امروزه به حول و قوه الهی این بستر در کشور ما ایجاد شده است که کلیه افرادی که میخواهند کار و فعالیت الکترونیکی داشته باشند و با اطمینان خاطر و علم بر اینکه این بستر مطمئن باعث افزایش درآمد و منجر به شکوفایی اقتصاد کشور میشود به کار و فعالیت خود را ادامه دهند.
این مجموعه کاری با در نظر گرفتن صاحبان کالا و خدمات که بصورت عمده یا خرده مشغول فعالیت هستند فعالیتی مطمئن و پرسود را پایه ریزی و سازمان دهی نموده است.
راهکارهایی که میتواند هم برای فرد فعال درآمد داشته باشد و هم به گسترش اقتصاد الکترونیکی کمک نماید. پیشنهاداتی که منجر به کاهش هزینه ها برای تولیدکننده محصول و یا ارائه دهنده خدمات و بالاخره همان اصطلاح «بردبرد» که حاصل آن برد دو طرف است.
برخی سایتها را دیدید که جهت همکاری در فروش لوزام غیرضروری، زیورآلات، محصولات آرایشی و بهداشتی فعالیت می کنند، بازدید کننده (مردم) نیاز به محصولات ضروری و خدماتی دارد که او را به آسایش نزدیکتر کنند و همچنین به او احساس لذت از زندگی اش را بدهد. پس مسلماً فروش این محصولات بسیار کمتر اتفاق می افتد. فروش اینترنتی روشی مناسبی است اما محصولات نا مناسبند.
این یک فکر کاملاً بومی است و برگرفته از تفکرات و آزمایشها و خطاهای دیگر کشورها نیست. درست است: اصطلاحات، علوم و تخصص دیگر کشورها در این زمینه از ما بالاتر است اما تفکرات ما بسیار خلاقانه تر از آنها عمل میکند.
امیدوارم در آینده نزدیک بتوانیم این راهکارها را اجرایی نماییم، با همکاری شما متخصصین گرامی
البته که منتظرتان هستیم... hamkari2forosh@gmail.com
این روزها همهجا صحبت از شبکه های اجتماعی است. رسانههایی که به تفکر جامعه شبکهای عینیت بخشید. جامعه شبکهای اصطلاحی بود که برای اولین بار پروفسور جان ون دایک – استاد ارتباطات هلندی- در سال 1991 مطرح کرد و جامعهای را توصیف میکرد که ظهور فناوریها و گسترش شبکههای مجازی برپایه آن شکل می گیرد. بعد از آن مانوئل کستلز در کتاب سه جلدی خود به تبیین و تشریح این جامعه مبتنی بر شبکهها پرداخت. ایده اولیه این شبکهها ارتباط بین دوستان و فامیل و به اشتراکگذاری ایدهها بین چند نفر بود. اما این شبکه ها بعد مدت کوتاهی تبدیل به رسانهای شدند که هرکسی حرفی برای گفتن داشته باشد میتواند در این ویترین جهانی حرف خود را عرضه کند. رسانههای اجتماعی، رسانه همه مردم است نه فقط اهل رسانه. رسانه ای که فرصت معرفی هرکس را از هر جای جهان فراهم آورده است. در این یادداشت کوتاه چهار حقیقت درباره شبکههای اجتماعی را میخوانید.
حقیقت اول این بود که شبکه های اجتماعی هنوز به معنای واقعی اجتماعی نیستند گرچه در این مسیر حرکت می کنند.
حقیقت دوم اینکه ارتباطات کامپیوتری آهسته کمرنگ می شود و ارتباطات شبکه ای مبتنی بر تلفن های هوشمند در جامعه شبکه ای خصوصا اپلیکیشن های ارتباطی و شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه نقش بی بدیلی پیدا کرده اند و در حال حاضر پل ارتباطی زندگی روزمره و زندگی دیجیتالی شده اند.
حقیقت سوم این است نگاه و انتظار ما به وقایع اطرافمان در زندگی واقعی با زندگی و روابط در شبکه اجتماعی متفاوت است پس نباید با آن نگاه و قوانین به فضای مجازی نگریست و قوانین جاری را به جامعه شبکه ای تعمیم داد.
نهایتا حقیقت چهارم که مربوط به حریم خصوصی است. شبکه های اجتماعی حفظ حریم خصوصی را تقریبا ناممکن کرده اند. به همان اندازه که حریم خصوصی کمرنگ می شود، در نتیجه حمایت های قانون از حق افراد برای حفظ این حریم خصوصی هم کمتر خواهد شد.