خودکار آبی و قرمز

صفحه اصلی کارگروهها >> هیرکانیا  >> خودکار آبی و قرمز
کاربر حذف شده

کاربر حذف شده

در کارگروه: هیرکانیا
تعداد ارسالي: -2
14 سال پیش در تاریخ: جمعه, فروردين 19, 1390 8:21

شنیدم در زمان خسرو پرویز-
گرفتند آدمی را توی تبریز-

به جرم نقض قانون اساسی-
و بعض گفتمان های سیاسی-

ولی آن مرد دور اندیش، از پیش-
قراری را نهاده با زن خویش-

که از زندان اگر آمد زمانی-
به نام من پیامی یا نشانی-

اگر خودکار آبی بود متنش-
بدان باشد درست و بی غل و غش-

اگر با رنگ قرمز بود خودکار-
بدان باشد تمام از روی اجبار-

تمامش از فشار بازجویی ست-
سراپایش دروغ و یاوه گویی ست-

گذشت و روزی آمد نامه از مرد-
گرفت آن نامه را بانوی پر درد-

گشود و دید با هالو مآبی-
نوشته شوهرش با خط آبی:

عزیزم، عشق من ، حالت چطور است؟
بگو بی بنده احوالت چطور است؟

اگر از ما بپرسی، خوب بشنو-
ملالی نیست غیر از دوری تو-

من این جا راحتم، کیفور کیفور-
بساط عیش و عشرت جور وا جور-

در این جا سینما و باشگاه است-
غذا، آجیل، میوه رو به راه است-

کتک با چوب یا شلاق و باطوم-
تماما شایعاتی هست موهوم-

هر آن کس گوید این جا چوب دار است-
بدان این هم دروغی شاخدار است-

در این جا استرس جایی ندارد-
درفش و داغ معنایی ندارد-

کجا تفتیش های اعتقادی ست؟
کجا سلول های انفرادی ست؟

همه این جا رفیق و دوست هستیم-
چو گردو داخل یک پوست هستیم-

در این جا بازجو اصلن نداریم-
شکنجه ، اعتراف، عمرن نداریم-

به جای آن اتاق فکر داریم-
روش های بدیع و بکر داریم-

عزیزم، حال من خوب است این جا-
گذشت عمر، مطلوب است این جا-

کسی را هیچ کاری با کسی نیست-
نشانی از غم و دلواپسی نیست-

همه چیزش تمامن بیست این جا-
فقط خود کار قرمز نیست این جا


حذف ارسالي ويرايش ارسالي