در این جا نمیخواهیم راجع به نقش صنعت چاپ در فرهنگ صحبت کنیم. در سالهای گذشته به قدر کافی در این باره صحبت شده است. نتیجه آن هم عدم تعادل فعلی در تقسیم امکانات و دانش فنی چاپ است. روش راهبری صنعت چاپ توسط وزارت ارشاد به تبع ساختار فرهنگی آن به سمت فرهنگ سوق داشته و اولویت با تولیدات فرهنگی بوده است. در واقع هم نمیتوان از ساختاری که براساس فرهنگ نباشد، انتظار محاسبات اقتصادی و یا حتی درک این محاسبات را داشت، از این رو است که عمدهترین فعالیتهای متولی چاپ کشور عمدتاً به چاپ آفست لیتوگرافی و جوانب آن محدود شده است. اتحادیه چاپخانهداران نیز در این امر نقش زیادی داشته است یا حداقل این طور به نظر میآید و ما در این برداشت بیتقصیر هستیم.
امروز مسئله این است که نیاز صنعت باید تامین شود. بیش از دویست هزار مجوز تولید محصول به صورت صنعتی در این کشور صادر شده است و این جدا از واحدهای صنعتی بدون مجوز مثل تولیدیهای پوشاک و امثال آن و یا تولیدات فرآوری نشده نظیر عرضه مستقیم محصولات کشاورزی است.
اگر به همان دویست هزار مجوز تولید بازگردیم میبینیم که با دویست هزار قلم کالا مواجه هستیم که اگر از نظر نوع مشابه هم باشند از نظر تولیدکننده متفاوت بوده و بستهبندی مشابهی ندارند. از طرفی ما هفتاد میلیون نفر جمعیت داریم که مصرفکننده این دویست هزار قلم کالا هستند. همچنین سیصد و شصت و پنج روز در سال داریم که باعث تکرار مصرف بسیاری از کالاهاست.
به صنعت چاپ برگردیم. یک مثال؛ این روزها گرفتن کار یک نشریه برای یک چاپخانه یک موفقیت است. چاپخانهدار میگوید این خود یک کار دائم است و چرخ ماشین ما میچرخد. مگر ما چند تا نشریه در ایران داریم و مگر تیراژ همه اینها چه قدر است تیراژ کل نشریات کشور با یک نوبت چاپ یک محصول مصرفی مانند پودر رختشویی برابری نمیکند.
در یک روز میلیونها جعبه پودر رختشویی در این کشور مصرف میشود. در سال گذشته هشتصد میلیون قوطی پودر رختشویی مصرف شده است! روزانه میلیونها بسته پفک و بیسکویت و ظروف مواد لبنی از چرخه بازار خارج میشود و از آن طرف فردای همان روز همین مقدار وارد بازار میشود. کارتنها، بروشورهای دستور مصرف:، اطلاعیهها، جوایز، کارتهای ضمانت و...اینها به دنبال بستهبندی میآیند. در حالی که ما مشاهده میکنیم بیشتر چاپخانهها ساختار خود را بر اساس چاپ کتاب و نشریه و کارهای غیر صنعتی بنا میکنند. چرا؟ زیرا این اقلیت کارهای غیر صنعتی توسط خود متولی چاپ یعنی وزارت ارشاد پشتیبانی و اصلاً نهادینه شده است.
اگر ایران برای ترانزیت کالا مزیت نسبی دارد و میتواند موفق باشد. پس یقین داشته باشید میتواند بازاری نیز به عنوان بستهبندی کالاهای ترانزیت ایجاد کند. اگر ایران تا چند سال دیگر یکی از غولهای تولید مواد پلیمری دنیا خواهد شد. پس یقین داشته باشید میتواند سهمی در گرفتن سفارشات چاپ بستهبندی روی مواد پلاستیکی از کشورهای منطقه و یا حتی دورتر داشته باشد.
ما باید بتوانیم نیاز بخش تولید و صنعت را برآورده کنیم. با توجه به نسبت معمول واحدهای تولیدی و صنعتی به واحدهای فرهنگی قاعدتا باید سفارشات بستهبندی زیادتر باشد. صنعت چاپ کشور آن طور که باید برای پاسخگویی به نیازهای بازار بستهبندی مجهز نیست. صنعت چاپ باید از همه نظر خودش را برای پاسخگویی به نیازهای بستهبندی تجهیز کند. چه تجهیزات، چه مواد و چه ترفندها، راهکارها و استانداردها که بخشی به وسیله تجربه تامین میشود و قسمتی دیگر به وسیله انتقال تجربه یعنی آموزش.
این بخش آخر به تدریج سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهد. به این شکل که تجهیزات جدید طوری ساخته میشوند که آسانتر و سریعتر شما را به تولید استاندارد میرسانند. همچنین روشها و منابع آموزشی نیز چنین هستند. باید کمی واقعبین باشیم. تجربه قابل احترام است اما ساختار را نباید تنها بر اساس تجربه کردن و پیشکسوت شدن بنا کرد. زیرا نرخ رشد ما را پائین میآورد. شتاب پیشرفت را کند میکند. تولیدات جدید دنیا نیز در همین راستا هستند. یعنی چیزی به بازار میدهند که تا حدی نیاز به تجربه را رفع کند این کار را به این شکل انجام میدهند که ابزار و امکاناتی میسازند که نتیجه کار را عینیتر نشان داده و از حدس زدن جلوگیری کند. مانند انواع میزهای کنترل. البته چیزی به نام شناخت وجود دارد که با تجربه کمی فرق دارد. شناخت باید باشد و با آموزش صحیح و زیاد دیدن قابل تحصیل است. باید امکاناتی فراهم بیاید که بیشتر ببینند.
ما یعنی همه بشریت مدام با یک خطری روبرو هستیم که به ورطهای بیفتیم که هرچه را نمیبینیم نیست بدانیم. بگوئیم نیست چون نمیشناسم نمیبینم، نشنیدهام، ندیدهام، پس نیست. سالها است که غیر از چند نوع ماشین چاپ چیز دیگری به بازار ایران عرضه نشده است. این بخشی از مشکل است که به درون چاپخانه و داخل صنف مربوط است. بخش دیگر مسئله نیز در جاهای دیگر باید حل شود.
به عنوان طراح دورههای نظارت چاپ در ایران و عضو کمیسیونها و هستههای آموزشی مربوط به صنایع چاپ و بستهبندی در ایران مطالعات زیادی در این باره داشتهام. از این رو تاکید میکنم بهرهوری مناسب در صنعت چاپ به طراحان و ناظران پروژههای چاپی ارتباط زیادی دارد.
ما در تفسیر هر پروژه چاپی آن را به هرمی تشبیه میکنیم که راس آن طراحی وجود دارد و کف آن مرحله پس از چاپ. طراح چه خودش بخواهد و چه نخواهد. چه بفهمد و چه نفهمد برنامهریز پروژه چاپ است. دیگران همه در پی آن هستند که چیزی را که طراح خواسته اجرا کنند. بدون آن که اجازه هیچ دخل و تصرفی را داشته باشند. اگر طراح کار را خوب نداند حاصل آن میشود که از بهترین ماشینآلات آثار زشت و غلط بیرون میآید.
پس یکی از بسترسازیها که اتفاقاً کمهزینهتر است آموزش طراحان و کانونهای تبلیغاتی است. حتی برای آنان که امروز خیال میکنند ناظر چاپ ماهری هستند. ابزار لازم نیز باید فراهم شود. یا دولت و یا بخش خصوصی متخصص با پشتیبانی دولت. ما به ندرت به نرمافزار طراحی جعبه در ایران برخورد میکنیم. ما به ندرت به مانیتورهای حرفهای کالیبره شده که رنگها را به دقت نمایش دهند برخورد میکنیم. در این قسمت نیاز به الزامهایی نیز داریم. امکاناتی را دولت فراهم کند. نظیر نرمافزارهای تخصصی رنگ و بستهبندی با قیمت یارانهای، دورههای آموزشی پیشرفته به صورت یارانهای، الزاماتی را هم تعیین کند. اگر قرار است با حذف مالیات یا پرداخت یارانه صنعت چاپ کشور اداره شود پس هر کاری هم از درون ماشین نباید بیرون آید.
روی صحبت من با انجمن طراحان گرافیک و انجمن شرکتهای تبلیغاتی است. اگر شما متولی این صنوف هستید تعهد دارید که کیفیت تولید این صنوف را هم بالا ببرید. اگر نه مملکت چه نفعی از این اتحاد می برد. سال دیگر هم آمار بدهید که طی سال گذشته تعداد آثار چاپی مرغوب که از اعضای انجمن ما درآمده این قدر رشد داشته است. اصلا یک نظام اطلاعاتی برای تجزیه و تحلیل کیفی خود ایجاد کنید. ما در مقام مجله هم که کار می کنیم به واقع معضلاتی با بعضی طراحان یا کانونهای تبلیغاتی داریم. ادعای فراوان، دفتر و دستک و ژستهای آن چنانی، اما فرق فایل PSD و EPS را نمی داند. فرق «وکتور» و «رستر» را نمی داند. فرق فشرده سازی JPG و LZW را نمی داند. بعد می بینی کار به دلت نمی نشیند. خستگی به تن ماشینچی چاپ هم می ماند. کانونهای تبلیغاتی بسیار معروفی را می شناسم که کارهای بستهبندی آنها در مرحله پیش از چاپ با صرف ساعتها وقت دوباره اصلاح می شوند. این بخش از بدنه چاپ و گرافیک ما نیاز به ترمیم دارد.
چاپخانهدار عزیز، بازرگان عزیز چاپ فقط افست نیست. چاپ بستهبندی فقط چاپ مقوا نیست. توجه شما را به آمارهای زیر جلب میکنم توقع بر این است که برداشت شایستهای از این آمارها بشود. توجه داشته باشید که نمایشگاه دروپا آئینه بازار چاپ دنیا و تا حد قابل توجهی معرف تقسیم کار چاپ در دنیا است.
=========================================
تعداد شرکتکنندگان در بخش آفست ورقی 56 واحد بوده است. در مقابل این 56 واحد، ما عدد 57 واحد در بخش لیبلپرینترها، 66 واحد در بخش چاپ فلکسو و 41 واحد در بخش چاپ فلکسو توام با بستهبندی را داریم.
=========================================
تعداد شرکتکنندگان در بخش آفست ورقی 56 واحد بوده است. در مقابل این 56 واحد، ما عدد 57 واحد در بخش لیبلپرینترها، 66 واحد در بخش چاپ فلکسو و 41 واحد در بخش چاپ فلکسو همراه با بستهبندی را داریم.
در آمار دیگر جمع شرکت کنندگان در بخش افست ورقی و رول و لترپرس مسطح و ملخی 114 واحد است که در برابر شرکت کنندگان دیگری که چاپ را به گونه دیگری معنی کرده اند سهمی کمتر از یک سوم دارد. یعنی در مقابل 114 شرکت کننده بخش افست و لترپرس 415 شرکت کننده در سایر موضوعات چاپ داشتیم که مهمترین آنها عبارتند از:
فلکسو: 66 واحد
لیبل پرینتر: 57 واحد
فلکسو با بستهبندی: 41 واحد
فویلکوبی: 34 واحد
چاپ فویل: 29 واحد
روتوگراور: 29 واحد
برجستهکاری: 22 واحد
هلوگرافی: 23 واحد
اسکرین شیت و رول: 22 واحد
پاکت: 13 واحد
بلیط: 11 واحد
نمونهگیر فلکسو: 10 واحد
نمونهگیر گراور: 12 واحد
همان طور که میبینید چاپ در رشتههای دیگری هم وجود دارد. به دوستانم در دولت و اتحادیهها یادآوری میکنم آن کشوری که صنعت چاپ یکی از پنج صنعت اول آن است همه این 588 شغل یا موضوع فعالیت را میشناسد. کشوری مانند ایران که انواع محصولات در آن تولید میشود با این جمعیت 70 میلیونی باید از انواع روشها و تجهیزات چاپ موجود در جهان استفاده کند. نه آن که با چند نوع معدود از دستگاههای چاپ که عمدتاً به افست و فلکسو ختم میشود بخواهیم همه نیازهای صنعت و فرهنگ را جوابگو باشیم و همه تواناییهای صنعت چاپ را نشان دهیم.
الان در دنیا ماشینهای ملخی و مسطح را میگیرند و با کمی تغییرات به تجهیزات پیشرفته فویلکوبی تبدیل میکنند. یعنی ماشینی که در چاپ با مرکب عقبماندهترین ماشین چاپخانه به حساب میآید تبدیل میشود به پیشرفتهترین، سریعترین، دقیقترین و تواناترین وسیله در رشته دیگری از صنعت چاپ که داشتن آن به چاپخانهدار لذتی وافر میبخشد. ما اسم اینها را گذاشتهایم ققنوسهای صنعت چاپ. ماشین ملخی که کنترلپنل الکترونیکی دارد و انواع داغی را با دقت بسیار بالا میزند. چیزی که نه ماشین آن و نه کار آن را هنوز در ایران ندیدهایم. قیمتی هم ندارد. یک لترپرس بازسازی شده که قسمتهای پیچیده آن هم برداشته شده است. اما در یک ضرب میتواند چند کلیشه را با چند فویل مختلف بزند. یا چاپ اسکرین رول مخصوص لیبل. متاسفانه ما اصلاً چیزی جز افست نمیبینیم وقتی هم که آن را میخریم دنبال آن هستیم که چاپ چند نشریه و کتاب را بگیریم. خیلی هم که صنعتی بشویم با آن ماشین جعبه چاپ میکنیم و این میشود همه چاپ بستهبندی ما. روی کلام من با متولیان کل صنعت چاپ کشور است. این همه ماشین فلکسو میخریم، میسازیم، رقابت میکنیم ولی حاضر نیستیم یک نمونهگیر فلکسو بخریم تا این هزاران تن فیلم پلاستیک را با خیال راحت چاپ کنیم. از طرفی میگوئیم مشکل ما سختافزار نیست. از طرف دیگر وقتی صحبت نمونهگیری میشود میگوئیم این تجهیزات به درد ایران نمیخورد.
چاپ استاندارد، فرصتهای مناسب و ظرفیتهای خالی
یقیناً اگر برای کار خاصی ماشین خاصی ساخته میشود آن کار در آن ماشین خاص به صرفهتر تولید میشود. وقتی ما بلیط را در ماشینهای مخصوص چاپ بلیط که تمام ملاحظات مربوطه در آن در نظر گرفته شده چاپ کنیم. بلیط تولید شده با کیفیت استاندارد و در نهابت به صرفتر از آن خواهد بود که از ماشینآلات غیر حرفهای آن استفاده شود. گاهی تنها با استفاده از ماشین مخصوص میتوان به تولید استاندارد دست پیدا کرد. نمونه آن لیبل است. تنها ماشینآلات مخصوص چاپ لیبل هستند که میتوانند محصولی تولید کنند که در صنعت مورد مصرف قرار گیرد. به عبارتی شاخهای از دستگاههای لیبلچسبان فقط لیبل رول دایکات شده پوشالبرداری شده را میتوانند به ظروف بچسبانند.
===========================================================
بیش از دویست هزار قلم کالا در حال تولید در ایران هستند که بستهبندی لازم دارند.
بیش از بیست هزار قلم آنها اصلاً خود بستهبندیهستند.
===========================================================
ما چه میخواهیم؟
ایران مانند هر کشور در حال توسعه در بسیاری از رشتهها مشغول فعالیت است. میتوان بلیط را با ماشین آفست رول چاپ کرد اما قاعدتاً برای تامین انواع بلیطهای مورد مصرف در ایران بزرگ ما، ماشین چاپ بلیط کاراتر و به صرفهتر خواهد بود. میتوان پاکت را با ماشین آفست چاپ کرد و بعد به دست پاکتساز سپرد اما ماشین پاکتساز حتماً هزاران تا میلیونها پاکت را میتواند با کیفیتی یکسان و دقت و سرعت بالا و به صرفهتر از نظر زمانی و البته در صورت لزوم بسیار بهداشتیتر تولید کند.
میتوان چاپ برجسته را با ماشین ملخی یا لترپرس مسطح انجام داد. اما مطمئن باشید جعبهای که برجستهکاری آن با ماشینآلات و قالبهای مخصوص برجستهزنی انجام شده باشد به راحتی قابل جعل نیست. ضمن آن که بسیار زیباتر است.
همه ما قبول داریم که امروزه مشتری ایرانی حق انتخاب بیشتری پیدا کرده و رقابت در تولیدات داخلی بالا گرفته است. در چنین شرایطی هیچ تکنیک جدید چاپی بیمشتری نمیماند. توصیه من این است که دست از انجام همه کارهای چاپ با دو یا چند نوع ماشین خاص برداریم و تخصصیتر به سفارشات چاپی نگاه کنیم. سرمایهگذاریهای چند منظوره رهآورد افرادی است که یا محافظهکار هستند و یا بسیار منفعتطلب و سودجو. در حالی که عنصر <ثبات> تنها در اتخاذ یک رویه مشخص است.
آنها که در رشتههای مشخصی از چاپ مانند چاپ ظروف پلاستیک یا فلز و یا پاکتسازی و چاپ لیبل حرفهای دارای ماشینآلات تخصصی آن هستند عموماً سرشان به کار خودشان گرم است و حتی چندان با تشکلهای چاپی نیز رفت و آمدی ندارند. البته این قسمت را تائید نمیکنم اما متوقف شدن اتحادیه در چند رشته چاپی مشخص نه تنها باعث غفلت خانواده چاپ از سایر روشهای سودآور چاپ شده بلکه موجب تمرکز بیشتر سرمایهها در محدودهای شده که امروز به نظر بعضی آقایان دیگر برای ورود دیگران تنگ است. بیش از دویست هزار قلم کالا در حال تولید در ایران هستند که بستهبندی لازم دارند. بیش از بیست هزار قلم آنها اصلاً خود بستهبندی هستند. یعنی یا فیلم و کاغذ و کارت و ظرف بستهبندی هستند و یا واحدهای بستهبندی کننده هستند. هر چه جمعیت بیشتر شود. هر چه برنامههای توسعه جلوتر روند تعداد این واحدها بیشتر میشود. شما چاپخانهدار عزیز سهمتان از این بازار بزرگ چه قدر است؟ شما بازرگان عزیز سهمتان از تامین نیازهای این بازار چه قدر است؟
صنعت بستهبندی در ایران به شدت در حال رشد است. همه باید کمک کنند که چاپ نیز با شتاب رشد بخشهای دیگر بستهبندی هماهنگ شود. برخی محصولات صادراتی ایران هنوز چاپ بستهبندی خود را به خارج از کشور میسپارند. متاسفانه سطح شناخت و تنوع روشهای چاپی در ایران هنوز آن قدر پائین است که هر کار چاپی خارجی بخصوص در حوزه بستهبندی در محدوده چاپ افست آنالیز و تقلید میشود. این در حالی است که بسیاری از اقلام چاپی بستهبندی توسط تجهیزات خاص خود تولید و چاپ میشوند نظیر پاکتهای ماشینی.
ویژگیهای چاپ بستهبندی
چاپ بستهبندی، پر تیراژ و شبیه تولیدات صنعتی است. طراحان آن تخصصیتر عمل میکنند و اساساً تخصص بالاتری میطلبد. حساستر است و بخشی از معادلات بازار به آن وابستهاند. چاپ بستهبندی با واقعیتها سروکار دارد. بارها و بارها به پوسترها یا بروشورهای زشت و محصول تفکرات سلیقهای برخورد میکنیم که بد و خوب آن نیز چندان تاثیری در جامعه ندارد. اما چاپ بستهبندی بد میتواند تولیدکنندهای را ورشکست کند. از طرفی به دلیل همین حساسیتها اگر چاپخانهای به خوبی از پس سفارشات خود برآید به آسانی و با ورود هر رقیبی مشتریان خود را از دست نخواهد داد.
زیرا بازار به تغییرات کیفی در بستهبندی بسیار سریع واکنش نشان میدهد و تولیدکنندگان در این موارد ریسک نمیکنند. بعضی رشتههای چاپ بستهبندی مانند چاپ ظروف نسبت به افست لیتوگرافی، ماشینآلات ارزانتری دارند به همین دلیل سرمایهگذاری در این بخش آسانتر به نظر میرسد.
در این راستا بازرگانان صنایع چاپ و بستهبندی نقش بسیار مهمی در شناساندن سایر تکنیکها و ماشینآلات چاپ و ایجاد حرفههای جدید در این صنعت دارند.
رضا نورائی
Reza Nouraee
کارشناس چاپ و بستهبندی
مدیر مسئول و سردبیر ماهنامه صنعت بستهبندی
عضو کمیته ملی استاندارد بستهبندی
عضو هسته برنامهریزی درسی رشته مهندسی بستهبندی