول درارن پول در.............................


در کل .........


تمام مسایل زندگی بالا پایین زشت و زیبا وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو


ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو


وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو


وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو


 


و


وووووووووووووووو


 


ووووووووووو


 


و


 


 


 


 


 


ووو


 


وووو   همه دست  


                                           (((((((((((((((  ضمیر ناخوداگاه ))))))))))))))))


 


بازم ممنون 


irhoseinir@gmail.com


irhoseinir@yahoo.com


       09197393241


 


حذف ارسالي ويرايش ارسالي