انتخاب استراتژی کارآمد برای تعرفهگذاری، یکی از مهمترین بخشهای حفظ یک کسب و کار موفق در صنعت چاپ است. با این وجود بیشتر شرکتهای چاپی توجه کافی به تعیین استراتژی مناسب برای قیمتگذاری خدمات خود نمیکنند. بیشتر این شرکتها با استفاده از روشهای ساده قیمتگذاری فقط به رقابتی کردن قیمتها، پوشش دادن هزینهها و نگه داشتن کسب وکار خود فکر میکنند.
اما شرکتهای پیشرو در بازار صنعت علاقهمند هستند که از استراتژیهای خلاقانهای در قیمتگذاری بهره ببرند که درآمد آنها را به حداکثر برساند؛ زمینه رشد شرکت را فراهم آورد؛ به سود بیشتر منجر شود و بالاترین ارزش سهام را تولید کند.
چنین شرکتهایی که نسبت به قیمتگذاری هوشیارند، به طور معمول تاکتیکهای متنوعی را در جهت اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود به کار میبندند.
فرآیند تعرفهگذاری صحیح یک علم دقیق نیست و استراتژیهای مختلفی در این زمینه در صنعت چاپ استفاده میشوند که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است.
قیمتگذاری با محاسبه هزینه به اضافه سود (Cost Plus Markup Pricing)
این استراتژی رایجترین روش قیمتگذاری است که چاپخانههای بسیاری از آن استفاده میکنند.در این روش قیمت فروش با پیشبینی هزینه تولید یک سفارش به کمک نرمافزار و یا برگههای مخصوص برآورد هزینه و افزودن درصدی سود به آن تعیین میشود. این روش،کار سادهای است که به طور معمول به مسوول سفارشات واگذار میشود. از آنجایی که هزینه یا همان بهای تمام شده عامل مهمی در تعیین تعرفه است، استراتژی فوق چند ایراد جدی دارد. اگر مسوول سفارشات که تنها کار قیمتدهی را انجام میدهد به طور دایم به مشتریان اعلام قیمت کند، در حالی که به وضعیت بازار، تقاضای موجود، ارزش محصول یا خدمات از دید مشتری و ارزشهای بلندمدت جذب مشتری مسلط نباشد، فروش محدود میشود و رشد و قابلیتهای شرکت کاهش مییابد. به طور کلی شرکتهایی که در قیمتگذاری خدماتشان محدود به این روش ساده هستند، هرگز به یک شرکت پیشرو در بازار تبدیل نخواهند شد.
فرصت قیمتهای بالاتر (Skimming Pricing)
این استراتژی به گونهای است که به مشتریانی که محصول جدید و پیچیدهای مد نظر دارند و شرکت دیگری توان انجام سفارش آنها را ندارد، بالاترین قیمت داده میشود. وقتی سفارش اول با موفقیت انجام شد، قیمت را پایین میآورد تا برای آن محصول مشتریان جدیدی جذب کند. در نهایت وقتی محصول به دوران بلوغ رسید و تعداد رقبا بیشتر شد، قیمت به حداقل میرسد. این روش در مواردی که شرکت دارای تکنولوژی و یا امکانات جدید و منحصر به فردی است، بیشترین کاربرد را دارد.
کسب سهم بیشتر در بازار (Gain Market Share Pricing)
در این روش برای حذف رقبا و کسب سهم بیشتر در بازار، قیمتهای پایینی برای خدمات تصویب میشوند. قیمت پایین به معنی سود کمتر است، ولی این روش توجیه خوبی دارد. برای مثال یک شرکت با خدمات متنوع ممکن است قیمت چاپ دیجیتال خود را برای جذب مشتریان جدید پایین بیاورد، ولی بداند که در عوض همین مشتریان پس از مدتی که با آن شرکت مراودات بیشتری میکنند خدمات سودآور دیگری را به او سفاش خواهند داد. به عبارتی قیمت پایین برخی سفارشات پولساز خواهند بود ولی نه در کوتاه مدت، بلکه پس از ایجاد ارتباط با مشتریان و دریافت سفارشات گوناگون.
یک کار و چند قیمت (Versioning Pricing)
این روش بسیار موثر است و به آسانی میتوان آن را عملی کرد. به این شکل که با ارایه پیشنهادات جایگزین و متفاوت به مشتری مشاوره داده شود تا در مقابل پولی که میپردازد خدمات به صرفهتری را دریافت کند. برای مثال میتوانید در مورد اندازه کار، نوع کاغذ، صحافی، بستهبندی و غیره پیشنهاداتی بدهید که صرفه اقتصادی بیشتری برای مشتری داشته باشد. این روش را میتوان برای افزایش فروش هم به کار برد. به این ترتیب که به مشتری پیشنهاد کنید تا به ازای پرداخت مبلغی بیشتر، حجم بسیار بیشتری از خدمات را دریافت کند. این نوع قیمتگذاری ممکن است زحمت بیشتری داشته باشد، ولی در جذب سفارشات بیشتر موثر است. تلاش برای مقرون بهصرفهتر کردن سفارش برای مشتری نشان میدهد که شرکت به کسب و کار مشتریان خود اهمیت میدهد و همین باعث اعتماد بیشتر مشتری به او میشود.
قیمتگذاری بر اساس تقاضا (Customer Demand Pricing)
این استراتژی به طور معمول به دنبال یک رویداد، یک گرایش تازه، یک موضوع خاص و یا سهولت دسترسی به محصولات مشابه ایجاد میشود. مانند افزایش قیمت خدمات چاپ هنگام انتخابات ریاست جمهوری در نتیجه افزایش تقاضا و کاهش آن پس از اتمام انتخابات.
قیمتگذاری بر اساس ارزشگذاری از دید مشتری (Precieved Value Pricing)
این شیوه ارزشگذاری محصولات و خدمات شرکت بر اساس میزان تمایل مشتری به خرید آن است. در این صورت باید مشتری را قانع کرد و به او توضیح داد که در ازای قیمت تعیین شده، چه ارزشهای ملموس و غیرملموسی دریافت میکند. (برای مثال خدمات به موقع، پرسنل خوش برخورد، اعتماد، آسودگی خیال، کیفیت، سهولت، انجام کار و ...) در مورد بعضی سفارشات، قیمت خیلی پایین یک امتیاز نیست، بلکه برای مشتری نگرانکننده است و احتمال کیفیت پایین و خدمات ضعیف را نشان میدهد.
نتیجهگیری
این استراتژیها تنها تعدادی از روشهایی هستند که شرکتها برای قیمتگذاری به کار میبرند. قیمتگذاری با ارزش افزوده، قیمتگذاری بر اساس تیراژ سفارش، قیمتگذاری تبلیغاتی، قیمتگذاری روانشناختی، قیمتگذاری دستهبندی شده و انواع روشهای دیگر. به منظور پیشرو بودن در بازار، داشتن درک خوب از استراتژیهای مختلف قیمتگذاری و گزینش آنها متناسب با اهداف بلندمدت و کوتاه مدت شرکت اهمیت اساسی دارد.
ماهنامه صنعت چاپ شهریور 1391
نویسنده: Craig L.Press
رییس شرکت Profectus (ارایهدهنده خدمات مشاوره کسب و کار در صنعت چاپ)
منبع: Printersadvisor.blogspot.com