نون والقلم وما یسطرون
آمده ایم ! نه انتظار آذین بستن داریم نه چشم به راه چراغان کردن راه های عبورمان را داریم.
آمده ایم تا باشیم ! تادر کنار دیگران که از مایند، از ایران بگوئیم و از جلوه های رنگارنگش ، از هنر استادانش
واز بلندای همت صنعتگرانش قلم زنیم.
آمده ایم ! تا از دستان پینه بسته و از دسترنج زندانی شده در پستوهای بی مروت خودخواهی ها بگوییم.
آمده ایم ! تا به میراث فرهنگی و جاذبه های چشم نواز صنایع دستی نظر کنیم.
بی هیچ ادعایی. بی هیچ داعیه ای .
می خواهیم به قدر بضاعت اندکمان ، به قدر عشق وافرمان وبه قدر هستی کوچکمان از ایران بگوییم.
آمده ایم ! تا آرزوهایمان را، امیدمان را ، حسرتمان را رنگی بزنیم از جنس قلم .
که قلم قیامت است ، که قلم قول است، که قلم قولی است : قول رسیدن و قول فهمیدن.
آمده ایم ! تا با شما که اهل دلید ، اهلیتی پیدا کنیم و باشیم تا بگوییم آنچه را که گفتنی است ، آن چه را که از گذشته
های دور و نزدیک ، پدرانمان و نیکانمان برای ما به یادگار گذاشته اند.
آنچه در پی می آید از روی علاقه مان است به فرهنگ و سنت ایران زمین .
تلاشی است هر چند اندک در راه اعتلای فرهنگی ایران عزیز.
قدر مسلم هنر ایران و ایرانی آنچنان بزرگ و وسیع است که چنانچه کسی داعیه ی توصیف و تعریف و آموزش در
آن را داشته باشد ادعایی به گزاف کرده.
در رسانه پیش روی ، سعی شده است تا تنوع و تکثر رعایت شود و از این طریق سلیقه های متفاوت و خاص را
پاسخگو باشد.
به قلم : دکتر شکوه مرزبان
سلام خانومی ، ممنون از مطالب و سخنان زیبایت ،امیدوارم همیشه پیروز و سربلند باشی
زندگی دفتر خاطره هاست یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک یک نفر همدم خوشبختی ها ، یک نفر همسفر سختی ها چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ما همه همسفر و رهگذریم آنچه باقی می ماند خوبیهاست .